در این مراسم باشکوه جانباز ، آزاده و اهل قلم سید ناصر حسینی پور نویسنده کتاب «پایی که جا ماند » از خاطرات دوران اسارت و عشقبازی شهداء با خدا چنین
گفت :
ایشان که نمونه بارزی از رشادت و شهامت است خیلی زیبا از شهداءگفتند : شهداء عزیز شماها منتظر مردن نماندید ،چون مردان تصمیم بودید نه آدم های ببینم چه می شود . شما دردهایی داشتید از جنس عشق ، شما هیچ وقت کهنه نمی شوید . شهداءعزیز شما وارسته ماندید و دانسته رفتید . شما مثل ما خود فروشی نکردید ، میزان شما درستی بود نه درشتی .
شهیدان باران رحمت حقند بر زمین ، اگر شهیدان نبودند واژه عشق ابتر می ماند . شهیدان رفتند تا ما ماندن را بیاموزیم . شهیدان از حجاب جسم گذشتند تا حجاب غفلت روح ما را پارو کنند .
ایشان از قول شهید آوینی چنین گفتند :خداوند گردن عاشقان خودش را باریک می آفریند تا در مقتل شهداء به راحتی بریده شود .
سید ناصر از دوران اسارت ، سختی ها ، کتک ها ، فحش و ناسزا در زندانهای عراق گفت . او می گفت چرا خدا با ما نباشد وقتی حیدر هم سلولی را ۷۰ شلاق زدند ،حیدر گفت ۷۲ شلاق بزنید که امام حسین با ۷۲ تن در کربلا شهید شد . چرا خدا با ما نباشد .
این مراسم که به همت امور ایثارگران و پایگاه مقاومت بسیج ولیعصر (عج) شرکت پالایش گازفجر جم برگزار گردید جمع کثیری از بسیجیان ، کارکنان و خانواده های ساکن در شهرک در این مراسم شرکت کردند.