
الهام بهروزی
عنوان بهترین رهبر ارکستر ایرانی ـ تلفیقی سومین جشن تئاتر و موسیقی حافظ به محسن شریفیان، موسیقیدان و پژوهشگر جنوبی رسید. افتخاری که بار دیگر شایستگیهای محسن شریفیان را به رخ کشید. این هنرمند که جوانی خود را صرف مطالعه و مداقه در موسیقی بومی و نواحی جنوب کشور کرده است تا با پدید آوردن آثار متعدد، زوایای پیدا و پنهان این موسیقی اصیل و دیرینه را به نحو مطلوبی برای جامعه کنونی بازنمایی کند، مزد زحمات خود را در سال جاری با کسب پنج عنوان مهم بینالمللی و ملی دریافت کرد.
او که در این سالها افتخارات متعددی را در سطج جهانی و ملی کسب کرده است، در سال ۱۴۰۳ موفق شده دریافت تندیسجشنواره موسیقی قزاقستان (۱۰ خرداد)؛ انتخاب جهانی آلبوم «لوکا» از سوی مجله Songlines لندن (۱۲ خرداد)؛ لوح تقدیرسفارت ژاپن برای ارتقای تبادلات موسیقایی (۷ بهمن)؛ سومینجایزه باربد از جشنواره موسیقی فجر (۲۹ بهمن) و دومینتندیس حافظ برای بهترین رهبری ارکستر سنتی و تلفیقی(۱۱ اسفند) را به کلکسیون افتخارات خود بیفزاید. بیشک او به سادگی و آسانی به این عناوین دست نیافته است! پشت همه این پیروزیهای هنری، پشتکار، تجربه، دانش، دغدغه، امید، کار، خلاقیت و استمرار است. به جرات باید که محسن شریفیان یک هنرمند بزرگ و منحصربهفرد است و این اغراق نیست.
او سالهاست با ساز نیانبانش در جهان مطرح شده است. او کسی است که جانش به هنر جنوب و نیانبان گره خورده است. هموست که با تشکیل گروه لیان، کنشمندانه و هنرمندانه به بازآفرینی موتیفها، گوشهها، نواها و موسیقیهای این جغرافیای دیرینه همت گماشته و به همت هنرمندانی چون اوست که امروز موسیقی بوشهری به موسیقی شناختهشده و محبوب در میان جهانیان و ایرانیان مبدل شده است. او در احیا و بازآفرینی موسیقی محلی و بومی بوشهر هرگز با عجله گام برنداشته است. این موسیقیدان در گام نخست پیدایش هر قطعهای با پژوهشهای ژرفنگرانه و زمانبر، قطعات در معرض نابودی این سامان را با همراهی گروهش بازآفرینی کرده است. قطعات وی چون از دل برخاسته، لاجرم بر دل مینشیند.
شریفیان خلاق است و از بدعتگذاریهای غلط در موسیقی گریزان است، او طالب نوآوری و ابتکار بر مجرای اصالت و ماهیت اولیه موسیقی جنوب است. از همینروی در تولیدات موسیقایی این هنرمند و گروهش ردی از بدعت ناثواب دیده نمیشود. هرچه است موسیقی ناب و قوامدار است. از همین روی است که موسیقی او شور دارد؛ تب دارد، هیجان دارد؛ حرکت دارد؛ معنا دارد؛ جان دارد و از همه مهمتر روح دارد. شما بهوضوح رد پای جنوب شرجیزده استوار و خلیج زیبای فارس را در نیمهخوانیها و موسیقی کار این گروه میبینید یا میتوانید شادیهای بیبدیل عروسیهای جنوبی یا غم سوگهای این دیار را در قطعات لیان به گوش جان بسپارید.
همه ارکان زندگی اهالی جنوب به درستی در موسیقی شریفیان نشسته است. بیشک او پیش از اینکه موسیقدانی خلاق باشد، پژوهشگری موقعیتسنج است که میداند چگونه قطعات را در پی هم بچیند تا گویاتر از هر متن و تصویری، صدای جنوب را به گوش مخاطب برساند. از همین روی او دین بزرگی بر گردن موسیقی نواحی بهویژه بوشهری دارد. بیشک اگر دغدغهها و سختگیریها او در بازآفرینی قطعات موسیقی کهن بوشهری نبود، شاید امروز اینگونه موسیقی بوشهر را اصیل و گیرا نمیشنیدیم. پس بیراه نیست که او سفیر موسیقی نواحی وزارت فرهنگ در خارج از ایران برای فراگیری و بازشناسی موسیقی بومی ایرانی است.
حال باید پرسید که ما برای این هنرمند کنشمند و بادانش چه کردهایم؟ چقدر قدر جایگاه و نقش وی را در بازآفرینی موسیقیاصیل بوشهری دانستهایم؟! هیچ. چرا مسوولان ارشد و فرهنگی استان که خود را از حامیان راستین هنر بومی میدانند، هر باراینگونه از کنار افتخارات هنری این هنرمند عبور میکنند؟! دریغ از حتی یک پیام تبریک! مگر محسن شریفیان فرزند بوشهر نیست؟ مگر او بازآفرین موسیقی اصیل بوشهری و سفیر آن در سطح جهان نیست؟ این اصرار برای نادیده گرفتن این موسیقیدان در زادگاهش از سوی مسوولان از کجا نشأت میگیرد؟!
این روزها که در هفته روز ملی بوشهر قرار گرفتهایم، چرا جای این هنرمند که با نوشتن کتب معتبر و پژوهشی تاریخی موسیقی بوشهر را بازآفرینی کرده و موسیقی بوشهری را به گونهای طراحی کرده که به مذاق مخاطبان عصر حاضر اینچنین خوش نشسته است، در بیلبوردهای سطح شهر خالی است و او اینگونه در شهر خود غریبه است! مگر آیتالله صفاییبوشهری، نماینده ولی فقیه و امام جمعه بوشهر تاکید نکرد که در برنامههای هفته بوشهر جناحی نگاه نشود! پس چرا نگاه شورای اسلامی شهر و سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری بوشهر همچنان به این هنرمند بومی نامهربان است!
حال باید این سوالات را از مدیران شهری که متولی برگزاری بزرگداشت روز ملی بوشهر هستند، پرسید که چنمد هنرمد ما مانند محسن شریفیان توانسته جایزه باربد جشنواره موسیقی فجر را از دست وزیر فرهنگ و معاون رئیسجمهور بگیرد؟ کدام هنرمند توانسته برای خلاقیت و ابتکار در هنر موسیقی لوح سپاس سفارت ژاپن را از آن خود کند؟ یا کدام هنرمند موفق شده که عنوان بهترین رهبری ارکستر ایرانی- تلفیقی را از جایزه حافظ بگیرد؟! این عناوین قطعا افتخارات کمی نیست که این هنرمند آنها را از آن خود کرده است.
آقای استاندار، آقای مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر، آقای شهردار و آقای رئیس شورای اسلامی شهر بوشهر و… کدام یک از شما بابت کسب این افتخارات به فرزند شهر خود تبریک گفتید؟ هیچکدام. آیا این بیتوجهیها به معنای نخبهکشی نیست؟! محسن شریفیان یکی از هنرمندان دغدغهمند همین شهر است که سالهاست بنا به دلایل نامعلوم از اجرا در شهر خودش محروم شده است. آیا وقت آن نرسیده است که این هنرمند را به روی سن در شهر خود برگردانید. هنرمندی که در همه این سالها و با وجود همه رفتارهای منفعل و بیمهری که از مسوولان استان دید اما ذرهای در اشاعه موسیقی بوشهری در عرصههای ملی و بینالمللی کوتاهی نکرد.
او با این کار خود نشان داد که یک موسیقیدان صلحدوست است که تا توان دارد در ساز صلح خود خواهد دمید. محسن شریفیان ثابت کرده که برای دیده شدن نیازی به حمایت مدیران بومی ندارد؛ چون او با اتکا بر دانش و تجربه خود بزرگ شده است و توانسته در رویدادهای مهمی در کنار چهرههای بزرگی چون همایون شجریان، علیرضا قربانی و… قرار بگیرد. امیدواریم که مدیرکل جدید اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر جور دیگری به موسیقی محسن شریفیان و جایگاه او در موسیقی کشور و استان بنگرد و با بیتوجهی و غفلت از کنار افتخارآفرینی این هنرمند در عرصههای ملی و بینالمللی عبور نکند. اینجا باید تاکید کرد کهمحسن شریفیان به پیام تبریک مسوولان نیازی ندارد، بلکه این استان است که به هنر او و گروهش محتاج است. او بهزودی عازم اسپانیا میشود تا در ۱۸ اسفند، روز جهانی نیانبان که مصادف با روز ملی بوشهر است، در آنجا به اجرا بپردازد و بار دیگر زیباییهای موسیقی بوشهری به جهانیان بازشناسی کند.