• امروز : پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : 19 - رمضان - 1445
  • برابر با : Thursday - 28 March - 2024
9

مصاحبه با اولین داروساز جمی(حاج اسماعیل)

  • کد خبر : 265
  • 07 شهریور 1390 - 12:44

مصاحبه با اولین داروساز جمی(حاج اسماعیل) بمناسبت روز داروساز به سراغ اولین داروساز جم رفتیم و ترتیب مصاحبه ای خواندنی با ایشان دادیم.همه ما حاج اسماعیل را می شناسیم.اما بیائید این پیرمرد بزرگ و مهربان را بیشتر بشناسیم.او که از افراد خیر و دریا دل منطقه است/به ۳ زبان زنده دنیا تسلط دارد و … […]


مصاحبه با اولین داروساز جمی(حاج اسماعیل)

بمناسبت روز داروساز به سراغ اولین داروساز جم رفتیم و ترتیب مصاحبه ای خواندنی با ایشان دادیم.همه ما حاج اسماعیل را می شناسیم.اما بیائید این پیرمرد بزرگ و مهربان را بیشتر بشناسیم.او که از افراد خیر و دریا دل منطقه است/به ۳ زبان زنده دنیا تسلط دارد و …


لطفاً خودتان را معرفی نمائید؟ حاج اسماعیل اسماعیل زاده هستم متولد جم سال ۱۳۱۴ مسلط به زبان فارسی عربی و انگلیسی

داروسازی را چگونه یاد گرفتید و از چه زمانی مشغول بکار شدید؟ تا ۱۳ سالگی در جم بودم وبعد از آن به کشور بحرین عزیمت نمودم و از ابتدا شروع به درس نمودم برای داروسازی در مدرسه ای که به دو زبان عربی وانگلیسی آموزش می داد درس خواندم و مدرک داروسازی گرفتم از سال ۱۹۶۰ میلادی بعنوان مسئول فنی داروخانه در داروخانه الرویان بحرین شروع بکار کردم وبعد از آن در داروخانه های المسقطی و الجیشی آنجا مسئول فنی بودم.وتا امروز حدود ۵۱ سال است که داروسازی می کنم


در این سالها به ایران هم می آمدید؟بله معمولاً هر ۶ ماه به ایران می آمدم وچند وقتی در ایران بودم در این مدت که در ایران بودم با خودم از آنجا دارو می آوردم و هم طبابت میکردم و هم دارو می دادم.

چه زمانی ازدواج نمودید و چند فرزند دارید؟من سال ۱۳۴۴ ازدواج نمودم که حاصل آن یک فرزند پسر و ۳ فرزند دختر است.

از چه سالی در جم داروخانه راه انداختید؟بطور رسمی از سال ۱۳۶۰ بصورت دائم در ایران ماندم و داروخانه رازی را راه انداختم.

برای راه اندازی داروخانه در جم آیا مشکلاتی نیز داشتید؟بله مدرک داروسازی من چون خارجی بود در ایران نپذیرفتند و فقط گفتند می توانی داروخانه داشته باشی ودارو را بصورت آزاد تهیه کنی وبفروشی واز سهمیه دولتی دارو به شما تعلق نمیگیرد.اما من همه داروها را بحرین سفارش می دادم وبه دستم می رسید.بعدها پزشکانی که به جم می آمدند نیز مرا بازخواست میکردند که چرا طبابت میکنم

در طول این مدت قطعاً خاطرات تلخ وشیرین فراوانی دارید در صورت امکان خاطراتی را بیان نمائید؟

خاطرات تلخ:یکی از خاطرات تلخ جلوگیری از فعالیت هر چند مدت یکبار به بهانه مداوای مردم بود/خاطره دیگر جم یک بهیارجوان داشت بنام حیدری که در جریان یک تیراندازی در جم بصورت غیر عمد کشته شد و وقتی بر بالینش رسیدم متاسفانه فوت کرده بود.

خاطرات شیرین:شیرین ترین خاطره من این است که مردم همیشه مرا دوست داشتند وبرایم احترام قائل بودند/خاطره دیگر اینکه خانواده ای از بهر باغ، داروی محلی به فرزند یکساله شان داده بودند و بدلیل سرد شدن دست وپایش فکر میکردند مرده است اما وقتی او را نزد من آوردند مشاهده کردم که قلبش خیلی ضعیف کار میکند لذا با تنفس دهان به دهان موفق شدم با کمک خدا اورا به زندگی بازگردانم،شادی آن پدر و مادر برایم فراموش نشدنی است. وان کودک امروز مرد بزرگ و رشیدی است./خاطره دیگر کمک به افراد فقیری که پول دارو نداشتند وبا درمان دردشان لبخند رضایت بر لبانشان نقش می بست.


آقای اسماعیل زاده شما از افراد خیر منطقه نیز هستید,تا حالا چه کمک هایی مادی ومعنوی برای شهرتان کرده اید؟(آقای اسماعیل زاده با اصرار خبرنگار ما به این بخش پاسخ داد و اصرار داشت که ریا می شود اما بالاخره راضی شدند بخشی از کمکها را عنوان نمایند)

هر کس در جهان هست مسئول است (کلکم راع و کلکم مسئول) همه ما در قبال جامعه مان مسئولیم پس باید تلاش کنیم ، بنده نیز تا آنجایی که در توانم بوده کمک کرده ام،مثل کمک به بازسازی ایجاد آبدارخانه و دیوار حیاط مسجد صاحب الزمان(عج)(مسجد گچی) سالها قبل که آن زمان در یک مرحله ۵هزار تومان/در مرحله دیگر ۱۰۰۰ تومان و در مرحله دیگر ۲۵۰۰۰ تومان کمک کردم/زمین مسجد امام حسن(ع) وساخت آن از خود من است و الان هم در رفع مشکلات آن دریغ نمیکنم/زمین  مسجد قلعه کهنه را اهدا نموده ام/یک قطعه زمین روبروی حسینیه قلعه کهنه نیز از موقوفات به حسینیه بخشیده ام که از عواید زمین خرج امورات حسینیه شود.

شما سالها در بحرین بوده اید الان نظر شما در خصوص اوضاع فعلی بحرین چیست؟دولت بحرین از همان زمان چون ۷۰ درصد جمعیت شیعه هستند با خریدن افراد اهل تسنن سعی میکند که جمعیت سنی ها را افزایش دهد تا شیعه ها داعیه حکومت نکنند وبه مردم نیز رسیدگی نمیکند اما از طرفی مردم بحرین مردم راحت طلبی هستند به نظر من برای انداختن یک درخت بزرگ نباید از ابتدا به سراغ تنه درخت برویم وشروع به تبر زدن کنیم باید اول شاخه هایش را کم کم بزنیم ونهایتاً با یک تبر کار را تمام کنیم.مردم بحرین باید با سیاست مبارزه کنند تا حکومت ۲۰۰ ساله آل خلیفه را براندازند.

آقای اسماعیل زاده شما ظاهراً دیگر در داروخانه حضور ندارید تکلیف داروخانه رازی چه می شود؟بنده مدتی است که دیگر توان حضور در داروخانه را ندارم وپسرم نیز مدرک داروسازی ندارد لذا دیگر باید گفت پایان عمر داروخانه رازی است.اما پسرم با عنوان لوازم بهداشتی مغازه ای را در همین مکان دارد.

سخن پایانی اگر دارید بفرمائید؟ از شما بابت این مصاحبه تشکر میکنم و می گویم که شهرستان جم در حال رشد است مردم این منطقه استعداد بسیار زیادی برای یاد گیری دارند،این مردم توان انجام هر کاری دارند وبسیار مهمان نوازند امیدوارم وآرزوی من این است که جوانان درجات ومدارج علمی را طی نموده واز این امر مهم که همان علم اندوزی است غافل نشوند.

آوای جم برای حاج اسماعیل عزیز آرزوی سلامتی می نماید و امیدواریم همواره سایه اش بر سر ما بماند آمین

لینک کوتاه : https://avayebushehr.ir/?p=265

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در آوای بوشهر منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.