
قضیه از جایی شروع شد که محمد مجاور شیخان مدیرعامل شرکت عملیات غیرصنعتی پازارگاد تصمیم گرفت تا با حرکتی نو در راستای شفافیت و جلوگیری از انحصار گرایی در مدیریت رستوران های شرکت پازارگاد در قراردادهای جدید به جای واگذاری شش رستوران به یک پیمانکار ، از شش پیمانکار برای شش رستوران تابعه استفاده کند تا بار دیگر ثابت کند انحصار گرایی و زد و بند های غیر قانونی در مجموعه تحت مدیریت اش جایی ندارد ؛ اما این حرکت به مذاق انحصارگران خوش نیامد و بعضا در ابتدا با متوصل شدن به خبرنگار نما های دنیای توییتر و با تولید اخبار فیک سعی در برهم زدن مناقصه ای داشتند که بارها در رسانه های ملی و استانی فراخوان های مرتبط با آن منتشر و بسیار پیمانکار های بزرگ و کوچک برای حضور در این مناقصه با خرید پازارگاد سعی به ارائه قیمت نموده بودند که وقتی دیدند فرایندهای قانونی این مناقصات رعایت شده، با اقدامی دیگر و انتشار اخباری فیک هر روز یک گزینه جدید به عنوان مدیرعامل پازارگاد معرفی کردند.
آنها که با اجاره توییت های مجازی به هدفشان نرسیده بودند این بار به سمت رسانه های محلی شتافتند که رسانه های محلی هم در بازی آنها قرار نگرفتند و تیر هر روز خبر انتصاب یک مدیرعامل جدید از سوی آنها به عنوان مدیرعامل پازارگاد نیز به سنگ خورد.
به راستی یک شرکت خدماتی که یک هزارم سایر شرکتهای تولیدی هلدینگ خلیج فارس نه درآمد دارد و نه گردش مالی، چرا باید اینگونه هدف رسانه ها قرار گیرد؟؟
جایگاه مطلوب این شرکت در بین مردم و مسولین جامعه محلی صنعت نفت ، افزایش درآمدهای این شرکت و کسب روند رو به ثبات و یا بغض و کینه ها و حسادت ها باعث این هجمه ها است؟
سوالی که شاید جوابش پیش خود شیخان باشد…
از هلدینگ خلیج فارس نیز خبر می رسد هیچ گونه برنامه ای برای تغییر مدیران عامل شرکت های تابعه این هلدینگ فعلا در دستور کار نیست و این بازی رسانه ای عده ای منفعت طلب است که روزانه با تعیین مدیرعامل برای هر کدام از شرکتهای این هلدینگ سعی بر برهم زدن آرامش شرکت های تابعه یکی از مهمترین بنگاههای اقتصادی کشور در شرایط حساس کنونی کشور دارند.