اعضای هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال به جزیره خارگ سفرمی کنند.
ورزش پایانه ها در مسیر توسعه است/سفر مدیر ورزش شرکت ملی نفت به خارگ">ورزش پایانه ها در مسیر توسعه است/سفر مدیر ورزش شرکت ملی نفت به خارگ
آقای مدیرکل! رودربایستی با رییس هیات فوتبال بوشهر را کنار بگذارید
شهردار ریز خبرداد: عملیات اجرایی بلوار۳۰متری شهید صافی در حال اجراست
سیمرغ طلایی برند شایسته ایران به شرکت اریاساسول رسید.
سهم پایین بوشهر از بودجه ۱۴۰۲/ جزییات اعتبار راه آهن، سدها و بیمارستان ها + جدول
کسانی که بدون اضطرار (دقت کنید: اضطرار و نه فقط نیاز) از خانه خارج میشوند، سربازان بی جیره و مواجب کرونا هستند که مرتکب چند جنایت ضدبشری میشوند.
دین اسلام تاکید بسیاری به حفظ جان دارد. شما حتی برای حفظ جان خود میتوانید نماز خود را بشکنید. حالا معلوم نیست چرا این افراد مردم را در برابر یک ویروس ناشناخته دعوت به روبوسی و دست دادن که از راههای انتقال است میکنند.
ظرفیت های بهداشتی جنوب استان به دلیل حضور وزارت بهداشت از یک سو و ستاد بهداشت و درمان صنعت نفت از سوی دیگر، بیش از سایر نقاط است با همه اینها، اقدامات انجام شده به خصوص در ضدعفونی شهرها، کمپ های کارگری و کنترل مبادی ورودی مبتدیانه و کاملا غیر حرفه ایست.
برای کرونا فرقی نمی کند میزبانش، تماشاگر کنسرت باشد یا معتکف مسجد؛ همانطور که وعده تبریزیان (کسی که کتاب نوین پزشکی را آتش زد) در مورد عدم ابتلای مسلمانان به کرونا هم یک روز بیشتر دوام نیاورد و کرونا ایران را به سرنوشت چین دچار کرد. اگر قرار به تفکیک مسلمان و کافر و خوب و بد و مذهبی و غیر مذهبی بود علی القاعده قم باید جز آخرین استان های مبتلا به ویروس باشد نه اولین آن!
تعداد زیادی از اسامی لیست شاکیان منتقد جمی، از اعضای اصلی ستاد شیخ موسی احمدی در جم و هواداران دو آتیشه ایشان هستند. این خبر، ترسناک نیست؟!
آنچه مشخص است امروز کاندیدای اصولگرای مجلس در جنوب استان، از سوی یکی از یاران انقلاب به اتهامی بزرگ منتسب شده و ضروری است به جای تهدید دیگران، پاسخی قانع کننده به افکار عمومی دهد و دامن خود از این آلودگی پاک سازد البته اگر بتواند!
برای این گذار از نگاه زن سالارانه به نگاه عادلانه و اینکه زن ها فقط برای پخت و پز و خانه داری و شوهر داری خلق نشده اند" تاریخ خیلی به انتظار ننشست و این زنان بودند که ورق را برگرداندند.
پارس جنوبی قرار بود منشا نشاط اجتماعی باشد اما امروز خودش استخوان گلوگیر جوانان جم شده است؛ یک روز برای عشق شان، در شهرک می بندند و روز دیگر جلوی فرمانداری تجمع می کنند و آخرش هم که ( ... )! هوادارانش هم هر روز مایوس تر و دلسردتر از دیروز می شوند و جمعیت شان در ورزشگاه آب می رود و می رود و می رود...
دلیل بنیادین را می توان در ناامیدی فراگیری دانست که جامعه را فراگرفته است. باید از خودسانسوری و شعارگرایی عبور و تصریح کرد که بسیاری از مردم، نه امیدی به اصولگرایان دارند و نه به اجاق کور اصلاح طلبان چشم دوخته اند؛ آنها بخت خود را در هر دو ورطه آزموده و رخت خود را از آن بیرون کشیده اند.
تبر زدن بر درخت یگانگی ملت ایران، گویا رسالت بعضیها شده است و خدا میداند که در آن سوی پردهها چه میگذرد.
سردار مدتی پیش در توییتی اینگونه نوشته بود: "من اصلاً قبول ندارم در بین بچهحزب اللهیها بگیم این آدم با اون شکل و قیافست...! همان دختر کمحجاب، دختر منه، دختر ما و شماست؛ نه دختر خاص من و شما، اما جامعهی ماست."
هم اکنون نیز خانم الماسی می شناسیم که بر منافع جزیی مردم یک منطقه خاص از استان توجه دارد و همه چیز را برای مردم خویش می خواهد و حتی حاضر است مصالح و توسعه استان را فدای منافع مردمش کند.
بنزین گران شد، شماری از مردم به خیابان ها آمدند، راهبندان شد، در حاشیه آن بانک به آتش کشیده شد، تیراندازی شد، عده ای کشته شدند، عده ای زخمی شدند، مسئولان گفتند کار دشمنان است و نهایتا پس از چند روز همه چیز تمام شد!
واضح است که مصیبت این روزهای پارس، بیش از آنکه نداری باشد، فقر مدیریتی است، که اگر مدیرعامل می توانست بقال سر کوچه را هم به عنوان اسپانسر تیم انتخاب کند حداقل تیم مشکل آب معدنی پیدا نمی کرد!
در این شرایط منطقی ترین گزینه از منظر بسیاری از تحلیلگران، استفاده از ظرفیت ده ها شرکت پتروشیمی است که با درآمدهای کلان، می توانند با خرید سهام پارس جم یا حتی واگذاری بی قید و شرط، امید هواداران پرشور زرد را زنده نگه دارند.
وضعیت تیم پارس، البته به استثنای نتایج ناامید کننده اش، در شرایط کنونی از بسیاری از تیم های لیگ برتری بهتر است و فراز کمالوند بهتر است به جای پر و بال دادن به حواشی کوچک، تیم اش را مدیریت کند و اگر نمی تواند محترمانه، استعفایش را بنویسد و برود.
اگر گشایشی در وضعیت اقتصادی کشور ایجاد نشود، روز به روز فشارهای معیشتی بیشتری بر مردم ،به ویژه اقشار کم درآمد، وارد خواهد شد و آتش زیر خاکستر اعتراضات، داغ تر می شود.
کسانی که واقعاً دلسوز ایران، مردم و حتی نظام جمهوری اسلامی هستند، باید این تحولات را مطالبه و در صورت توان، اجرا کنند. پیمودن مکرر راه طی شده، همواره به مقصد پیشین منتهی خواهد شد
بعد از چهل سال تجربه مدیریتی در جمهوری اسلامی و پشت سر گذاشتن انواع بحران ها، گویا هنوز مسؤولان کشور، حتی در حد سران قوا نمی دانند که هر گونه تصمیمی که با افکار عمومی سر و کار دارد، نیازمند پیوست رسانه ای است
قانونی تصویب شده، بهانه ای به دست نفتی ها افتاده و برخی هم استانی ها هم نمکدان برداشته اند و آش را شورتر می کنند!