با سرعت هرچه تمام تر به سمت محل کسب و کار موسسه رفتم اما با دیدن کارگرانی که مشغول اماده سازی مکان بودند آه از نهادم برامد . چند روز بعد دوباره به موسسه رفتم این بار با در باز روبرو شدم اما وقتی از کسی که گویا سرپرست شعبه بود در مورد وام ها پرسیدم مرا به بروشورهای موجود در قفسه ها ارجاع داد. به خانه رفته و مطالب بروشورها را خواندم اما خبری از شرایط تبلیغ اعلامی نبود.
روز بعد مجددا به شعبه مراجعه کردم و در مورد تبلیغ اعلامی پرسیدم. پاسخگوی بنده همان شخص روز قبل بود.
سخنان رد و بدل شده ی من و او در ادامه می آید:
گفتم: بنری در اول شهر نصب است که بر روی آن پرداخت تسهیلات تا ۴ درصد عنوان شده است در حالی که در بروشورهای شما جنین چیزی وجود ندارد. آیا اصولا شما چنین طرحی دارید؟
گفت: در تبلیغ ورودی شهر اشتباهی رخ داده است
گفتم : اما من این تبلیغ را ابتدای بوشهر هم دیده ام یعنی آن هم اشتباهی است؟
گفت: این تبلیغ سراسری است احتمالا مربوط به عسلویه است!
گفتم: با این توصیف باید تبلیغ را جمع کنید چون مردم را گمراه می کند!
گفت: خود من هم امروز تبلیغ را دیده ام! در ضمن تاکنون غیر از شما کسی مراجعه نکرده است! البته امروز ان را بر می داریم.
گفتم : شما چرا آن را اجرا نمی کنید؟
گفت: ما تازه آمده ایم باید کمی پول جمع کنیم سپس این طرح را هم شروع می کنیم.
گفتم: حالا این طرح چهار برابر که در عسلویه و جاهای دیگر اجرا می شود چه شرایطی دارد؟
گفت: باید کارمند رسمی باشی و ۲۵ درصد آورده هم توسط بانک تا پایان اقساط نگه داشته می شود.
تشکر کرده و خارج شدم…
خوب دیگه چی بگیم؟!