پایگاه خبری تحلیلی آوای جم
امروز که سر بر حرمت می آیم،انگار تمام عشق کامل شده است،
ای ضامن آهو! به غریبی سوگند، دل کندن ازاین ضریح مشکل شده است . مرا طلای گنبد تو بی قرار میکند،کسی مرا به دوش ابرها سوار میکند،خیال میکند که دیدن تو قسمتش شده،همین کسی که دارد از خودش فرار میکند.
می گویند امام رضا (ع) هرگز درخواست کسی را ،که قادر به انجام دادن آن بود، رد نمی فرمودند،هرگز پاهای خود را، جلو همنشین، دراز نمیکردند. هرگز در برابر همنشین تکیه نمیکردند. هرگز از غلامان و بردگان خود بد نمیگفتند. هرگز او را ندیدم، که آب دهان بیندازند. هرگز قهقهه نمی زدندو خندهشان تبسم بود.
رسید تا فلکه آب و روبروی حرم
گذاشت دست به سینه : سلام سوی حرم
لب زمین دو چشمش دوباره باران خورد
در آستانه دریا گرفت بوی حرم
گذاشت صورت خود را به صورت یک در
نفس کشید و نفس شد به رنگ و روی حرم
تمام حس عطش را به کاسه ها نوشید
و پر شد از تب و تاب لب سبوی حرم
در آن طرف پدری که خمیده . با گریه
گره زده پسرش را به آبروی حرم
چقدر قطره به دریا رسیدنش زیباست
چقدر زمزمه جاری شده به جوی حرم
در ازدحام توسل ز چشم من گم شد
ضریح بود و هزاران دعای توی حرم
شکست بین نماز زیارت آقا
شکست و ریخت قنوتش به گفتگوی حرم
شفا گرفته مریضی ….. زدند نقاره
صدای معجزه پیدا شد از گلوی حرم
گذاشت دست به سینه .عقب عقب برگشت
رسید تا فلکه آب و روبروی حرم