• امروز : دوشنبه - ۲۴ دی - ۱۴۰۳
  • برابر با : 14 - رجب - 1446
  • برابر با : Monday - 13 January - 2025
3
چه کسی مسوول انزوای روزنامه‌ها در جامعه کنونی ایران است؛

روزنامه‌ها؛ غریبه‌هایی ناخوانده در صف ابطال 

  • کد خبر : 22602
  • 12 آذر 1403 - 22:28
آوای بوشهر: روزنامه‌ها نوستالژیک‌ترین ابزار خبری هستند که از چهار قرن پیش منتشر شدند و کم کم به زیست آدم‌ها راه یافتند. این رسانه‌ مکتوب در جامعه ایرانی نخست‌بار از سوی میرزاصالح شیرازی با انتشار «کاغذ اخبار» در زمان محمدشاه قاجار حیات یافت و به‌تدریج به میان مردم رسوخ کرد.

روزنامه‌ها نوستالژیک‌ترین ابزار خبری هستند که از چهار قرن پیش منتشر شدند و کم کم به زیست آدم‌ها راه یافتند. این رسانه‌ مکتوب در جامعه ایرانی نخست‌بار از سوی میرزاصالح شیرازی با انتشار «کاغذ اخبار» در زمان محمدشاه قاجار حیات یافت و به‌تدریج به میان مردم رسوخ کرد.

در ادامه روزنامه‌های دیگری چون وقایع‌الاتفاقیه (در دوره ناصرالدین شاه و نخست‌وزیری امیرکبیر) و… منتشر شدند و تازه‌ترین اخبار را از اوضاع مملکت و رعایا در نقاط دور و نزدیک در اختیار مردم می‌گذاشتند. این روزنامه‌ها به مرجعی برای کسب اطلاع و بیداری مردم مبدل شده بودند و با وجود همه توقیف‌ها و بگیر و ببندهای روزنامه‌نگاران در دولت‌های گوناگون اما این رسانه‌های مکتوب روز به روز بر شمارشان افزوده می‌شد، به هر روی حیات پر فراز و نشیبی را طی کردند تا به دوره کنونی رسیدند؛ دوره‌ای که اما به‌واسطه رشد تکنولوژی و ظهور رسانه‌های برخط به گورستانی برای فراموشی آن‌ها مبدل شده است! 

متاسفانه سیاست‌های اشتباه در عرصه رسانه و کتاب‌گریزی و انطباق همچنانی جامعه ایرانی با فرهنگ شفاهی و پیشروی شتابنده فضای مجازی در میان توده‌های مردمی همگی دست به دست هم داده‌اند تا روزنامه‌ها مخاطب جدیدی پیدا نکنند و همچنان در میان مخاطبان سنتی و کهنسال خود محبوب بمانند.

حال تا جایی بی‌اقبالی به روزنامه‌خوانی در نسل‌های کنونی پیش رفته که دکه‌های مطبوعاتی امروزه به مکانی برای فروش روزنامه باطله تبدیل شده است! اتفاقی که فریدون صدیقی، استاد پیشکسوت روزنامه‌نگاری در دیداری که محمدرضا نوروزپور معاون امور رسانه‌ای و تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیکنام حسینی‌پور مشاور وزیر و رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با وی داشتند، به آن اشاره و انتقاد کرد. 

وی در این دیدار از بی‌توجهی به وضعیت رسانه‌های مکتوب انتقاد کرد و گفت: در گذشته موجودیتِ دکه‌های سطح شهر وابسته به مطبوعات و نشر بود، در حالی که در وضعیت فعلی اصلا به آن نمی‌پردازند. الان دکه‌ها، روزنامه را فله می‌کنند و یک بسته را ۷۰ هزار تومان می‌فروشند! 

این دغدغه صدیقی، دغدغه بیشتر روزنامه‌نگاران امروزی است که با احساس مسوولیت در زمانی دارند برای روزنامه‌ها می‌نویسند که خوانندگان حداقلی دارد و هیچ سیاست هدفمند و راهگشایی برای بازگشت دوباره روزنامه‌ها به روزهای خوبشان تدبیر نمی‌شود.

بی‌شک در کنار انفعال سیاست‌های رسانه‌ای، عوامل متعددی در بی‌توجهی ایرانی‌های امروز نسبت به روزنامه‌خوانی دخیل است که بهتر است این علل را از زبان خود شهروندان امروزی جویا شد. از این رو، با دو شهروند بوشهری گپ و گفتی را در این زمینه انجام دادیم تا ژرف‌تر با دلایل روزنامه‌نخوانی آن‌ها روبه‌رو شویم. 

فاطمه که ۳۶ سال دارد و معلم است، در این باره گفت: در حال حاضر اشتراک هیچ روزنامه‌ای را نداریم اما بچه‌‍ که بودم، پدرم مشترک چند روزنامه مثل جام جم، آفتاب، همشهری، کیهان و… بود. هر روز ظهر که از سر کار برمی‌گشت با شماره‌های جدید این روزنامه‌ها می‌آمد.

من با اینکه بچه بودم اما خواننده پر و پاقرص صفحه حوادث و ورزشی بودم، چون همیشه خبرهای تازه داشت اما بعد از اینکه پدرم بازنشسته شد و فضای مجازی آمد میان و سایت‌ها و کانال‌های خبری اختیار خبررسانی را به دست گرفتند و در کسری از ثانیه خبر از همه جا می‌آورند اشتراک‌های ما هم یکی یکی قطع شد، هر چند پدرم همچنان دوست دارد که روزنامه بخواند و گاهی که بیرون می‌رود، روزنامه هم می‌خرد ولی ما دیگر سمت روزنامه‌های خریداری شده نمی‌رویم. 

وی با تاکید بر اینکه قبلا شور عجیبی برای روزنامه‌خوانی داشتیم اما الان این شور را در خود احساس نمی‌کنیم، افزود: عوامل بسیاری هم در این زمینه دخالت دارند یکی اینکه روزنامه‌ها آنلاین هم ارائه می‌شوند، دیگر اینکه بیشتر خبرهای آن‌ها زودتر در خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری برخط منتشر می‌شود، بنابراین خواندن دوباره آن‌ها در روزنامه دیگر لطفی ندارد.

مساله بعدی اینکه باجه‌های روزنامه در سطح شهر دیگر کم شده و مثل قبل نیست که آنقدر در فضای عمومی باشند که آدم با دیدن باجه پر از روزنامه‌های رنگاوارنگ وسوسه شود برود یک روزنامه را بخرد.  

این شهروند یادآور شد: بچه که بودیم در خیابان سنگی و باغ زهرا چندین باجه روزنامه‌فروشی وجود داشت اما الان بیشتر این باجه‌های به کیوسک‌های تنقلات‌فروشی یا سیگارفروشی تبدیل شده‌اند.

این دردناک است که جامعه به جای خواندن به دودکردن حسرت‌ها و آرزوهایش روی آورده است. به نظرم پدر و مادرها در روزنامه‌نخوانی یا نخواندن‌های نسل امروزی بی‌تقصیر نیستند.

در نسل ما اگر به روزنامه توجه می‌شد، چون پدر و مادرها نسبت به آن علاقه نشان می‌دادند و به خرید آن اقدام می‌کردند. کمتر پیش می‌آمد وارد خانه‌ای شوی که در آن روزنامه دیده نشود ولی ما این عادت‌های خوب را تحت تاثیر زندگی مدرنیته کنار گذاشتیم و بیشتر به خواندن در دنیای الکترونیکی روی آوردیم تا در عالم واقع! بنابراین طبیعی است که فرزندان ما روزنامه‌خوان نشوند؛ چون در دستان ما پدر و مادرها روزنامه‌های کاغذی را ندیدند که بخواهند با آن آشنا و مانوس شوند. به هر حال همه این‌ها در گمنامی روزنامه در جامعه کنونی تاثیر دارند. 

شهروند دیگری هم با اشاره به اینکه روزنامه‌نخوانی جامعه امروزی به ضعف سیاست‌های رسانه‌ای و سهل‌انگاری متولیان فرهنگی در نهادینه کردن گفتمان مکتوب برمی‌گردد، گفت: اینکه برخی می‌گویند فضای مجازی و رشد تکنولوژی دلیل حذف تدریجی روزنامه‌ها از زندگی مردم است، قابل قبول نیست، شاید تا اندازه‌ای در کمرنگ شدن روزنامه‌ها نقش داشته باشد اما دلیل اصلی انزوای آن نبوده و نیست.

اگر این‌گونه بود که الان باید در ژاپن هیچ اثری از روزنامه نباشد که مهد تکنولوژی و توسعه است ولی شما می‌بینید که ژاپن یکی از کشورهای است که دارای روزنامه‌های پرتیراژ و مردمی روزنامه‎‌خوان است! باید علت را جست که چگونه ممکن است روزنامه کاغذی در کشور توسعه‌یافته‌ای مثل ژاپن همچنان پرمخاطب است. طبیعتا یکی از دلایل اصلی آن به نهادینه شدن فرهنگ مکتوب در این کشور برمی‌گردد که فرهنگ آن‌ها بر فرهنگ مکتوب متکی است. دلیل دیگر اینکه روزنامه‌های آن‌ها در حوزه تحلیل و تفسیر داده‌ها و رویدادهای مهم قدرتمند است و به تولید محتوای فاخر توجه می‌شود. 

وی که کارمند است، افزود: جامعه کنونی ایرانی با فرهنگ مکتوب چندان مانوس نیست و طرح‌‎ها و برنامه‌ها و سیاست‌های فرهنگی رسا و اثربخشی هم در این زمینه از سوی سیاستگذاران در این سال‌ها طراحی و اجرایی نشده که بتواند دست‌کم نسل امروز را به فرهنگ خواندن عادت دهد و اگر طرحی هم اجرایی شده، دست‌کم بعد از مدتی با تغییر دولت‌ها برچیده شده و نتوانسته به بازدهی مطلوب برسد. از همین رو جامعه کنونی همچنان برای کتابخوانی و روزنامه‌خوانی با چالش مواجه است چون نه در جامعه و نه در مراکز آموزشی خواندن روزنامه یا کتاب‌های آزاد چندان تبلیغ و ترویج نمی‌شود. 

این شهروند تاکید کرد: روزنامه‌ها در عصر کنونی برای حفظ حیات خود چاره‌ای جز روی آوردن به خلاقیت و نزدیک شدن به سلیقه و نیاز مخاطب ندارند. آن‌ها باید در بخشی از صفحات خود به محتوایی بپردازند که برای مخاطب امروزی جذابیت دارد. برای مثال، در صفحه اقتصاد کادری را برای معرفی ماشین‌های روز جهان اختصاص بدهند که برای نسل امروز جذابیت دارد یا در صفحه فرهنگ بخشی را به معرفی فرهنگ شفاهی منطقه خود یا روایت خاطرات شفاهی دنباله‌دار افراد برجسته بومی اختصاص بدهند.  

به عقیده وی، این‌ ابتکارات می‌تواند برای روزنامه‌ها مخاطبان جدید و البته جوان جذب کند یا اشتراک‌های خانگی را تعریف کنند با شرایط ویژه. وقتی که ذائقه مخاطب عادت به روزنامه‌خوانی کرد، آن‌ها در ادامه میل به دنبال کردن آن پیدا می‌کنند. به هر روی در کنار بازنگری در آیین‌نامه‌های موجود، خود متولیان روزنامه‌ها به‌ویژه روزنامه‌های بومی می‌‎توانند بر مبنای ذوق و ذائقه مخاطب محلی اقدام به تولید محتوای جذاب کنند. تحلیل قوی از مسائل روز جامعه بنویسند. تیترهای مردم‌پسند بزنند تا دوباره روزنامه خوانده و دیده شود.

لینک کوتاه : https://avayebushehr.ir/?p=22602

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در آوای بوشهر منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.