• امروز : جمعه - ۳۱ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : 11 - شوال - 1445
  • برابر با : Friday - 19 April - 2024
11

حسینیه ابوالفضل صیدی و رسم ماندگار جوهری خوانی

  • کد خبر : 3984
  • 29 مهر 1396 - 23:52

 پدر به عنوان نصیحت و وصیت به ایشان می گوید: اول از همه اینکه مال مردم را نخورید،دوم اینکه تکبر نداشته باشید و سوم اینکه جوهری را ادامه بدهید. حتی اگر بعضی ملامت کنند و یا فرهنگ عوض شود شما از منبر امام حسین، نماز، روزه و جوهری فاصله نگیرید. در آخر تکرار می کند […]

 پدر به عنوان نصیحت و وصیت به ایشان می گوید: اول از همه اینکه مال مردم را نخورید،دوم اینکه تکبر نداشته باشید و سوم اینکه جوهری را ادامه بدهید. حتی اگر بعضی ملامت کنند و یا فرهنگ عوض شود شما از منبر امام حسین، نماز، روزه و جوهری فاصله نگیرید. در آخر تکرار می کند که به خاطر منبر امام حسین است که گناهان او بخشیده شده و این قطعه باغ به او رسیده است.

پیشینه

آوای جم – حسینیه ابوالفضل صیدی توسط حاج محمد (معروف به حاج محد) فرزند حاج عبدالعلی جد بزرگ جم رتبه ها و رفیعی های صیدی بنا گذاشته می شود. ایشان ۲۰ اصله نخل در باغستان صیدی برای حسینیه وقف می کند. تا قبل از خشکیدن این نخل ها، از این طریق هزینه های حسینیه  تأمین می شد. ایشان وصیت می کند که به ترتیب سن، فرزندان ایشان متولی حسینیه بشوند. بعد از ایشان تولیه داری حسینیه به ترتیب به مرحوم حاج عباس، مرحوم حاج عبدالرضا و مرحوم حاج عبدالحسن جم رتبه می رسد. در زمان حیات حاج عبدالحسن نخل های موقوفی خشک می شوند. پس از آن چند سالی به کمک فامیل ها و منسوبین مراسم در ده شب برگزار می شود تا زمانیکه آن مرحوم به قولی از برآوردن هزینه های حسینیه ابراز ناتوانی می کند. سپس ایشان به کمک اعضای فامیل، مسجد الزهرا را بنا می کنند و در کنار آن شروع به ساخت حسینیه دیگری می کنند. از آن زمان مراسم عزاداری تفکیک می شود و حسینیه ابوالفضل توسط برادران رفیعی (حاج محمدتقی، حاج احمد و حاج حسین) اداره و تأمین هزینه می شود.

حسینیه اول پس از سالها توسط برادران رفیعی (فرزند حاج عبدالحسین) تعویض می شود و به جای آن حسینیه دیگری ساخته می شود. پس از آن بار دیگر در سال ۱۳۸۰ توسط آنها حسینیه فعلی (ساختمان جدید)  احداث می شود. زمین حسینیه مشترکاً از مرحوم حاج عبدالرضا و حاج عبدالحسین (فرزندان حاج محمد) می باشد.

واعظان و نوحه خوانان

در قدیم واعظ مجلس عزاداری حسینیه صیدی ملامحمد پدر مرحوم حاج شیخ غلامحسن عندلیب بوده است. پس از فوت ایشان، ابتدا فرزند ارشد ایشان مرحوم حاج شیخ غلامحسن به مدتی طولانی و سپس دیگر برادران ایشان حاج اسدالله و مرحوم حاج غلامحسین عندلیب، واعظ ثابت این مجلس بوده اند. بعد از آن چند سالی مرحوم حاج شیخ محمد تقی راستین واعظی می کند. این حسینیه امروزه واعظ ثابتی ندارد و بسته به نظر جوانان تغییر می کند طوریکه اگر واعظی در یک سال مورد تأیید قرار نگرفت سال بعد تغییر می کند.

در قدیم نوحه خوانی به صورت دو نفره اجرا می شد و رسم بر این بود که نوحه و پیش خوانی از بر می خواندند. مرحوم مشهدی حسن محمدرضایی همراه با حاج حسین رفیعی (فرزند حاج عبدالحسین) همخوانی می کردند و همینطور آقای عبدالله رفیعی با حاج محمدتقی رفیعی همراه با هم می خواندند.  دیگر نوحه خوانان این مجلس آقایان زایر محمدرضا جم رتبه و حاج علی جم رتبه بودند.

پیش خوانی را  آقایان زایر محمدرضا جم رتبه، عبدالله رفیعی،  زایر حسین پیش بین و حاج علی جم رتبه می خوانند. در اوایل مرحوم مشهدی عباس پیش بین و آقایان حاج محمدتقی و حاج حسین رفیعی پیش خوانی می خوانده اند. همچنین مرحوم حاج عبدالرضا فرزند حاج محمد روضه الشهدا می خوانده است.

جوهری خوان مجلس، مرحوم حاج عبدالحسین رفیعی بود.  پس از ایشان، حاج احمد رفیعی فرزند ایشان به تبعیت از پدر طبق خوابی که از پدر می بیند، همواره جوهری می خوانده است.

در قدیم یکی از رسم ها این بود که با شروع روضه، هرگونه پذیرایی مختصر شامل چای و قلیان ممنوع می شد. از شب پنجم به بعد در مجلس عزاداری کسی نمی خندید و جلسه حداقل دو ساعت طول می کشید. برای روشنایی چراغ فانوس جواب نمی داد و از چراغ زنبوری استفاده می کردند. همچنین یک نفر مأمور می شد که چراغ را برای روضه خوان و جوهری خوان نگه دارد.

تجربه رؤیایی حاج احمد رفیعی از جوهری خوانی

آقای حاج احمد رفیعی در سال ۱۳۵۴ در هفتمین شب درگذشت پدرش در حالیکه  بسیار غمناک بود خواب پدر می بیند. در عالم خواب می بیند که وارد باغی شده که در آن صدای جوهری می آید. در خواب با علم به فوت پدر، صدای پدرش را تشخیص می دهد ولی هر چه نگاه می کند او را نمی بیند. سپس چشمش به یک ساختمان دو طبقه می افتد که صدای پدر از بالای ساختمان به گوشش می رسد و ایشان را از پنجره طبقه دوم مشاهده می کند. پدر او را به بالا فرامی خواند اما به خاطر ارتفاع بالای دیوار نمی تواند به آنجا برود.  از او می خواهد که یاعلی بگوید. ایشان با گفتن این ذکر یک مرتبه به بالا کشیده می شود. سپس پدرش را می بیند که تنها در اتاقی نشسته است و در گوشه اتاق منبر حسینیه آن زمان (که هنوز آن را به عنوان اثر قدیمی حسینیه نگه داشته اند) مشاهده می کند و می بیند که کتاب جوهری پدرش هم روی پله دوم منبر گذاشته است. پدرش به ایشان می گوید: اینجا این منبر را برایم گذاشته اند که عزاداری امام حسین را بجا آورم. سپس می بیند که ایشان (حاج احمد) خیلی غمگین است. فوراً از درون جیبش کاغذ لوله شده ای در می آورد و می گوید: این سندی است از قطعه ای در بهشت که امام حسین به من داده و شما نگران من نباشید. بعد از آن، می بیند که دو نفر کنار منبر نشسته اند که چهره های آنها به جز چشمانشان قابل تشخیص نیستند. وقتی از پدرش می پرسد که اینها کی هستند پدرش گریه می کند و می گوید: اینجا اجازه ندارم چیزی بگویم. یعد از آن، پس ازبیرون آمدن از آنجا و پایین آمدن از ساختمان، پدرش می گوید: اینها از اهل بیت امام حسین هستند که به نوبت می آیند و من روزانه برای آنها جوهری می خوانم و این دو در مصیبت امام حسین گریه می کنند. همچنین اضافه می کند که طبقه اول محل زندگی شخصی او است و طبقه دوم مخصوص مراسم عزاداری امام حسین است.

بعد از آن به اتفاق پدر به باغ های اطراف می روند  و ملاحظه می کند که عیناً شبیه باغ های صیدی است که رودهایی هم در آن روان است. سپس پدرش قطعه ای که امام حسین به پدرش داده را به او نشان می دهد. از پدرش می پرسد که آیا باغ بهشتی همین است. جواب می دهد که این فقط یک قطعه از بهشت است. پس از آن، بیرون از این باغ زمین بسیار مسطح، صاف و نامحدودی را به او نشان می دهد و می گوید که این زمین ها متعلق به بهشتی ها است که هنوز تقسیم نکرده اند. آخر خواب، پدر به عنوان نصیحت و وصیت به ایشان می گوید: اول از همه اینکه مال مردم را نخورید،دوم اینکه تکبر نداشته باشید و سوم اینکه جوهری را ادامه بدهید. حتی اگر بعضی ملامت کنند و یا فرهنگ عوض شود شما از منبر امام حسین، نماز، روزه و جوهری فاصله نگیرید. در آخر تکرار می کند که به خاطر منبر امام حسین است که گناهان او بخشیده شده و این قطعه باغ به او رسیده است.

دیگر مجالس  

در پایان قابل ذکر است که در قدیم هر سه روستای حاجی آباد، کوری و منظر به مجلس حسینیه صیدی می آمدند و کلاً در این روستاها فقط یک مجلس برقرار بود.  اما در حدود سال های انقلاب هر محل خودش حسینیه ساخت و مجالس تفکیک شدند. علاوه بر آن، در روستای صیدی علاوه بر حسینیه ابوالفضل، دو مجلس عزاداری دیگر یکی در مسجد الزهرا توسط آقایان جم رتبه و دیگری در عباس آباد (کنار میدان تعزیه) توسط آقای عباس عباسی تشکیل شده است.

با تشکر از آقای حاج احمد رفیعی به خاطر در میان گذاشتن اطلاعات حسینیه با سایت آوای جم تشکر و قدردانی می شود.

عکاس :اسدالله آذین خواه

لینک کوتاه : https://avayebushehr.ir/?p=3984

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۱
  1. چرا اسم سایت رو به آوای بوشهر تغییر دادین؟

    ضمن تشکر از حسن نظر شما در راستای توسعه فعالیت های سایت و همچنین ثبت آن در سامانه وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در آوای بوشهر منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.