• امروز : شنبه - ۱ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 12 - شوال - 1445
  • برابر با : Saturday - 20 April - 2024
5

شیعه امام‌باقر علیه‌السّلام در تندباد حادثه

  • کد خبر : 2324
  • 22 اردیبهشت 1392 - 3:16

آوای جم – گودرز هوشمند – عصر امامت و رهبریِ حجت پنجم حق، حضرت امام محمد باقر علیه السّلام مصادف بود با تشدید فشارهای خلفا و حکّام بنی امیه بر شیعیان آل محمد صلی الله علیه وآله. فشار اموی ها، جز در دو سال Moneygram money order حکومت «عمر بن عبد العزیز» (از سال ۹۹ تا ۱۱۰)، در تمام دوران حکومت آنان به شدت ادامه داشت.  این فشار در عراق که مرکز اصلی شیعه محسوب می شد بیش از سایر نقاط سرزمین های اسلامی بود.

 


انحراف از حق

با توجه به برخی اخبار، در اثر فشار و اختناق موجود، مردم عراق از رفتن نزد امام باقر علیه السّلام در مدینه، نهی شده بودند.(۱) از این رو شیعیان هر ساله در مراسم حج، با امام تماس داشتند. این تماس ها معمولاً یا در مکه و یا در بازگشت و عبور از مدینه، صورت می گرفت.

بسیاری از شیعیان عراق انتظار داشتند که امام علیه السّلام به عراق آمده و دست به شمشیر ببرد. ولی امام باقر علیه السّلام مأمور به تقیه بود. لذا، برخی از آنها نسبت به امامت آن حضرت دچار تردید گشتند. آگاهی کافی درباره امامت به آنها نمی رسید و به همین جهت گروهی به «زید» برادر امام گرویدند و انشعابی را بوجود آوردند. هر چند زید هفت سال زودتر از برادرش، در کوفه وفات یافت. اما در همین دوره و پس از آن ریشه های گرایش به زید در میان شمار زیادی از شیعیان رشد کرد.

 

گروهی مشکل ساز

مخالفت با مصالح «امویان» موجب اختلافات کمتری در میان شیعیان می گشت. اما به موازات فروکش کردن فشار های سیاسی بر آنان، مسئله «غُلات» به تدریج دامنه بیشتری گرفت؛ به طوری که مسأله مهم در زمان امام صادق علیه السّلام مسأله «غُلات» محسوب می گردید. مشکل «غُلات» در این دوران، یکی از مشکلات برای شیعیان بود. شمار این گروه رو به فزونی بود. وقتی که امام باقر علیه السّلام آنها را از خود طرد کرد، اصحاب آن حضرت نیز «غُلات» را از جمع خود بیرون راندند. «مغیره بن سعید» و «بیان بن سمعان»، که هر دو از معروفترین شخصیت های غالیان و از رهبران آنها بودند، توسط اصحاب امام باقر علیه السّلام تکفیر شدند. تأکید امام باقر علیه السّلام به عمل گرایی شیعیان، به طور غیر مستقیم، در مقابل تمام فرقه هایی که به عمل صالح اعتنایی نداشتند، صورت می گرفت.

 

از بیان امام زمان

روایت مفصلی از امام باقر علیه السلام درباره تحلیل اوضاع سیاسی شیعه و فشار خلفا از آغاز تا زمان آن حضرت نقل شده که به منظور روشن شدن دیدگاههای امام در این زمینه به نقل آن می ‌پردازیم:

«ما اهل بیت، از ستم قریش و صف‌ بندی آنان در مقابلمان چه‌ ها کشیدیم و شیعیان و دوستان ما از مردم چه ‌ها کشیدند. زمانی که رسول خدا – صلی الله علیه و آله – رحلت کرد، اعلان فرمود که ما (اهل بیت) به مردم از خودشان اولی ایم.  اما قریش با کمک یکدیگر این امر را از محور آن خارج کردند. آنان برای رسیدن به حکومت با حق و اولویت ما به حکومت استدلال کردند، ولی حق ما را تصاحب نمودند. آنگاه حکومت در میان قریش دست به دست گردید تا این که دوباره به ما اهل بیت بازگردید. ولی مردم بیعت ما را شکستند و علیه ما جنگ بپا کردند، بطوری که امیرالمۆمنین – علیه السلام – تا هنگامی که به درجه رفیعه شهادت نائل آمد، در فراز و نشیبِ (تندباد حوادث) قرار گرفته بود و سپس با فرزندش امام حسن – علیه السلام – بیعت کرده و وعده وفاداری به او دادند،

روش کار برخی از معصومین علیهم السلام همچون امام سجاد و امام باقر علیهماالسلام که در شرایط فشار و خفقان به سر مى بردند، به شیوه پنهانى و زیرزمینى بود. شیوه اى که موجب مى شد کسى از فعالیتهاى آنان مطلع نشود

اما به او نیز خیانت ورزیدند و پس از آن، ما بطور مداوم مورد تحقیر و قهر و ستم قرار گرفتیم و از شهر و خانه‌مان رانده و از حقوقمان محروم شدیم و مورد قتل و تهدید قرار گرفتیم، به طوری که امنیت جانی از خود و پیروان ما بطور کلی سلب شد و دروغگویان و منکران حق به خاطر دروغ و انکارشان زمینه را مساعد و در سراسر کشور اسلامی به وسیله دروغ و انکارشان به سردمداران جور و ستم و قضاوت و کاردانان آنها تقرب جسته و شروع به روایت احادیث دروغ و انتشار آن نمودند. آنها از زبان ما چیزهایی روایت کردند که نه از زبان ما جاری شده بود و نه به محتوای آنها عمل نموده بودیم. با این کار می‌خواستند ما را میان مردم منفور کرده و تخم عداوت و کینه ما را در دل آنان بکارند.

امام باقر

این سیاستی بود که پس از وفات امام حسن – علیه السلام – در زمان معاویه با شدت هر چه بیشتر دنبال می ‌شد. به دنبال این تبلیغات مسموم بود که همه جا به کشتار شیعیان پرداخته و با کوچکترین سوء ظنی دستها و پاهای آنها را می ‌بریدند . کسانی که به دوستی و پیروی از ما معروف بودند راهی زندانها شدند، اموالشان به غارت رفت و خانه‌هاشان ویران شد.

این رویه تا روزگار «عبیدالله بن زیاد» روز به روز به شدت خود می ‌افزود تا آن که حجاج بن یوسف در کوفه روی کار آمد. او با انواع شکنجه‌ها به کشتار شیعیان پرداخت و آنان را با هر سوء ظن و هر اتهامی دستگیر می‌ کرد. عرصه بر پیروان ما چنان تنگ شد و کار به جایی رسید که اگر کسی را با صفت «زندیق» یا «کافر» وصف می ‌کردند برایش بهتر از آن بود که او را «شیعه» امیرالمۆمنین – علیه السلام – بخوانند، تا جایی که کسانی که به خیر و صلاح معروف بودند و شاید هم واقعا اشخاص پرهیزگار و راستگویی بودند، احادیث شگفت انگیزی در زمینه برتری برخی از حکام گذشته روایت کردند، چیزهایی که نه خدا چیزی از آنها آفریده بود و نه چیزی از آنها به وقوع پیوسته بود. راویان بعدی حقانیت این مطالب را باور داشتند، زیرا این نوع مطالب به کسانی نسبت داده شده بود که به کذب و کم تقوایی معروف نبودند.»(۲)

این روایت، تحلیلی دقیق از امام باقر علیه السلام، از وضع شیعه در آن دوران را بیان کرده و سختگیریهای خلفای اموی نسبت به آنان را که بیشتر آنها در عراق زندگی می ‌کردند تشریح کرده است.

به دنبال این تبلیغات مسموم بود که همه جا به کشتار شیعیان پرداخته و با کوچکترین سوء ظنی دستها و پاهای آنها را می ‌بریدند. کسانی که به دوستی و پیروی از ما معروف بودند راهی زندانها شدند، اموالشان به غارت رفت و خانه‌هاشان ویران شد

فعالیتهای زیرزمینی

ملاحظه شرایط پیچیده عصر امام باقر علیه السلام، در ظاهر جز نشر حدیث و گسترش تعالیم اسلامى کار دیگرى را به او اجازه نمى داد،(۳) از این جهت مى بینیم علوم باقرى درعصر خود زبانزد عام و خاص مى گردد.

اما این بدان معنی نیست که پیشوای پنجم شیعه در عرصه سیاست فعالیتی نمی کرد. بلکه روش کار برخی از معصومین علیهم السلام همچون امام سجاد و امام باقر علیهماالسلام که در شرایط فشار و خفقان به سر مى بردند، به شیوه پنهانى و زیرزمینى بود. شیوه اى که موجب مى شد کسى از فعالیتهاى آنان مطلع نشود. همین فعالیتهاى پنهانى گاهى که آشکار مى شد، خلفا را سخت ناراحت مى کرد و وسایل تبعید و زندان آنها را فراهم مى نمود و به خاطر همین بود که خلیفه وقت، امام باقر علیه السلام را با فرزند عزیزش – امام صادق علیه السّلام – به شام احضار کرد تا از اسرار او آگاه شود. هرچند مسافرت آنان به شام اجبارى بود و هشام بن عبدالملک بسیار مى کوشید که پدر و پسر را در انظار مردم شام کوچک کند اما مناظره امام باقر علیه السلام با اسقف مسیحیان آن چنان به امام عظمت بخشید که همه مردم شام از موقعیت بزرگ آن حضرت آگاه شدند. از این جهت هشام مجبور شد که هر دو نفر را مرخص کرده و آنان را به مدینه باز گرداند.(۴)

سرانجام امام باقر علیه السلام که پیوسته مورد خشم و غضب خلیفه وقت، بود، به وسیله ایادى او مسموم و در سال ۱۱۴ هجرى به شهادت نائل گشت و در کنار قبر پدر بزرگوارش در قبرستان بقیع، به خاک سپرده شد.

 

لینک کوتاه : https://avayebushehr.ir/?p=2324

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در آوای بوشهر منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.