از یک طرف تحریمهای اقتصادی؛ از طرف دیگر، مشکلات گذشته این خطر را به وجود آورده است. نظام جمهوری اسلامی و دین مردم در خطر است. دین جوانان نباید تضعیف شود. اگر احساس خطر نبود و توانایی لازم را در خودم فراهم نکرده بودم، هیچ وقت در این میدان پا نمی گذاشتم. وضعیت، مثل بستر گرمی میماند که هر چه برف (فرهنگ) بر آن میبارد، بخار میشود و به هوا میرود.
رضایی افزود: مسأله دوم رفتارهاست. رفتار مسئولان در شرایط فرهنگی مردم، موثر است. معروف است که «اگر امرا خوب عمل کنند، مردم هم خوب عمل میکنند.» در حال حاضر، رفتار دولتمردان با فرهنگ و هنر نامناسب است. اصولا آنها در عرصه فرهنگ چه میخواهند؟ تا در عرصه فرهنگ چیزی گل میکند، آنها دخالت میکنند. ما باید عرصه فرهنگ و هنر را به جوانان بدهیم. شورای انقلاب فرهنگی، که میراث امام (ره) بوده و دستاوردهای زیادی از جمله در موضوعهای فن آوری داشته، اما باید اعتراف کنیم در موضوعهای فرهنگی، توفیق چندانی نداشته است.
پس از پایان وقت محسن رضایی، دیگر نامزدها درباره اظهارات وی صحبت کرده و برخی مسائل را به نقد کشیدند.
نقد محمد غرضی: یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، به عنوان منتقد نخست صحبتهای محسن رضایی، در دو دقیقه وقتی که داشت، گفت: میخواهم از آقای رضایی بپرسم، آیا تصور شما از فرهنگ، یک موضوع مقطعی در زمان خاصی است یا فرهنگ یک ملت، در طول تاریخ حرکت میکند؟ آیا اگر فرهنگ مورد هجمه قرار گیرد، میتواند خود را حفظ کند یا گرفتار میشود؟ مثل گرفتاریهایی همچون فقر و بیکاری؟ یا اینکه دولتها چقدر و چطور میتوانند در عرصه فرهنگ نفوذ کنند؟ آیا فرهنگ در طول جامعه حرکت میکند یا در عرض آن؟
نقد عارف: محمدرضا عارف، دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری، دومین منتقد صحبتهای ریاضی بود که گفت: کاش آقای رضایی جزئیات را بیان میکردند و راهکارهای خود را هم ارائه میدانند.
نقد سعید جلیلی، دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری، سومین نامزدی منتقد صحبتهای محسن رضایی بود که گفت: درست است که مسائل اقتصادی مهم است. سوال این است که ما از ظرفیت فرهنگ چطور میخواهیم برای حل مشکلات اقتصادی استفاده کنیم. فرهنگ مثل مقولههای سیاسی نیست. به عنوان مثال، مطالب مقام معظم رهبری در نامگذاری سالها، عمدتا فرهنگی است و اگر حاکم شود میتواند بیشتر از راه کارهای اجرایی مؤثر باشد و کمک کند. ما باید بدانیم که این فرهنگ چطور حاکم میشود و موضوعات اقتصادی را بهینه میکند. اگر ما بتوانیم با یک فرهنگ اقتصادی، آن را گفتمان حاکم بر جامعه کنیم، این قانون میتواند کمک کند برای رفع مشکلات اقتصادی.
نقد علی اکبر ولایتی، دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری، چهارمین نامزد منتقد صحبتهای محسن رضایی بود که گفت: درباره مورد شورای عالی انقلاب فرهنگی، آن طور که آقای رضایی میگوید، نیست. من از سال ۱۳۶۹ که عضو این شورا بوده ام، شاهد هستم که تلاش ارزشمندی در احیای فرهنگ اسلامی و ایرانی صورت گرفته و نشان دهنده نگاه عمیق شورا به مسائل فرهنگی ملی و اسلامی است. اما مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی ضمانت اجرایی ندارد و رئیس جمهور به صورت سنتی به عنوان رئیس شورا انتخاب میشود. هر چقدر دولت، بودجه اختصاص دهد و مصمم باشد، مصوبات فرهنگی اجرا میشود.
نقد حداد عادل، دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری، پنجمین منتقد صحبتهای محسن رضایی بود که گفت: من تعجب میکنم از دکتر رضایی که بدون اینکه راجع به فرهنگ صحبت کند، مستقیم وارد بحث اقتصادی میشوند. درست است که مسائل اقتصادی تاثیر دارد در مشکلات فرهنگی؛ اما فرهنگ، یک مقوله کاملا جداست. موضوع بی ارزش شدن هزار تومانی، مربوط به سال اخیر است، اما آیا ما قبلا مشکلات فرهنگی نداشتیم؟ بر اساس صحبتهای آقای رضایی، ما باید نتیجه بگیریم که آنهایی که ثروتمند هستند، دیگر مشکل فرهنگی ندارند. کوخ نشینانی که امام فرمودند یک موی آنها را به کاخ نشینها نمیدهم، فرهنگ ندارند. در حالی که این طور نیست که هر جا فقر نباشد مشکل فرهنگی نیست. بسیاری از مشکلات ما بدون تغییر نگرش فرهنگی حل شدنی نیست. کاش درباره خود فرهنگ صحبت کنید.
نقد حسن روحانی: حسن روحانی، دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری، ششمین منتقد صحبتهای محسن رضایی بود که گفت: با تشکر از دکتر رضایی که به دو مسأله در این زمینه اشاره کردند. من فکر میکنم که ما مشکلات بسیاری زیادی در بخش فرهنگ داریم که باید به آن توجه کنیم. نخست اینکه فضای فرهنگی ما باید دارای امنیت باشد. ناامن بودن فضای فرهنگ و اینکه اصحاب فرهنگ و کسانی که میتوانند در فضای فرهنگی حضور داشته باشند، اگر قرار باشد دغدغههایی داشته باشند که بیشتر آن بی مورد است، سانسورهایی که ضرورت ندارد و میشود حذف کرد؛ قوانینی که شفاف نیست و خلاقیت را از بین میبرد، اینها خلاقیت را نابود میکند. فضای ناامن خلاقیت را میکشد؛ خلاقیتی وجود ندارد که هنرمند ایده به وجود بیاورد، به هنر تبدیل کند و به کالای فرهنگی قابل عرضه به جامعه مبحث امنیت فضای فرهنگی برای ما مهم است.
صیانت باورهای دینی مورد هجمه قرار گرفته است. برخی مسئولان متأسفانه به جای تقویت باور دینی آن را تضعیف میکنند. هر مقام تازه واردی را به یکی از مقامات دینی نسبت دادند. قشرگری و بالاتر از آن، خرافات، به نام دین رواج پیدا کرده است. تا کی میخواهیم ادامه بدهیم. باید عقلانیت را ترویج کنیم؛ ما باید رفتار دینی را ترویج کنیم؛ برویم سراغ باورها؛ آن قدر به بایدها تکیه نکنیم و دستور و بخش نامه صادر نکنیم که اگر باورها را تقویت کنیم مردم خودشان بلد هستند چطور آن را تقویت کنند. میدانند که این مسائل مهم آنهاست، باید به صیانت بپردازیم و دین را از افکار موهوم و خرافات جدا کنیم و راه را برای فرهنگ دینی و ملی آماده کنیم.
نقد محمدباقر قالیباف، دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری، هفتمین منتقد صحبتهای محسن رضایی بود که گفت: ضمن تشکر از دکتر رضایی، از مجموع توضیح حضرت عالی این برداشت را پیدا کردم که نگاه به اقتصاد و اقتصاد محوری نسبت به فرهنگ، اولویت بیشتری دارد. اگر درست است، این سؤال رو داریم که به هرحال، فلسفه نظام اسلامی چیست و چه فرقی بین آن و دیگر نظامهاست. اگر ما به دنبال رشد و تعالی انسانها هستیم، آیا نگاه فرهنگی و تربیتی برای ما اولویت نیست؟ واقعا یکی از اشکالات عمده ای که الان در دولتهای مختلف بوده، به خاطر نداشتن کارنامه فرهنگی قابل قبول نداریم؛ همین نگاه غلط است که فرهنگ را مظلوم کرده است؛ چون به هر حال، دولت چیزهایی رو باید توجه کند که سیاست و اقتصاد تحت فرهنگ باشند وگرنه، نظام ما زیر سؤال است؛ وگر غیر از این است، من توضیحات شما را میشنوم.
رضایی در پاسخ به نقدها و نظرهای رقیبان: سخنان دوستان نشان میدهد که آنها کشور را فقط تهران میدانند و به شهرهای دیگر سفر نکرده اند. من همیشه هشدار میدهم که دشمن با همه توان خود در همه عرصهها هجمه کرده و ما نباید وقت را از دست بدهیم. من در ادامه، جزئیات برنامه خود را هم توضیح خواهم داد؛ اما در حال حاضر داریم درباره رویکردهای کلی صحبت میکنیم.
مگر دوستان فراموش کرده اند که سال نخست دفاع مقدس، چه وضعیت فرهنگی داشتیم؟ اما از سال دوم به بعد، هویت فرهنگی مان تغییر کرد. آقایانی که از شورای انقلاب فرهنگی دفاع میکنند، بگویند بعد از جنگ، آنچه را ما تحویل دادیم و آن فضای فرهنگی را، شما چه کردید؟ مثلا در عرصه معماری چه کردید؟ این وضعیت معماری، حتی جامعه را دچار خشونت میکند؟ شما کجا شوراها را موظف کردید که در معماری تغییر دهد و دستورالعمل اسلامی و مناسب صادر کردید؟
*******
روحانی: تا فرهنگ ما دولتی است، مسائل ما حل و فصل نخواهد شد
با گرامیداشت سالروز وفات امام کاظم (ع) و حادثه ۱۵ خرداد. مسائل فرهنگی، یکی از مهمترین مسائل انقلابی و ملی ماست. انقلاب ما از ابتدا انقلاب فرهنگی بود، اما امروز بعد از ۳۵ سال در زمینه فرهنگ آنچه مردم باید شاهد باشند، وجود ندارد. انقلاب ما انفجار نور بود، اما آیا اکنون در این جامعه، اخلاقی وجود دارد؟ وقتی در رسانههای عمومی سخنی گفته میشود که مردم میدانند اغراق و مبالغه و یا آمار غیر دقیق است، وقتی افرادی در رسانه تهمت میزنند و افترا میزنند، بدون اینکه حکم قضائی صادر شده باشد، وقتی افرادی که مسئولیت سنگین دارند، اخلاق را زیر پا میگذارند، نتیجه اش این است که اعتماد عمومی هم از بین میرود. این همه چکهای بی محل، این همه اعتیاد، حاشیه نشینها، طلاقها که ۷ درصد رشد داشته و همه آسیبهای اجتماعی با بررسی ما در «مرکز تحقیقات اجتماعی» رو به افزایش بوده، در سالهای اخیر. چون مبنای فرهنگی، آسیب دیده است.
من مهمترین راهکار را تمرکززدایی میدانم. تا زمانی که فرهنگ ما دولتی است، مسائل ما حل و فصل نخواهد شد. تا زمانی که تعمیق نداشته باشیم و دنبال کمیت باشیم و آمار تولید کنیم و حتی اگر آمار درست باشد، مسائل ما حل و فصل نخواهد شد. درست است که دولت در زمینه فرهنگ باید سیاستگذار باشد و نظارت و حمایت کند و اولین حمایتش هم شفافیت در مقررات و ایجاد فضای امن در جامعه است، اما ما باید کار را به صاحبان اصلی، یعنی اصحاب هنر واگذار کنیم و دولت حامی آنها باشد.
نقد قالیباف از سخنان روحانی: نکته ای که جناب آقای روحانی در این حوزه اشاره کردند، بحث درستی است. کلیات آن، یکی از بهترین روشهاست. برای اینکه دولت نسبت به مردمان تأثیرگذار فرهنگی باشد، مردم نگاه میکنند که مسئولان چگونه رفتار میکنند؛ صداقت در گفتار، رفتار و و وعدههایی که داده میشود، مورد ارزیابی مردم است. اما باز من سوالم از آقای روحانی این است که به هرحال این انتقادی که وارد کردند و وجود دارد در دولت، دولت ایشان با چه رویکرد فرهنگی خواهد بود؟ آیا صرفا تمرکززدایی از دولت در حوزه فرهنگ کافی است یا باید طرح نو درانداخت و نگاه نوئی در موضوع فرهنگ داشت. یکی از مشکلات، رفتار دوگانه رابطه دولت و ملت است و این تمرکززدایی آیا به تنهایی میتواند بقیه موضوعات را حل کند.
انتقاد رضایی از سخنان روحانی: آقای دکتر روحانی، یکی از عواملی را که من عرض کردم که رفتار دولتمردان بود، روی فرهنگ توضیح دادند. البته دامن این رفتار غلط در دولتمردان، بسیار گسترده تر از آن است که آقای دکتر روحانی گفت. ما باید به هر حال، رابطه دولت و فرهنگ را طوری بازسازی کنیم که اعتماد به وجود آید.
انتقاد غرضی از سخنان روحانی: سؤالم از آقای روحانی این است که فرهنگ جامعه، اکتسابی است یا تزریقی؟ آیا دولتها موفق میشوند فرهنگ را تغییر بدهند؟
انتقاد عارف از سخنان روحانی: آیا اگر تمرکززدایی صورت بگیرد، اما نگاه قیم مآبانه دولت بر فرهنگ باقی بماند، مشکلات حل میشود؟ مثلا یک روزنامه که با دولت اختلاف سلیقه دارد، آیا میتواند باعث تعطیلی روزنامه شود؟ بعد از تمرکز زدایی چه باید کرد که این نهادهای مردمی بتوانند فعالیت خود را در چارچوب قانون ادامه بدهند.
انتقاد جلیلی از سخنان روحانی: نگاه به فرهنگ میتواند تهدید محور و یا فرصت محور باشد. تا کنون به تهدیدها اشاره شد، اما اگر به فرصتها اشاره نشود، طبیعتا مقابل تهدیدها هم کاری نمیشود کرد. به مقوله فرهنگ نباید نگاه سیاسی کرد. زمانی فرهنگ اشرافی گری داشت شکل میگرفت؛ تبعیض و نقد عدالت خواهی به عنوان یک رویکرد داشت حاکم میشد؛ ما باید به مجموعه این تهدیدها نگاه کنیم و با آن مقابله کنیم. دولت باید جلوی تبعیض و فساد را بگیرد. اگر به اینها توجه شود، آثارش در مسائل دیگر نیز دیده میشود.
نقد ولایتی از سخنان روحانی: آقای دکتر روحانی به بخشی از آسیبها اشاره کردند، اما کاش راه حلها را نیز ارائه میکردند! هرچند زمان کم است و در سه دقیقه نمیشود.
انتقاد حداد عادل از سخنان روحانی: آقای روحانی که هم، اسما روحانی است و هم در کسوت روحانی هستند، اشاره کردند که نگران باورها و اعتقادهای فرهنگی هستند و خیلی راجع به سانسور اظهار نگرانی کردند. بنده هم مدافع سانسور نیستم، اما اگر در یک اثر هنری، در یک کتاب یا فیلم، به باورهای دینی و مقدسات مردم اهانت شود، یا ریشهها و پایههای اخلاقی مورد هجوم قرار گیرد، شما به عنوان دولت، اجازه میدهید آن کتاب و فیلم، وارد خانوادهها شود؟ میفرمایند آیا امروز در جامعه ما، اخلاق هست؟ یعنی انگار در جامعه ما، هیچ اخلاقی نیست. من فکر میکنم ایشان به چند نفر در میان مدیران کشور انتقاد دارند، اما آیا باید همه اشخاص مملکت را مثل آن چند نفر بدانیم و هیچ کس دیگر در این کشور نیست که گفتار و رفتارش مناسب و فرهنگی باشد؟ آیا به عنوان مثال، مقام رهبری و علما، صحبتهایشان فرهنگی نیست؟ آیا فرهنگ مذهبی به دست مردم نیست؟ آیا مساجد را و خیلی از موارد دیگر را دولت اداره میکند و در دست مردم نیست؟ دوست دارم ایشان توضیح دهند.
پاسخ روحانی به انتقادها: راه حل این است که بسیاری از امور را، وقتی سیاستها را دولت به طور شفاف وضع میکند، به انجمنهای حرفه ای و نظام صنفی واگذار کنیم. چه اشکالی وجود دارد که خود آنها تشکیلات خود را داشته باشند و کنترل کنند؟ مگر فرهنگ چیزی است که دولت به تنهایی بتواند کنترل کند؟
درباره بی اخلاقی، منظورم اخلاقی است که مورد انتظار است؛ انتظار این است که اخلاق، الان طور دیگری باشد. اینکه باورها مورد احترام باشد، درست است؛ اما آیا این را فقط آن کارمند ممیزی میداند، یا پیشکسوتان شایسته ای که در این زمینه کار کرده اند؟ باید یک بار، کار را به خود آنها واگذار کنیم تا ببینیم وضع ما چطور میشود.
اینکه فرهنگ اشرافیگری و اصراف نباید باشد و وجدان کاری باید باشد، درست است؛ اما متاسفانه آنها که دم از ساده زیستی زدند، ببینید پایان کارشان به کجا کشید؟ آنهایی که دم از مبارزه با فساد زدند، ببینید فسادهای ۳ هزار میلیاردی به وجود آمد.
فرهنگ، البته فرهنگ تزریقی نیست. اشکال ما این است که فکر میکنیم فرهنگ، یک آبشار است که باید باز کنیم رویِ مردم؛ اما فرهنگ، چشمه ای است که باید شرایطی فراهم کنیم که همه در جامعه ما از فرهنگ مطمئن استفاده کنند. این شرایط فعلی که نگاه قیم مآبانه است؛ ما قیم نمیخواهیم، ما قوام میخواهیم.
*********
محمدرضا عارف: فعالیت در حوزه فرهنگ و هنر حق است، نه امتیاز
در ادامه برنامه، بر اساس قرعه، محمدرضا عارف به ذکر رئوس برنامه های فرهنگی و اجتماعی خود پرداخت.
من در فرصت کوتاهی دارم، سعی میکنم دیدگاه خودم را در زمینه فرهنگ به استحضار مردم برسانم. حوزه فرهنگ و هنر و اجتماع، جزو اولویتهای برنامههای پیشرفت و توسعه ماست. انقلاب ما، یک انقلاب فرهنگی و مردمی بود؛ بنابراین هم حوزه اجتماعی و هم حوزه فرهنگی، جزو اولویتهای پیشرفت ما خواهد بود. اولین نکته، تغییر نگاه و نگرش با توجه به قانون اساسی و سند چشم انداز به حوزه فرهنگ و هنر است. تصدی گری دولتی در حوزه فرهنگ باید به حداقل برسد. امور فرهنگی و هنر باید به اهلش سپرده شود و باید به برجستگان این حوزه اعتماد کنیم. فکر نکنیم که با انتخاب یک مسئول برجسته برای این حوزه، مشکل ما حل میشود. توجه کنیم نباید هنرمندان را مانند کارمندان دولت تلقی کنیم که با بخشنامه و دستوری میشود آنها را به تولید آثار هنری وادار کنیم. فرهنگ و هنرریال بزرگ ترین برنامه ماست که از این پتانسیل باید استفاده کنیم. ما در مورد تولید فیلم، در منطقه، مقام اول را داریم؛ اما در مورد زیرساختها، رتبه خوبی نداریم. در پیشرفت و توسعه متوازن باید «فرهنگ» جایگاه متناسبی داشته باشد. همان طور که نکته ای که جناب آقای روحانی اشاره کردند، فعالیت در حوزه فرهنگ و هنر حق است، امتیاز نیست و چون نگاه ما امتیازی است، هر لحظه لازم باشد امتیاز را میگیریم. بعضا جلوگیری از نمایش یک فیلم یا انتشار کتاب، در راستای همین نگاه است و تعطیلی خانه سینما را در همین راستا میتوانیم تلقی کنیم. به جای کنار گذاشتن برجستگان فرهنگ و هنر باید سعی کنیم از آنها به عنوان سفرای فرهنگی برای رساندن پیام به مردم دنیا استفاده کنیم.
انتقاد جلیلی از سخنان عارف: بحثی که جناب آقای عارف فرمودند که یک امتیاز نیست، یک حق است، من جلوتر میروم که این حوزه، یک فرصت است. ظرفیتی است که باید حداکثر استفاده را از آن کرد. فرهنگ، ویژگیهایش در همان پیامی است که موجب قدرت ما در زمینههای مختلف شده است. اگر راضی شویم که هر چیزی در این فرصت، قاطی شود، که دیگر فرهنگ ما نباشد، ما به مشکل برمی خوریم.
انتقاد ولایتی از سخنان عارف: در جهت تکمیل صحبتهای آقای عارف باید بگویم که بهتر است محوریت را بگذاریم بر مبنای فرهنگ خودی و یک نوع فرهنگی شکل دهیم در راستای ارزشهای ملی و خودی.
انتقاد حداد عادل از سخنان عارف: در اینکه کار فرهنگی باید به دست مردم باشد، حرفی نیست؛ اما دولتها هم وظایف فرهنگی دارند. دولتها در نقاط مختلف جهان وارد مسائل فرهنگی میشوند و آثار فاخر تولید میکنند. من از آقای روحانی میپرسم که چه وظائفی برای حاکمیت در حوزه فرهنگ در نظر دارید؟ مرز وظایفی که دولت باید بر عهده بگیرد، کجاست؟ آیا میشود همه چیز را از دولت گرفت یا اینکه دولت اسلامی، وظایفی در قبال فرهنگ دارد؟
انتقاد روحانی از سخنان عارف: تصدی گری مهم است، اما باید به حداقل برسد و بقیه موارد باید واگذار شود به انجمنهای صنفی. مثلا « سیزده به در» را خود مردم به خوبی اجرا میکنند، عاشورا را مردم برگزار میکنند؛ آن هم به بهترین شکل. پس بگذاریم دست مردم باز شود و این قدر مداخله در امور فرهنگی، مخصوصا زندگی خصوصی مردم نداشته باشیم. اگر مواردی برای دخالت دولت هست، اولویت چیست؟ آیا اینکه با چهار تا جوان برخورد شود و آن فسادهای بزرگ فراموش شوند؟ مسائل فرهنگی باید فرهنگی حل و فصل شود و پلیس آخرین کسی است که باید وارد شود. به قول آقای عارف، هنر بهترین سفیر ما در جهان است. از «حافظ»، سفیر بهتر داریم؟ از هنر «فرشچیان» و «میرخانی»، غرورآفرین تر داریم که سفیر ما در اروپا باشند؟ از صدای «شجریان» بهتر داریم؟ از خط خوشنویسی و بناهای عظیم در اصفهان و شیراز بهتر داریم؟ همه اینها به عنوان سفیران ما هستند که میتوانند در سطح جهان، افکار عمومی را به سمت فرهنگ ما جلب کنند.
انتقاد قالیباف از سخنان عارف: توقع من این است که دکتر عارف، رویکردهای فرهنگی و نقش فرهنگ در دولت آینده را بگویند. اما سوالها و بحثها میرود به سمت انتقادها و نکتههای موردی و مصداقی. با صراحت بگویم که ما در حوزه فرهنگ نباید متکی به رای حرف بزنیم. باید متکی به اصلاح جامعه حرف بزنیم. از درد فقر گرفته تا درد فرهنگی، مثل بی اعتمادی. قطعا دروغ گویی، بدتر از فقر در جامعه است. اصلا همین دروغ، فقر را به وجود آورده. بله، تصدی گری حتما کار غلطی است و دولت نباید دخالت کند و دست و پایش را از زندگی خصوصی جمع کند، اما سوال من این است که چه نگاهی باید در فرهنگ حاکم باشد. امروز که بحث ما یک فرد نیست. چه کنیم که اگر شخصی حرفی هم زده، این کار دیگر تکرار نشود؟ مردم دوست دارند که نامزدها در این حوزه بیشتر بحث کنند.
انتقاد رضایی از سخنان عارف: من فقط میپرسم که «در دولت اصلاحات، طرح جامع ورزش تهیه شد، اما چرا عملیاتی نشد؟»
انتقاد غرضی از سخنان عارف: آقای دکتر، این دولتهای گذشته، با اعمال نظریات خودشان، آیا توانستند تغییری در فرهنگ جامعه ایجاد کنند؟
پاسخهای عارف به انتقادها: من سعی میکنم طرح خود را ارائه کنم؛ حتی اگر لازم باشد در پاسخ به سؤال نامزدهای دیگر باشد. ما نگاهمون این است که دولت باید تهیه کننده زیربناها باشد و فرهنگ را به خود مردم محول کند. بنابراین، با شفاف سازی قوانین توسط دولت میشود عمل کرد. طرح [جامع] ورزش که آقای رضایی اشاره کردند، در دولت اصلاحات تصویب شد و البته در دولت بعد، در مقطع اجرایی به آن توجه نشد. همچنین آقای قالیباف! نقشه مهندسی فرهنگی کشور به تصویب انقلاب فرهنگی رسیده است که هر دولتی بیاید، باید آن را اجرایی کند. اما طرح ما اعتماد به مردم است که باید اجرایی شود. ما در پزشکی، موفق شدیم این کار را انجام دهیم که پزشک پروانه میگیرد و نظام حاکم به استقلال پزشک احترام میگذارد. اگر به یک نویسنده و هنرمند پروانه دادیم، باید بتواند خلق آثار کند. این جور نباشد که یک مولف برای انتشار کتاب، از هفت خان بگذرد. چرا تعداد کتابها در این دوره کم شده است؟ چرا تولیدات ما در شأن ما نیست. ما باید توسط خود خبرگان در قالب نظام صنفی شان، فرهنگ را نظارت کنیم. اگر تخلفی کردند بر طبق قانون رسیدگی شود. مثل پزشک که نظام پزشکی نظارت میکند تا حق بیمار پایمال نشود. الان ما بینیم تولیدات داخلی در پیشخوان فرهنگی کشور چه سهمی دارد. برخی اوقات، یک فیلم را به خاطر ۱۰ درصد اختلاف نظر، نمایش نمیدهیم. جوان ما به چه سمتی میرود و چه فیلمهایی را تماشا میکنیم. مثلا صداوسیمای ما که برخی، شبکههای خارجی را بیشتر بر آن اولویت برای تماشا قرار میدهند، تا صداوسیما.
***************
ولایتی: آمار رشوه خواری، پارتی بازی و کارهای ناروا را در جامعه می بینیم
در ادامه برنامه، بر اساس قرعه، علی اکبر ولایتی به ذکر رئوس برنامه های فرهنگی و اجتماعی خود پرداخت.
علی اکبر ولایتی: باید عرض کنم که در ابتدا باید قبل از هر بحثی، یک تعریفی داشته باشیم؛ فرهنگ، تجلی باورها و رفتار یک جامعه است. انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی است. آیه است که «کسانی که خداوند به آنها امکانی میدهد، نماز را برپا میدارند و زکات را ترویج میدهند»؛ این دولت باید دولت هدایت باشد، کابینه خود باید اسوه فرهنگ اسلامی و ایرانی باشد؛ به طوری که رفتار آنها، این القا رو به مردم بکند که خود، بیش از همه به الگوها عمل میکند. ما آمار رشوه خواری، پارتی بازی و کارهای ناروا و مشکلات اخلاقی را در جامعه میبینیم و بیش از هر چیز، تضعیف و عقب ماندن کار مستضعفان از مشکلات فرهنگی موجود است. اما راه حل چیست؟ در تاریخ ما، مهمترین نگهبان ایران، هویت ایرانی و اسلامی ما بوده است. ۷۰درصد تربیت در مدرسه و خانواده شکل میگیرد. اگر خانواده سلامت باشد که هست، مقاومتی که در داخل کشور در طول تاریخ شکل گرفته، توسط خانواده صورت میگیرد. ما برای اینکه جلوی مشکلات فرهنگی را بگیریم، باید خانواده را مورد بررسی قرار دهیم. هانتینگتون و تافلر در این مورد نظر دارند. اگر خانواده مورد خطر قرار بگیرد، اقتصاد مقاومتی مورد خطر قرار گرفته است. مثلا تسهیل ازدواج و ایجاد شغل.
تلاش در جهت پایدار کردن خانوادهها و توجه کامل به آموزش و پرورش در سنگاپور و تایوان و … بسیار اولویت دارد. حتی برای کار اقتصادی، به آموزش و پرورش پرداختند؛ به خصوص دبستان. ما هیچ وقت ندیدیم برای افتتاح یک دبستان، جشن بگیرند، اما برای موارد کم اهمیت تر دیگر، کارهایی میکنند که خیلی ارزشی ندارد. توجه به خانواده و آموزش و پرورش از مقدمات ماست.
نقد روحانی: همان طور که دکتر ولایتی اشاره کردند هویت اسلامی و ایرانی برای همه ما مهم است. برای اینکه از این هویت حفاظت کنیم چکار کنیم؟ اولین کار این است که باید کالای فاخر تولید کنیم. هویت ایرانی متعلق به چند نفر نیست ایران دارای تنوعهای فرهنگی زیادی است که باید به همه آنها توجه کنیم. همه این تنوعها زیر چتر اسلامی و ایرانی جمع میشوند. چرا کالاهای ایرانی مصرف ندارد؟ در بحث ایرانیت، این مشاهیر باید به خوبی معرفی شوند و ما بتوانیم از این مفاخر به عنوان سفیران فرهنگی و دیپلماسی استفاده کنیم. ما نمیتوانیم به فرهنگ جهانی بی تفاوت باشیم ما باید هویت خود را حفظ کنیم در دنیای فرهنگی امروز رقابت کنیم.
نقد رضایی: آیا در خانوادههای ما، امروز آرامش هست؟ اگر نیست مشکل چیست. معلمی که ۴۰۰ هزار تومن حقوق میگیرد وقتی معادله مینویسد اسم پسرش را هم مینویسد چون مشکلاتش زیاد است. بفرمایید فرهنگ در مسائل اقتصادی چقدر تأثیر دارد.
نقد غرضی: آیا تهاجم فرهنگی توانسته بر فرهنگ ما تأثیر بگذارد؟
نقد عارف: بحث دکتر ولایتی در نهایت به ارتقای فرهنگ و حفاظت از الگوهای اسلامی و خانواده رسید. برای ارتقای فرهنگی، باید آثار فاخر تولید کنیم تا مردم به سمت تولیدات خارجی نرود. ما تا به حال صورت مسأله را پاک کرده ایم. جمع کردن آنتن قانون است اما اینها راهکاری نیست که به جواب برسیم. هیچ راهی جز اعتماد به اهل فرهنگ و هنر نداریم. باید آنها خلق آثار کنند. ربنای شجریان تأثیر فرهنگی داشته و همه خانوادهها آرزو میکنند روزه خود را با ربنا افطار کنند. این تأثیر یک اثر فرهنگی است. باید کالاهای فرهنگی فراوان با کیفیت بالا تولید کنیم. اما برای تولید صنایع فرهنگی با کیفیت بالا راهی جز اعتماد به فرهنگیان و اهل هنر نیست. اگر ما بتوانیم نظام صنفی را حاکم کنیم میتوانیم در ارتقای فرهنگی گامهای اساسی برداریم.
نقد جلیلی: نظرم این است که دوستانی که نگران پهنای باند هستند، فرهنگ را کوچک میکنند. ما ظرفیتهای فرهنگی بزرگی داریم اما میآییم فرهنگ را در یک مورد کوچکی خلاصه میکنیم. ما ظرفیتهای بزرگی همچون دفاع مقدس در عرصه فرهنگی داریم. یکی از مشکلات، خلاصه کردن فرهنگ در سلیقه خاص است. این همه شعرای خوب و نویسندگان توانا در عرصه رمان و موضوعات دیگر داریم که همه آنها باید آزاد باشند و به آنها توجه شود.
پاسخ ولایتی: از همه دوستان ممنونم و بیشتر صحبتها را قبول دارم. فرهنگ ما باید اخلاق محور باشد و در عمل مردم را دعوت کنیم. ما نباید فقط از روش ایرانی و اسلامی حرف بزنیم، بلکه رفتار ما به عنوان مدیر، نماد عمل کردن به فرهنگ اسلامی و ایرانی و متعهد بودن به اخلاق ایرانی و اسلامی است و این بیشترین اثر را دارد. اینکه فرهنگ باید مردمی شود، درست است و باید مردم متصدی باشند و دولت حمایت کند. در مورد بودجه، اگر دولت به فرهنگ اولویت قائل شود و سازمان بودجه احیا شود، امیدوارم حتما کار بزرگی در عرصه فرهنگ تحویل دهد. به نظرم کار فرهنگ را به اهلش سپرد و کار ورزش را به اهل ورزش و و هنر را به اهل هنر. درباره سوال آقای غرضی، بله، تهاجم فرهنگی وجود دارد ولی درمانش فیلتر کردن نیست. باید مصون سازی شود و راهش، تقویت بنیانهای خانواده و ایرانی و اسلامی است. ما در پزشکی معتقدیم که پیشگیری از درمان مؤثرتر است. پیشگیری در عرصه فرهنگ، توجه به بنیانهای اسلامی و ایرانی است. دعای امیرکبیر باید الگو باشد که میگوید: بار پروردگارا امیر تویی و تقی شاگرد آشپز است، هدایتی کن گرهی از کار مردم باز شود و مقبول حق باشد.
***************
قالیباف: ما تحت هدایت قدسی می توانیم این انسانیت و آزادی را حفظ کنیم
در ادامه برنامه، بر اساس قرعه، محمدباقر قالیباف به ذکر رئوس برنامه های فرهنگی و اجتماعی خود پرداخت.
قالیباف: مهمترین موضع برای هر ملتی، استقلال و عزتش است. ما میتوانیم با انقلاب، استقلال را به دست آوریم. اما حفظ این استقلال با قدرت سیاسی امکانپذیر نیست. کشوری میتواند استقلالش را حفظ کند که مولد باشد. باید تولید ثروت، فرهنگ و منزلت کند. اگر همه جانبه نگری باشد استقلال حفظ میشود. باید بدانیم فلسفه این نظام حفظ کرامت انسانهاست. اقتصاد ما سرمایهداری نیست که فقط انباشت ثروت درست کنیم. خدا به انسان، انسانیت و آزادی اعطا کرد. ما تحت هدایت قدسی میتوانیم این انسانیت و آزادی را حفظ کنیم. پس فرهنگ اساس کار دولت است. رویکردهای قبلی دولتها، یک بعدی بودند و موفق نبودند. باید به توسعه سیاسی، نگاه مردم سالارانه داشتیم باشیم و به عدالت اجتماعی، فرهنگی نگاه کنیم.
تاکنون فرهنگ مظلوم بوده چون حق فرهنگ ادا نشده است. دولت در کنار حق فرهنگی، یک وظیفه کمی هم دارد. اگر ملاک اعتبار انسانهاست باید به آموزش پرورش و معلمین به عنوان مهمترین موضوع تربیتی توجه کنیم. هر تولید فرهنگی با لباس فاخر هنر در تاریخ ماندگار است.
رضایی در نقد سخنان قالیباف: آقای قالیباف بر منزلت اجتماعی فرهنگیان و هنرمندان و روحانیان تأکید کردند. بگویند چه کار میخواهند بکنند در این باره؟
غرضی در نقد سخنان قالیباف: آیا فرهنگ بر سیاست تأثیر گذار است یا سیاست بر فرهنگ؟
عارف در نقد سخنان قالیباف: آیا در شهرداری تهران با همین رویکرد جلو رفتید؟ مثلا در مورد معماریها، معماریهای بالای شهر تهران اسلامی است؟ در نزدیکی منزل ما باغی بود که درختهایش خشک میشد. تماس گرفتم و نگرانی ام را از خشک شدن درختها گفتم. گفتند نه مشکلی نست و متأسفانه حالا دو برج آنجا ساخته شده. البته اینها خاص دوره شما نیست و در دورههای قبلی هم بود.
ولایتی در نقد سخنان قالیباف: همان طور که آقای عارف گفتند، مشکلات از قبل شروع شده، شما در آینده چه برنامههایی برای معماری تهران دارید؟
حدادعادل در نقد سخنان قالیباف: اینکه اهل فرهنگ و هنر باید تأمین شوند، درست است. اگر میخواهیم در جامعه فرهنگ و هنر توسعه پیدا کند باید کاری کرد که اهل فرهنگ و هنر همه وقت خود را صرف آفرینش کار فرهنگی و هنری کند و یک اطمینان خاطری از زندگی خود داشته باشند اما اکنون چنین تضمینی وجود ندارد. دولت باید کاری کند که یک نقاش، نویسنده یا مترجم بتواند با کاری که با کمک اندیشه و ذوق خود میکند زندگی قابل قبول و در حد متوسطی داشته باشد. ما فرهنگ و هنر را جدی نمیگیریم. در نظر ما فرهنگ شبیه سبزی خوردن بر سر سفره است که اگر این سبزی نبود کسی از گرسنگی نمیمیرد. نگاه مدیران جامعه به فرهنگ این است که فرهنگ یک امر تشریفاتی و ذوقی است. من در نظر دارم در دولت خود برای اقتصاد فرهنگ یک کار جدی انجام دهم.
روحانی در نقد سخنان قالیباف: فرهنگ را باید بالاتر از اینها ببینید. ما سیاست یا اقتصادی نداریم که در دلش فرهنگ نباشد. فرهنگ همان باورها و ارزشها و رفتارهایی است که بر اساس آن باورها و ارزشها انجام میگیرد. ما باید سایه زیبای فرهنگ را در همهجا لمس کنیم. امروز کمبودی که در جامعه وجود دارد این است که همه اقشار جامعه منزلت میخواهند. اگر منزلت نباشد فضای فرهنگی حاکم نمیشود اما به جای اینکه فضای فرهنگی را حاکم کنیم فضای امنیتی را حاکم کردهایم. مقام معظم رهبری به برگزاری کرسیهای آزاداندیشی تأکید کردهاند اما من در دانشگاه فضایی نمیبینیم که دانشجویان در آن آزادانه سخن بگویند. باید این منزلت را در سراسر جامعه گسترش دهیم تا همه احساس کنند ایرانیان با عزت هستند و به ایرانی بودن خود افتخار کنند.
قالیباف در پاسخ به نقدها: در بحث مربوط به منزلت اجتماعی، وقتی من بر این اعتقادم که فرهنگ مهمترین پایه قدرت ملی ماست و منابع انسانی ما مهمتر از نفت و گازند، پس حتما دولت آینده با نگاه بنده بر این موضوع تاکید دارد که نیروی انسانی کجاست؟ نیروی انسانی در مدارس و در اختیار اساتید دانشگاه است، دانشجویان، مساجد، حوزههای علمیه و هنرمندان سرمایههای ما هستند. مظلومیت فرهنگ همین جاست که تا دچار کسری بودجه میشویم، اولین کاری که میکنیم این است که از فرهنگ کسر میکنیم. اگر این پایه قدرت ملی ماست که من معتقدم هست، من این قول را میدهم که هرگز چنین اتفاقی در دولت ما نخواهد افتاد. ما باید همچنین رویکردها را اصلاح کنیم یعنی دولت بداند که دست و پایش را تحت عنوان فرهنگ نمیتواند اینقدر بزرگ کند که برود در زندگی و حریم شخصی مردم.
دولت باید توجه کند که فرهنگ سفارشی نیست، دولت باید بداند اگر نگاه امنیتی به فرهنگ انداخت فرهنگ را از بین برده و آن را تضییع کرده است. دولت باید سعه صدر داشته باشد. آفرینشهای انسانی ما در حوزه مسائل هنر و فرهنگ وقتی اتفاق میافتد ممکن است خطایی هم در آن صورت گیرد. ما نباید به خاطر یک خطای کوچک، اعتماد به نفس و تکیهمان به خرد جمعی هنرمندان، نویسندگان و اصحاب هنر را کنار بگذاریم و برخورد قهری کنیم. فرهنگ را من اینقدر تقلیل ندادم که وقتی میگویم منزلت، یعنی اینکه پیوست فرهنگی بگذاریم. اگر نگاه فرهنگی باشد من شهردار تهران هستم و باید به مردم بگویم این پروژه چه وقت تمام میشود و برای مردم احترام و حرمت قائل شوم.
اگر زیر پایشان را برای پیادهروسازی خراب کردم از آنها عذرخواهی کنم و بگویم ظرف ۱۰ روز این کار را جمع میکنم. اینکه در حوزه شهرسازی دوستان اشاره کردند، شهر تهران پنجاه سال بدون طرح تفصیلی بوده است، اما امروز بر مدار قانون اداره میشود. هیچ برج و ساختمانی بدون طرح تفصیلی که مصوب شورای عالی شهرسازی است، انجام نمیشود. در حوزه شهرسازی، شهرداری هیچ مسئولیتی ندارد. سازمان نظام مهندسی هیچ مسئولیتی ندارد، شورای عالی انقلاب فرهنگی و اسناد بالادستی نگفتند نمای ساختمان را چطور بسازیم و هر کس هر طور بخواهد میسازد و ما نمیتوانیم قانونا جلویش را بگیرم.
ما مدار قانون را دنبال میکنیم و از قضا در شهرداری تهران همه تأکیدمان این بود که از یک سازمان خدماتی، شهرداری را به یک نهاد اجتماعی و فرهنگی تبدیل کنیم که آثارش را هم در شهر میبینیم. هم پل میسازیم، هم راه و هم مدیریت فرهنگی داریم و مسجدمحوری را دنبال میکنیم و مسجد، خوابگاه، مدرسه و دانشگاه میسازیم. امروز بیشترین حمایت را از خانه هنرمندان و خانه سینما، شهرداری تهران انجام میدهد زیرا به این موضوع اعتقاد داریم.
***************
غرضی: نه هنر تزریقی است و نه فرهنگ تزریقی
در ادامه برنامه، بر اساس قرعه، غرضی به ذکر رئوس برنامههای فرهنگی و اجتماعی خود پرداخت.
غرضی: با درود به روح امام راحل و با افتخار از اینکه ۵۰ سال از ۱۵ خرداد گذشته و این ۱۵ خرداد عزیز گرفته میشود و همچنین با تسلیت به مناسبت شهادت امام هفتم (ع) و درگذشت آیتالله طاهری، آنچه بینه شاکله انسان است، دستاوردهای خویش است. فرهنگ آنچنان تعریف میشود که انعکاس زندگی مردم در دستاوردهای خودشان است. فرهنگ نه تزریقی است و نه تحمیلی و نه میتواند توسط سیستمهای دیگر تحت تأثیر قرار گیرد. ملت ایران در طول تاریخ، فرهنگ خود را ساخته و تمام زندگی خود را تأمین کرده است وقتی ابنخلدون میگوید که مهاجم به کشوری میآید، اولین کسانی که با فرهنگ مهاجم میسازند، دارای امتیازهای زیادی هستند که از حکومت قبل برای آنها منصوب میشود.
در کشور ما این اواخر و با آن اتفاقی که افتاد روسیه بر کشور حاکم شد، انگلیس بر کشور حاکم شد و مجموعه صاحبان امتیاز به سمت فرهنگ روسیه و فرهنگ غرب رفتند و مقیم شدند. بعضی به سمت انگلیس و بعضی به سمت فرانسه رفتند، اما مردم در جایگاه خودشان ماندند، چراکه فرهنگ، اکتساب ملی مردم است و اینکه تصور شود، میشود فرهنگ را با دولتها تغییر داد، این که فکر شود فرهنگ میتواند دستاویز سیاسی قرار گیرد و اینکه تصور شود که فرهنگ مفعول جریانات سیاسی است، در تاریخ ایران نفی شده است.
مردم بعد از شکست ایستادند تا دولت را مجبور کنند مشروطه به وجود آید و وقتی دچار زحمت شدند همان فرهنگ تداوم پیدا کرد و ایستاد و به ملی شدن صنعت نفت انجامید، همان فرهنگ ایستاد و در مقابل کودتا ایستاد تا در ۲۲ بهمن جواب داد. فرهنگ مردم ناشی از زندگی مردم در ترسیم زندگی نسبت به وقایع درونی و بیرونی است. مردم توانایی آن را دارند در مقابل مهاجم بایستند. مردم با فرهنگ خود زندگی میکنند و وقتی فقر حاکم میشود مردم جمع میشوند اما هرگز از فرهنگ خود دور نمیشوند. وقتی غنا حاصل میشود، شروع به هنر میکنند، هنر نتیجه کشوری است که توانایی تشکیل حکومت مناسب را برای خود داشت و ارزش افزوده آن را هنر تولید کرد. بنابراین نه هنر تزریقی است و نه فرهنگ تزریقی و هر دو محصول زندگی مردم آن جامعه است.
نقد جلیلی: فقط یک سوال دارم. اگر توجه دقیقی به موانع فرهنگی نداشته باشیم، دچار خطاهایی میشویم. آقای روحانی یک مثال خوبی زد که در سال ۸۰ مقام معظم رهبری بحث جنبش نرمافزاری و کرسیهای آزاداندیشی و مناظرات را مطرح کردند. من سوالم این است اگر ما میگویم فضای امنیتی چرا آن چهار سال این کارها انجام نشد در چهار سالی که آقای روحانی مسئول امنیتی کشور بود مساله به گونه دیگری بود. نمیخواهم تقصیر را بر گردن ایشان بیاندازم. عرضم این است که اگر آسیبشناسی غلط داشته باشیم به موضوعاتی توجه میکنیم که از اصل موضوع غافل میشویم.
نقد حدادعادل: جناب آقای غرضی اشاره کردند که فرهنگ به مردم تعلق دارد و دولتها نباید فرهنگ را تزریق کنند که این حرف درستی است و آن را قبول دارم. من هم تاکید دارم که مردم سرچشمه فرهنگ هستند و اگر حکومتی برخاسته از مردم نباشد او یک راه فرهنگی مغایر با مردم در پیش میگیرد؛ نظیر آنچه قبل از انقلاب دیدیم. قبل از انقلاب مردم ما اعتقادات اسلامی داشتند، اما حکومت فرهنگ مخالف داشت. مردم فرهنگ خود را حفظ کردهاند؛ البته توفان بود. اما مردم چراغ فرهنگ را ولو در پستوی خانوادهها و در پناه دست خود اعتقادات خود را حفظ کردهاند. انقلاب اسلامی که به رهبری امام اتفاق افتاد این بود که این فرهنگهای مردمی محفوظ مانده در عمق خانهها را به خیابان و جامعه آورد و یک دولتی بر اساس آن فرهنگ مردمی پدید آمد. بنابراین در جایی که حکومت و دولت مثل جمهوری اسلامی برآمده از مردم باشد در آن صورت مغایرتی بین آن فرهنگی که دولت مردمی میخواهد ترویج کند با فرهنگی که مردم دارند ایجاد نخواهد شد و این برکت و نعمتی است که در این ۳۴ و ۳۵ سال به برکت انقلاب و خون شهدا از آن برخوردار بودند.
نقد روحانی: من در این بخش نمیخواستم صحبت کنم اما دکتر جلیلی نکتهای گفت که لازم است درباره آن توضیحی دهم. فضای دانشگاهها در امسال و سال قبل با سال ۸۲ تفاوت زیادی دارد. باید ببینیم در این سالها چقدر استاد بازنشسته شد و چه افراد اخراج شدند اما در سال ۸۲ و ۸۳ فضای متفاوتی بود. سال ۸۲ و ۸۳ تمام اقداماتی که در شورای عالی امنیت ملی انجام گرفت برای رفاه حال دانشجویان بود. ما قوه قضاییه را خواستیم و آنها را قانع کردیم که پرونده دانشجویان را از بین ببرند. ما وظیفه داریم که کرسیهای آزاداندیشی که مدنظر مقام معظم رهبری است به وجود بیاوریم.
نقد رضایی: بهتر بود آقای غرضی درباره هنر، ورزش و مسائل اجتماعی نیز صحبت میکردند. مسأله تنها فرهنگ نیست و ورزش و هنر نباید مظلوم بمانند.
پاسخ غرضی به نقدها: هر دولتی که بخواهد فرهنگ خود را به جامعه تحمیل کند، اعم از اینکه سخت افزار و نرم افزار باشد محکوم به شکست است. فراماسونرها در زمان مشروطه، رضاشاه در زمینه کشف حجاب و محمدرضا شاه در دوره خود به همین دلیل شکست خوردند. دولتها باید تابع جامعه خود باشند. عموم مردم هستند که زندگی فرهنگی را میسازند. شما باید در سه مقوله رسانه، ورزش و سینما تمام صاحبان این مراکز را موظف کنید که در سیستم خود یک NGO مناسب تشکیل دهند و تعامل خود را از یک سو با دولت و از سویی با جامعه شکل دهند. فرهنگ، بخشی نیست و هنر وقتی موفق میشود که ارتقای فرهنگی یابد. اگر قرار باشد هنر زیر سلطه هنر باقی بماند به جایی نمیرسد. باید ببینیم چه چیزی در کشور خواهان دارد. اگر ورزشها و تاسیسات رسانهای را به زعم خود تزریق کردیم همین میشود که در دوره مشروطه رضاشاه و محمدرضا شاه اتفاق افتاد.
قدرت سیاسی باید تابع فرهنگ عامه باشد و به جامعه دستور ندهد. هیچ دولتی از مشروطه تا الان توان استقامت در برابر فرهنگ مردم را نداشته است وتمام تحمیلها به جامعه محکوم به شکست شدند. دولتها رفتهاند و فرهنگ مردم تثبیت شده است و تهاجم فرهنگی به دلیل تثبیت فرهنگ عامه از بین رفت.
***************
غلامعلی حدادعادل: فرهنگ در جامعه مانند روح در پیکر است
در ادامه برنامه، بر اساس قرعه، غلامعلی حدادعادل به ذکر رئوس برنامه های فرهنگی و اجتماعی خود پرداخت.
حدادعادل: در اینکه فرهنگ هم با اقتصاد مرتبط است و هم سیاست، بحثی نیست، اما ما امروز اینجا آمدهایم راجع به فرهنگ صحبت کنیم. نمیشود به جای صحبت راجع به فرهنگ، یکسره راجع به اقتصاد یا سیاست حرف بزنیم. فرهنگ در جامعه مانند روح در پیکر است و به منزله شخصیت برای فرد است در واقع فرهنگ شخصیت یک ملت و هویت هر جامعه است. فرهنگ ما اسلامی است و مردم ما قبل از اسلام هم خداپرست بودند. ما باید فرهنگ اسلامی و باور به خدا را همان طور که در قرآن آمده و رهبری هم فرمودهاند اساس قرار دهیم. باید زندگی و جامعه خود را قرآنی کنیم و بر اصالت فرهنگ اسلامی و ایرانی تاکید کنیم.
من در دولت آینده تلاش میکنم نسل جوان فرهنگ خود را بشناسد و احساس هویت کند و به این فرهنگ در برابر دنیا افتخار کند و با مسلمان بودن و ایرانی بودن خود سرش را بالا بگیرد. اولین شعار این انقلاب، استقلال بود. اگر در فرهنگ، استقلال نداشته باشیم در سیاست، اقتصاد و مسائل دیگر هم استقلال نخواهیم داشت. فرهنگ در جامعه باید مانند آبشاری از بالا به پایین سرازیر باشد و همه را در بر بگیرد و در همه جا نشاط ایجاد کند. فرهنگ مثل جان است، ممکن است دیده نشود، اما هر کسی چیزی میبیند با جان میبیند.
ما وقتی میتوانیم در برابر تهاجم فرهنگی مقاومت کنیم و مهاجم را دفع کنیم که فرهنگ خود را بشناسیم. داشتن فرهنگ مستقل به معنی ستیزه با جهان و نفی ارزشهای فرهنگهای دیگر نیست، اما اگر ما چیزی در اختیار خود نداشته باشیم نمیتوانیم داد و ستد داشته باشیم. ما وقتی میتوانیم رابطه منطقی داشته باشیم که فرهنگ خود را بفهمیم.
نقد غرضی: آیا فرهنگ ایران در منطقه و همسایگانش معرفتی عمل کرده، ذلیلانه عمل کرده یا اینکه تأثیرگذار بوده است؟
نقد عارف: از صحبتهای آقای حداد عادل تشکر میکنم. سؤالی را در ارتباط با برنامه چهارم از جنابعالی دارم و میخواهم بدانم راهکار اجرایی کردن آن چیست؟ سؤالم مشخصا متوجه شخص شما نیست ولی قانون برنامه چهارم را جنابعالی ابلاغ کردید و در سال ۸۳ بخش توسعه فرهنگی مطلع هستید که ابتدا در شورای عالی فرهنگی مطرح شد و جلسهای تشکیل شد که روسای فرهنگستانهای هنر و زبان ادب هم حضور داشتند بویژه مرحوم آقای دکتر حبیبی تلاش زیادی کردند و احکام خوبی اشاره شده است. توسعه فرهنگی جزو مفاهیم برنامه چهارم بود. من در اینجا به چند بند آن اشاره میکنم که ببینیم چه کار باید بکنیم تا این برنامه اجرایی شود و میخواهم بدانم آیا برای اجرایی شدن این بندها کارهای شده است؟
در ماده ۱۰۴ این دو بند را میخوانم بند الف اصلاح قوانین و مقررات برای رفع موانعی انحصاری و تقویت رقابتپذیری و فراهمسازی زمینههای مشارکت مردم و امور صنفی و نهادی غیردولتی نسبت به امور فرهنگی و هنری. بند ب تاثیر صندوقهای غیردولتی که ضمانتی برای حمایت از تولید و توزیع کالاهای فرهنگی است. در ماده ۱۱۶ بند الفش این است که تهیه لایه امنیت شغلی اصحاب فرهنگ و هنر و استقرار میزان بخش صنفی فرهنگ تا پایان تدوین برنامه، بازسازی و اصلاح قوانین مطبوعات و تبلیغات و نظام جامع حقوق مطبوعات و رسانهها و بند دیگرش اینکه اصحاب فرهنگ و هنر وقتی شغل خود را از دست میدهند باید به تشخیص دولت حداکثر تا سه سال تحت پوشش بیمه بیکاری قرار بگیرند. سؤال من از شما این است که چرا این ارکان که اگر اجرایی میشد وضعیت فرهنگ و هنر قطعا از امروز بهتر بود چرا اجرا نشده است؟
نقد جلیلی: یک نکته عرض کنم در رابطه با فرمایش آقای روحانی که در آن بحث فرمودند که این همه کارها را کردند اساتید هم بودند بازنشسته نشده بودند، دانشجویان را هم این همه تمهیدات برایشان انجام دادند، پس چرا این همه فضای فرهنگی در شکل صحیحش برای کرسیهای مناظره و آزاداندیشی شکل نگرفت و خروجی نداشت عرض من این است که دچار اشتباه نشویم.
نقد ولایتی: خواهش من از این آقای دکتر حدادعادل این است که اگر پیشنهادی راجع به پیشرفت کار فرهنگستانها که نقش اساسی باید داشته باشند، در کار توسعه علم، و در فرهنگستان ادب در حوزه فرهنگ و ادب ایرانی، پیشنهادشان برای دولت آینده چه هست که آثار مثبت و جدیتری در رابطه با فرهنگستانها داشته باشیم؟ از جمله خود من که عضو فرهنگستان علوم پزشکی هستم، هم این مشکلات و مسائل را در اعمال نظر دیدگاههای فرهنگستانهایی که بالاترین مقام علمی در کشور را دارند، مشاهده میکنم در فرهنگستان علوم پزشکی.
پاسخ حدادعادل به نقدها: در پاسخ به آقای مهندسی غرضی عرض میکنم که فرهنگ ایرانی و به ویژه فرهنگ اسلامی ایرانی در منطقه فرهنگ تأثیرگذار بوده و این فرهنگ با والایی و مفاهیم خود توانسته است، در منطقه اثرگذار باشد. من این نکته را بگویم که یکی از فرهنگ شناسان در ترکیه به من گفت منزلت فرهنگی ایران در جهان اسلام منزلت فرهنگ یونان در اروپاست. این نشان دهنده تأثیر فرهنگ ایران است. اما آقای دکتر عارف راجع به قانون برنامه چهارم صحبت کردند و برخی از قوانینی که در برنامه آمده است ممکن است برخی از آنها اصلاح شده باشند و برخی دیگر نشده باشند.
ما در مجلس هشتم برای قانون مطبوعات با توجه به تحولاتی که در فنآوری اطلاعات صورت گرفته است، کارهایی انجام دادیم من خودم در کمیسیون بودم که آن بحثش جداگانه است. منتهی اشکال ما به برنامه چهارم یک اشکال بنیادی بود که بسیار فراتر از این بود، یعنی برنامه چهارم در آن مبانی برنامه که از سوی سازمان برنامه وبودجه چاپ شده بود، به اندازهای ایراد وجود داشت که میتوان گفت آش آن قدر شور بود که خود آشپز هم فهمید و جمعش کردند. ما در این برنامه اشکالات اساسی میدیدیم که اگر فرصت باشد آنها را تجزیه و تحلیل میکنیم تا جنابعالی بدانید که این برنامه چه مشکلاتی از نظر مبنایی داشت.
اما آنچه آقای دکتر ولایتی اشاره کردند؛ عرض کنم که فرهنگستانها وظیفهشان در حیطه زبان و ادب فارسی که بنده خدمتگزار آن فرهنگستان هستم، جنبه راهبردی دارد یعنی باید فرهنگستانها راهبردهای کشور را در این حوزهها به شورای عالی انقلاب فرهنگی و به دانشگاهها و دست اندرکاران علوم پزشکی و فرهنگ و ادب عرضه کنند.
***************
سعید جلیلی: اگر ما بتوانیم از این ظرفیت به خوبی استفاده کنیم
در ادامه برنامه، بر اساس قرعه، سعید جلیلی به ذکر رئوس برنامههای فرهنگی و اجتماعی خود پرداخت.
سعید جلیلی: آنچه مزیت نسبی ماست، فرهنگ است. امام(ره) با تکیه به قدرت فرهنگ، این حرکت عظیم را شروع کردند و پیشرفت و عزت ما به دلیل فرهنگ ما بود. امام(ره) جنگافزار و حزبی نداشت اما با فرهنگ این پیروزی را به دست آورد. فرهنگ یک موضوع در کنار سایر مقولات نیست بلکه فرهنگ یک موضوع تنفسی در کنار سایر مباحث است. اگر ما بتوانیم از این ظرفیت به خوبی استفاده کنیم، فرهنگ از قانون میتواند موثرتر باشد. قدرت فرهنگ مغولها را استحاله کرد و در جنگ تحمیلی قدرت فرهنگی و تفکر بسیجی موجب پیروزی ما شد و فرهنگ استکبارستیزی در مسأله هستهای موجب پیشرفتهای ما شد. برای اینکه فرهنگ را به خوبی بشناسیم باید به مبانی دینی به شناخت خوبی برسیم که بعد دچار خطا نشویم که به بهانه فرهنگ در مسیرهایی برویم که موجب تضعیف فرهنگ شود.
رییسجمهور باید عنصر فرهنگی باشد و از ظرفیتهای فرهنگی برخوردار باشد. این بحثی که گفته میشود که فرهنگ از اقتصاد و سیاست جداست، بازیهایی است که میخواهند انجام دهند تا از ظرفیت فرهنگ استفاده نشود. امسال سه فیلم آرگو، نیمه شب و لینکلن در آمریکا ساخته شد که همگی در راستای سیاستهای آمریکا بود. رییسجمهور باید از ظرفیتهای فرهنگ استفاده کند و در این زمینه شورای عالی انقلاب فرهنگی باید مهمتر از شورای عالی امنیت ملی محسوب شود. همه آحاد جامعه باید از ظرفیت فرهنگی استفاده کند و اگر در مسجد یا زمینه معلمان سرمایهگذاری کنیم این امر موجب میشود که در بخشهای دیگر نیاز به سرمایهگذاری کمتری باشد.
نقد ولایتی: ما نباید یک موضوع را خلط کنیم. اینکه عرض شد فرهنگ را سیاستزده نکنیم، منظور این نبود که فرهنگ و سیاست از هم جداست. سیاستزدگی به معنای اعمال سیاست برخی افراد که به دنبال غرضهای سیاسی هستند و میخواهند از فرهنگ به عنوان یک ابزار استفاده کنند درست نیست وگرنه در اسلام همه اجزا و ارکان مدیریت جامعه با یکدیگر بههمپیوستگی ارگانیک دارند.
نقد حدادعادل: قرار بود این مناظره، مناظره فرهنگی و اجتماعی باشد. (خطاب به مجری برنامه) اینطور که در ضوابط بیان کردید اشکالی ندارد که من در وقت خود به مسایل اجتماعی بپردازم؟
مجری: من هم میخواستم بگویم که موضوعات اجتماعی کمتر مورد توجه قرار گرفته.
نقد حداد عادل: مهمترین دستاوردی که ما امروز در جامعه داریم، پیوند نظام و مردم است که این در اثر وحدت اعتقادی ایجاد شده است یعنی چفت و بست مردم و نظام در اثر وحدت اعتقادی فراهم شده، مردم اطمینان دارند که نظام به اعتقادات آنها احترام میگذارد، چرا امام بین جامعه محبوب بود زیرا مردم میدیدند که امام حرف آنها را میزند و به اعتقادات آنها احترام میگذارد؟ لذا جامعه پشت سر امام آمد و در این سی و چهار سال هم پشت سر نظام بوده است. در اثر احساس وحدت و میان مردم و نظام است که نیروهای اجتماعی، بسیج میشوند. شکوفایی نیروهای اجتماعی از این طریق پدیدار میشود. اگر میبینیم در عرصههای علمی و هستهای جوانهای ما به موفقیت نائل میشوند این در اثر این است که این نیروها آزاد شدهاند و شکوفایی نتیجه این وحدت است. این جوانها سرمایه هستند، ما باید این سرمایه را حفظ کنیم و آسیبهایی را که به آنها وارد میشود بشناسیم.
من معتقدم یکی از مهمترین ارکانی که باید در جامعه ایرانی حفظ شود، خانواده است و خطاب به دوست عزیزم جناب آقای دکتر عارف که راجع به برداشتن آنتنهای ماهوارهای صحبت میکردند، نکتهای را عرض میکنم، البته میدانم ایشان هم از برنامههای ماهواره دفاع نمیکنند. میدانم با اینکه رشتهتان هم همین است ولی شما را میشناسم که اگر قانون هم اجازه میداد این ماهواره را داخل خانوادهتان نمیبردید. میخواهم به شما عرض کنم ببینید برخی از این سریالها و فیلمهای ماهوارهای با چه نیتی تهیه میشوند. ما هم ننشستیم پای فلان شبکه و یک سریال از اول تا آخر ببینیم، نه وقتش را داریم و نه به خودمان این اجازه را میدهیم ولی به ما به عنوان اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی گزارشی از آنچه میگذرد داده میشود. بیشتر این سریالها اصولا چنان طراحی شده که بنیان خانواده را ویران کند. اگر جمع کردن آنتن راه درستی نیست که من هم قبول دارم، خوب عمل نکردیم و قانون باید اصلاح شود، خوب است دوستان بگویند باید چه کار کنیم؟ آیا رها کنیم که به اسم آزادی و امنیت، دشمن هر کاری خواست با ما بکند؟
نقد روحانی: نکتهای که خواستم از آقای جلیلی بپرسم این است که اعتقاد ایشان چیست؟ چون برخی آنقدر دایره خودی را تنگ میکنند که تعداد و گروهی خاص و عددی خاص که عدد بالایی نیست را دور خود جمع کرده و هر کس که مثل خودشان فکر نکند را محکوم میکنند و فکر آنها را حاصل توطئه دانسته و میگویند طراحی استعمار بود، طراحی صهیونیسم بود و گفتمان ما به گونهای نیست که ما بتوانیم با دنیا تعاملی داشته باشیم و اساسا دنبال حذف و کنارهگیری در جهان هستند. به اعتقاد من ما باید در امور فرهنگی زمینه و فضا را برای فعالیت باز کنیم. در حال حاضر چرا شرایط به گونهای شده که فرار مغزها ایجاد میشود؟ به دلیل اینکه در دانشگاهها جاده یک طرفه درست کردهایم و اجازه ندادیم اساتید و محققان به خاطر بروند، در سمینارها شرکت کنند و مشکلاتی برای آنها درست شده است. وقتی جاده یک طرفه میشود مغزها از کشور فرار میکنند و در واقع این سرمایه ملی است که از بین رفته است.
نقد غرضی: آیا انقلاب اسلامی توانسته به فرهنگ غرب هجوم ببرد یا فرهنگ غرب به جمهوری اسلامی هجوم آورده است؟
نقد عارف: من هم با آقای ولایتی موافقم که با فیلتر کردن نمی شود با تهاجم فرهنگی مقابله کرد ولی یکی از راهها خلق آثار فاخر است. دولت باید خود را مخدوم فرهنگ بداند، نه خادم فرهنگ. اگر راه مقابل با تهاجم فرهنگی حذف و بستن نیست، راه مقابله با آنها تولیدات فاخر و قوی است و تشویق جوانان به استفاده از تولیدات خودمان است.
پاسخ جلیلی به نقدها: ما نگاهمان این است که فشارها و زنجیرهها بسته شود تا ظرفیتها آزاد شود. اتفاقا انقلاب اسلامی خودش هجوم به فرهنگ غرب بود و ما در موضع فعال هستیم نه در موضع انفعال. اینکه آنها صد شبکه فارسی زبان راه میاندازند مقابله آنها با انقلاب ما است. امروز عده ای دارند انحصار ایجاد میکنند. میگویند فقط ما هستیم و دیگران نباید باشند و خفقان ایجاد کرده اند و بدون استفاده از پلیس، نمی گذارند دیگران بیایند.
خیلی از نقاط کشور ما به دلایل اقتصادی و مسائل دیگر امکان استفاده ندارند. چرا باید فقط یک نگاه تنگ سیاسی داشته باشیم و اگر فلان جریان سیاسی داشت بگوییم آزاد است و اگر نبود بگوییم هیچ جا آزادی نیست. اخیرا یک جوان بوشهری فیلمی درباره ماجرای هسته ای ساخته که باید حمایت شود از امثال او. تولید محصولات فرهنگی را باید بها دهیم. ما در بسیاری از عرصههای هنری مثل همین سریالهای حضرت مریم و یوسف پیامبر موفق عمل کرده ایم و اینها راه خود را باز کرده اند. ما هرچقدر از این ظرفیت استفاده کنیم و پشتیبانی کنیم راه خود را باز میکند.
بخش دوم: جمع بندی نامزدها
سپس با توجه به میزان زمان باقی مانده از هر کاندیدا در بخش های قبل، نوبت به جمع بندی صحبت ها هر کاندیدا در مجموع زمان باقی مانده اش رسید.
علیاکبر ولایتی: نکتهای که فراموش شد یا فرصت نبود به آن پرداخته شود، نقش مردم در حفظ فرهنگ اسلام و ایران است. ما میبینیم بعد از پذیرش اسلام توسط مردم ایران، وقتی ایرانیان دیدند بنیامیه و بنیعباس به روال پیامبر (ص) حرکت نمیکنند، اولین کسی که در این زمینه کار کرد و نماینده مردم بود، حکیم ابوالقاسم فردوسی بود که با تمسک به جوانمردی ایرانی و اهل بیت (ع) شاهنامه را بنا کرد و نقش بزرگی در احیای مجدد فرهنگ ایرانی موحد داشت. بعد از آن به فاصله پنجاه سال ما دیوان علینامه را داریم که به سبک شاهنامه درباره جنگهای علی (ع) و به سبک حماسی سروده شد و به دنبالش فرهنگ فتوت و جوانمردی در ایران شکل میگیرد. با راهنمایی علما و عرفا و جوانمردان پلی میشوند بین علما و عرفا و مردم و عملا ساختار ابدایی ایران درست میشود و صرفنظر از اینکه حکومتی بوده یا نه، اینها جامعه را حفظ میکردند و توانستند ساختار فتوت را در ایران سامان دهند که گاهی میشد ایران مورد حمله قرار میگرفت مثل حمله مغول و سالها، دههها و قرنها تحت اشغال بیگانه بود اما این ساختار مردمی، علمایی و عرفانی با فرهنگ اسلامی و اهل بیت (ع) توانست انسجام ملت ایران را نگه دارد. نمونه بارزش سربداران هستند. سربداران مردمی ایرانی، مسلمان و پیرو اهل بیت (ع) بودند و با رهبری علما و عرفا توانستند ایلخانان را شکست دهند. همین مردم در کسوت سلسله صفویه توانستند ایران پانزده تکه شده را دوباره تحت لوای فرهنگ اسلام به هم وصل کنند.
در زمان اشغال ایران توسط استعمارگران، میبینیم وقتی مرحوم میرزای شیرازی فتوا را صادر میکنند کسانی که حتی در جامعه بعضا معصیتهایی مرتکب میشدند چپقها را میشکستند و میگفتند مرحوم میرزا حرام کرده است. زمانی که میرزامحمدحسن شیرازی مجتهد بسیار عالیرتبه مقیم تهران قلیان نکشید و ناصرالدین شاه به او پیغام داد قلیان بکش یا از تهران برو بیرون، به محض اینکه ایشان خواست از تهران بیرون برود مردم به صورت هیأتهای مذهبی مانع از تبعیدشان شدند.
بعد از مشروطه موقعی که محمدعلی شاه استبداد صغیر را به پا کرد، جوانمردانی مثل ستارخان و باقرخان در تبریز قیام میکنند و موقعی که به ستارخان پیشنهاد پرچم روسیه را میدهند، میگوید هفت دولت باید به زیر بیرق ایران بیایند و ما زیر بیرق روس نمیرویم و با فتوای علمای نجف به سمت تهران حرکت میکند. همینطور که جلوتر میآییم میبینیم در زمان اشغال ایران توسط متفقین و در جنگ اول جهانی، ایران اصلا حکومتی نداشت اما مجموعه ملت ایران با همین فرهنگ و تمسک به فرهنگ اسلامی، شیعی و اسلامی توانستند این جامعه را سر پا نگه دارند در حالیکه عثمانی به محض اینکه کشورش در جنگ اول اشغال شد از هم پاشید و دیگر تشکیل نشد، در حالی که دولت نظامالسلطنه مافی جایی را نداشت که تحت اشغال نباشد اما در مرز عثمانی، دولت در تبعید را تشکیل داد ولی ملت ایران سر جای خود ماند.
در زمان رضاخان با وجود همه تهاجمی که علیه فرهنگ اسلامی و ایرانی شد، میبینیم چطور هیأتهای مذهبی توانستند اساس اسلام و فرهنگ اهل بیت (ع) را نگه دارند. در قضیه انقلاب اسلامی میبینیم ستون فقرات انقلاب پانزده خرداد توسط هیأتهای مذهبی بود و در تهران بزرگترین هیات مذهبی، هیأت مرحوم طیب حاجرضایی بود که او هم یکی از آن جوانمردان بود و هیاتی را راه انداخت از میدان اتابک تا دانشگاه تهران و پایه انقلاب پانزده خرداد در شهرها توسط هیأتهای مذهبی بود. انقلاب اسلامی ایران با دست به دست هم دادن هیأتهای مذهبی در تبعیت از علما و فرمان امام خمینی (ره) شکل گرفت و اینها بیشترین نقش را در پیروزی انقلاب و هدایت مردم به این سمت داشتند. در دفاع مقدس روشن است میبینید افرادی مثل آهنگران و دیگران همواره وقتی میخواستند مردم را تهییج کنند با یک روضهخوانی، مدیحهخوانی و اشعار حماسی مردم را به شور حسینی وامیداشتند.
عارف: دکتر جلیلی و آقای روحانی درمورد فضای دانشگاهها مطالبی مطرح کردند که من میخواهم در این باره صحبت کنم. آقای جلیلی استاد دانشگاه است و قاعدتا باید بدانند در سالهای اخیر فضای امنیتی بیسابقهای حاکم شد که نتیجهاش بیانگیزگی دانشجویان و کاهش مشارکت بود. به طوری که حتی به برخی دانشجویان و تشکلهای دانشگاهی اجازه فعالیتهای صنفی نمیدانند. متأسفانه با چماق کمیته انضباطی عملا دانشجو را در یک کانال خاص آموزش قرار داده بودند و بحث ستاره کردن نیز بحث روشنی است.
تشکلهای دانشجویی عملا حضوری نداشتند و در برخی از دانشگاهها حتی این تشکلهای دانشجویی تعطیل شدند. به طور مثال من نمیدانم که به چه دلیل دانشگاهها در نیمه دوم امسال فشرده شد. زمانی که دانشجویان و تشکلهای دانشجویی باید حضور فعال داشته باشند. قرار است که حماسه سیاسی شکل گیرد. اما ترم را فشرده میکنند و تا پایان اردیبهشت دانشگاهها تعطیل میشود و الان هم زمان امتحانات است در حالی که دانشجویان باید حضور پیدا میکردند، شور و نشاطی نمیبینیم یا از سوی دیگر استاد دانشگاه برای حضور در یک کنفرانس علمی توسط حراست دانشگاه مورد پرس و جو قرا رمی گیرد و یا اگر مخالفتی کند بازنشستگی میخورد یا با لغو استخدامش مواجه میشود.
کرسیهای آزاداندیشی همواره مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده است این مسأله مطرح شد که چرا استقبال نمیشود طبیعی است که در فضای امنیتی دانشجو مجبور به هزینه دادن میشود. ما امیدواریم این فضا برطرف و فضای امنیتی نیز برداشته شود. یکی دیگر از نگرانیهای امروز جوانان بحث اعتیاد است. خانم میانسلی یک روز با من مواجه شد و التماس میکرد من را از شر شوهر معتاد و چهار فرزند معتاد نجات دهید. متاسفانه سن مصرف مواد مخدر پایین آمده است و این به شدت جای نگرانی است. درصد معتادان افزایش پیدا کرد. من نمیخواهم آمار دهم چرا برخی مباحث امنیتی محدودیت ایجاد میکند باید چاره اندیشی کرد. ما باید معتاد را به عنوان یک مریض بدانیم که باید درمان شود. ما باید راهکارهای جلوگیری از افزایش اعتیاد را عملی کنیم. مسئله اقتصادی و بیکاری یکی از دلایل دامن زدن به این مسأله است. بسیاری از جوانان دنبال شغلند و به جاهای مختلفی رجوع میکنند اما وقتی موفق نمیشود به سمت ناهنجاریهایی از جمله اعتیاد میروند. ما باید فضای مناسب برای اوقات فراغت جوانان ایجاد کنیم و نیز سرانه ورزش باید افزایش یابد.
جلیلی: ما وارد مرحله جدیدی میشویم که میگوییم باید برای معرفی تمدن اسلامی برنامه داشته باشیم. بحث عمده در رابطه با سختافزارهایی است که برای معرفی تمدن اسلامی لازم است یعنی اطلاعات و فناوریها. این بحث فرهنگی است که میخواهیم حاکم باشد که همین سبک زندگی است که باید در همین زمینه الگوسازیهای درست و حسابی داشته باشیم که بتوانیم به جهان معرفی کنیم. در رابطه با وظیفه دولت چند موضوع را عرض میکنم. یک بحث اساسی در این زمینه ساماندهی فرهنگی است یعنی باید بتوانند بین بخشهای فرهنگی که افتتاح میکند همآهنگی ایجاد کند و اینها بر اساس یک هماهنگی به سوی اهدافشان پیش بروند.
نکته دوم اینکه، آموزش و پرورش، آموزش عالی و ارشاد ما باید بتوانند در این زمینه با یک آهنگ واحد مکمل همدیگر باشند. حرکتها و سیاستهای خود را دنبال کنند همینجا استفاده میکنم به نقشی که دولت میتواند در اقتصاد و فرهنگ داشته باشد اشاره کنم. ما اگر بیاییم در برخی جاها هزینه کرده و سرمایهگذاری کنیم، این موجب میشود دهها برابر هزینه، سرمایه و بودجه دیگر از جاهای دیگر صرفهجویی شود. مثلا آسیبهای اجتماعی اگر مسجد را یک ظرفیت تمام وقت حساب کرده و فقط روزی سه ساعت از آن استفاده نشود بلکه ظرفیتی است که ۲۴ ساعته میشود از آن استفاده شود. کتابی که در هزار و ۱۰۰ سال پیش نوشته شده اشاره دارد به اینکه در آن زمان به طور شبانهروز در سمرقند کتابخانههای شبانهروزی نان، غذا و کاغذ رایگان در اختیار مراجعه کنندگان قرار میداد و حتی اسب آنها را در اصطبل نگهداری میکردند و این ظرفیت در آنجا بوده من نمیدانم الان هم چنین ظرفیتی وجود دارد یا نه. ما باید از ظرفیتهای خود به خوبی استفاده کنیم.
موضوع دیگر نقش مادر است اگر ما به مادری به عنوان نقشی تمام وقت و موثر نگاه کنیم که بتواند فرزند خود را به خوبی تربیت کند همچنین من به نقش مسجد، مادر و معلم اعتقاد بسیاری دارم اگر ما بتوانیم ظرفیت لازم را فراهم کنیم تا اینها تمام وقت به وظیفه اصلی خود بپردازند، بسیاری از آسیبهای اجتماعی دیگر هم به وجود نمیآید و لازم نیست برای از میان بردن آنها هزینه کنیم. اگر این سانسور خانواده، مسجد و مدرسه در سه بحث مادر، امام جماعت و معلم کار شده و سرمایهگذاری شود و زمینهای فراهم نکنیم که آنها مجبور شوند به شغلهای دوم و یا سوم روی بیاورند خود بسیار ظرفیت ایجاد خواهد کرد. از آنجا که من فکر میکنم فرهنگ ما به اندازه کافی این ظرفیت را دارد که نشاط فرهنگی و افتخار فرهنگی را در بخشهای مختلف ایجاد کند. وقتی که من ارتقای فرهنگی میگویم به آن معنا نیست که همه استاد دانشگاه شوند.
مظاهر فرهنگی زیبایی مثلا در راننده کامیونی که کنار جاده نماز میخواند میبینیم. باید ارتقای فرهنگی بخشهای مختلف جامعه را فراهم کنیم. باید حیات طیبه شکل بگیرد که این به معنای یک زندگی دلنشین آرام است، هر چه این حیات دلنشین بیشتر محقق شود جامعه بیشتر بهرهمند میشود. دولت در این زمینه بسیار مهم است. اگر دولت در الگوی مصرف خوب عمل کرد مردم هم خوب عمل میکنند. ما باید ببینیم دولت چه فرهنگی را القا میکند. ما مشاهده میکنیم آثار فرهنگی اگر به خوبی بروز کند همه را جذب میکند. رفتار مناسب امام در نوفللوشاتو باعث جذب ساکنین آن محل شده بود که اکنون میبینیم که چند هزار نفر در هیأتهای مذهبی مثلا آقای کریمی شرکت میکنند و با نشاط از این جلسه بیرون میآیند، ما باید از این ظرفیتها استفاده کنیم. ما باید از ظرفیت هنر برای انتقال پیام خود استفاده کنیم و مهمترین بحث این است که از ظرفیت مردم در این زمینه استفاده کنیم.
در مورد صحبتهای آقای عارف باید بگویم که در جلسه بسیار آزادی بسیاری از اساتید از من انتقاد کردند. ما باید سال ۸۰ را ببینیم، در آن سال هیچ کاری در زمینه برگزاری کرسیهای مناظره و پاسخگویی به شبهات انجام نشد. افکار عمومی میتوانند قضاوت کنند که آیا این کارها انجام شد یا خیر؟
محسن رضایی: در بخش اول آسیبشناسی را در سه محور در مسائل فرهنگی، هنر، ورزش عرض کردم. مسائل اجتماعی در سه بعد آسیبپذیر شدند؛ یکی از بعد فقر و مسائل اقتصادی، یکی رفتار دولتمردان و همچنین فعالان سیاسی و جناحهای سیاسی در مقوله فرهنگ و اخلاق برخورد سیاسی امنیتی داشتند. من به جرأت اعلام میکنم که حتی اپوزیسیون خارج از کشور هم که جمهوری اسلامی را نقد میکنند هنوز در فضای دهه اول انقلاب که فضایی سیاسی – امنیتی بوده قدرت را تحلیل میکند در حالی که توضیح خواهم داد که ما از آن عصر عبور کردهایم و وارد عصر جدیدی شدهایم.
مسأله دوم ظرفیت مراکز فرهنگی است همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی که اختیارات بسیار گسترده و وسیعی داشته و طبق قانون میتواند مصوبه داشته باشد اما وضعیت فرهنگی کشور نشان میدهد که تصمیمگیریهای این شورا نقاط ضعف داشته و کارآمد نبوده است. حال ما میخواهیم وارد راهحل شویم و با این آسیبشناسی میخواهم با زاویه دیگری وارد مسأله شوم. خیلی از مسائلی که گفته شد واقعا اولین باری است که مطرح میشود و آیا در دولتها و انتخاباتهای قبل گفته نشده است؟
پس چرا بیان این مطالب راهگشا نبوده است؟ مشکل کلیدی ما کجاست؟ من میخواهم به این نکته اشاره کنم که ما در انقلاب اسلامی گام بلندی برداشتهایم و اسلام سیاسی را در کشور تحقق دادیم یعنی اسلام سیاسی منجر شده به اینکه حکومت تشکیل شود، قدرت به دست مردم برگردد و این تحولی بسیار بزرگ و اساسی بوده است اما تنها این نبوده که سیاست و قدرت اسلامی شده یعنی سکولاریسم سیاسی حداقل بین معتقدین به نظام نداریم و یا خیلی کم داریم.
فرهنگ سیاسی ما از مرزها بیرون رفته یعنی مفهوم ایستادگی و مفهوم مقاومت، ظلمستیزی و استکبارستیزی همگی از مرزهای کشور بیرون رفته اما قرار نبود کشور تا همین جا پیش رود. ما باید گام دوم را برداشته و اسلام اجتماعی را از معرفتشناسی آغاز میکردیم چرا که بدون اسلام اجتماعی نمیتوان جامعه را درست کرد، نمیشود زندگی را درست کرد، نمیشود اقتصاد و فرهنگ را درست کرد. ما چون در این گام ناکام ماندهایم میخواهیم با اسلام سیاسی؛ فرهنگ، هنر، ادبیات، اخلاق و معماری را درست کنیم اما مگر میشود این کار را کرد، آن کسانی که اسلام را فقط با بعد سیاسی محدود میکنند به یک دیکتاتوری جدید منجر خواهند شد و استبدادی جدید ایجاد میکنند. بسیاری از دوستان ما هستند که سکولاریسم سیاسی ندارند اما سکولاریسم اجتماعی دارند یعنی به جای اینکه دین را جامعه و در فرهنگ و هنر دخالت دهند مسائل سیاسی و امنیتی را دخالت میدهند، این اشتباه بزرگی است.
ما نباید فقر معرفتی خود را به گردن دیگران بیندازیم. درست است که ما در بعد اسلام سیاسی، سیاست، قدرت، مقاومت و ایستادگی پیشرفت کردهایم. موشکهای ما چند هزار کیلومتر عبور میکنند اما در گوشت و مرغ ماندهایم. دعواهایی که در کشور راه افتاده همه بر سر قدرت است، بر سر حل مسائل اقتصادی نیست، بر سر حل مسأله فقر نیست، بر سر ایجاد یک جامعه اسلامی نیست. سبک زندگی را میخواهیم با اسلام سیاسی درست کنیم یا با اسلام اجتماعی؟ اسلام اجتماعی آن است که امیرالمومنین(ع) میفرمود و اجرا میکرد.
پیامبر اسلام (ص) به قدری در مورد همسایه به ما تأکید کرده است که همگی گمان میکردند همسایه از شما ارث میبرد. کو آن محبتها، دوستیها، برادریها، پیوندها؟ چرا نمیتوانیم با همدیگر زندگی کنیم؟ با نگاه سیاسی و امنیتی نه اصولگرا میتواند با اصلاحطلب زندگی کند، نه اصولگراها با همدیگر میتوانند زندگی کنند تا زمانی که یاد نگیریم در حکومت باید با همدیگر زندگی کنیم، نمیتوانیم کاری انجام دهیم که این ریشه در سبک زندگی دارد که ناشی از معرفت اسلامی است که به جامعه دارد. نگاه اسلام به جامعه یک نگاه توحیدی است و در حال حاضر به مردم سالاری دینی و ولایت فقیه تبدیل شده که این در کشور ما شگفتی ایجاد کرده است و بزرگترین قدرت منطقه شدهایم، اما هنوز نگاه اسلامی به زندگی و اقتصاد نداریم.
اگر این نگاهها را داشته باشیم یک تحول بزرگی در کشور ما صورت میگیرد و از این طریق میتوانیم شکوفاترین اقتصاد و زندگی و هنر را درست کنیم. اگر این عینک سیاست را کنار بگذاریم و عینک اسلام اجتماعی را بزنیم، این اسلام اجتماعی که میگویم مکمل اسلام سیاسی است و هر دو مکمل اسلام فردی است، لذا در ساحت اسلامی تنها سیاست نیست، جامعه و فرد هم حضور دارد. با کمک این سه دیدگاه میتوانیم خود و کشور را اداره کنیم. حال اگر از این زاویه وارد فضا شویم و پیشنهاد کنیم که چه کاری انجام دهیم، چند کار اساسی باید صورت بگیرد. اول پای سیاست و امنیت را از مسائلی که به آن مربوط نیست بیرون بکشیم نه اینکه به دنبال جریانات انحرافی برویم. جایی که فرهنگ باید باشد سیاست و حکومت و دولت چه میخواهد؟ ما خلأ دین را نباید با سیاست پر کنم. این اولین نگاه است. یعنی نگاه امنیتی سیاسی را کنار بگذاریم و نگاه فرهنگی اجتماعی را به مردم در پیش میگیرم.
باید به مردم نگاه فرهنگی اجتماعی داشته باشیم. باید اقوام نگاه فرهنگی اجتماعی داشته باشند، چرا شورای عالی انقلاب فرهنگی زمانی که به آذریها توهین شد کاری نکرد، به لرها توهین شد کاری نکرد، آقای قالیباف در بخش معماری گفتند کو بخشنامهای که شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره معماری داده باشد. معماری در تهران باید براساس ضوابط اسلامی باشد، آموزش و پرورش اصل است، اما معماری را هم باید جدی گرفت.
مسأله سومی که میخواهم مطرح کنم اخلاق است. من اخلاق را به رفتار دولتمردان برمی گردانم و ان شاءالله اولین دولت اخلاقی را شکل خواهم داد من برادری و تواضع را در جامعه درست خواهم کرد. برنامهها را سمت و سو میدهم به سمت جمهوری یعنی به سمت مردم میبرم. چرا من میگویم “سلام بر زندگی یا ابوالفضل”. در کربلا دو بعد وجود داشت؛ یکی جبهه نظامی و دیگری خیمهها بود. امام حسین(ع) به قویترین فردش که حضرت ابوالفضل(ع) بود گفت: شما بروید به سمت خیمهها و آب برسانید. ما را میخواهند محاصره اقتصادی کنند نباید اجازه دهیم ما قدرت را و سیاست را پشت سر گذاشتیم رسیدهایم به گردنه فرهنگی، اقتصادی اگر این گردنه را رد کنیم. یک گفتمان بزرگ جدید به گفتمان سیاسی انقلاب اضافه میشود چرا انقلاب را در بعد سیاسی و ایستادگی و مقاومت خلاصه کنیم انقلاب میتواند گفتمان ایجاد کند هنر را در دنیا تحت تاثیر قرار دهد و در دنیا منشا تحول باشد.
من پیشنهادهایی دارم که آنها را مطرح میکنم هنر را به وزارت فرهنگ وارشاد اضافه خواهم کرد و آن را وزارت فرهنگ، هنر و ارشاد اسلامی خواهم گذاشت، صندوق فرهنگ را به زیر مجموعه صندوق ملی اضافه خواهم کرد. اقتصاد فرهنگ و هنر و اقتصاد ورزش را سامان خواهم داد. شورای عالی راهبردی فرهنگ را برای ارتباط با بخشهای فرهنگی راه اندازی میکنم که تا این گونه نباشد یک نفر در دولت به هر کسی بخواهد پول بدهد.
اهانت به مرجعیت را خط قرمز اعلام میکنم. حوزههای علمیه را تقویت میکنم. کار ورزش را به دست ورزشیها میدهم. پارتی بازی را در ورزش، فرهنگ و هنر پایان میدهم. فرهنگ اقوام را اعم از آذری، ترک، لر، بلوچ و عرب که منبع فرهنگ ما هستند حفظ میکنم و روحیه پهلوانی را به ورزش بازمی گردانم.
غرضی: ایران یک مجموعه فرهنگی در طول تاریخ است، قبل از اسلام و بعد از اسلام. این که ابوالکلام آزاد بیان میکند که کورش همان ذوالقرنین است و کوروش ناجی یهودیان میشود و این که کشوری که بیش از ۳۰ میلیون کیلومتر مربع است، بدون جنگ داخلی اداره میشد عظمتی است که ملت با خود داشته است. اسلام بر حاکم پیروز شد نه بر ملت. فرهنگ عظیم اسلام توانایی پیدا کرد که علاوه بر اینکه بتواند با فرهنگ مهاجم آمیزش کند و آن را از دستش بگیرد و خودش بر آن پیروز شود یک واقعیت عظیم تاریخی است. ببینید چه اتفاق عظیمی افتاده که خاندان پیامبر گرامی دچار گرفتاری بنی امیه میشوند. چه کسی این خاندان را از دست بنیامیه نجات میدهد؟ ایران و ابومسلم خراسانی این را میکنند ما از این جا به دمشق رفتیم و به این خاندان ایمان آوردیم. بنی عباس گفتند تبعیت میکنیم. نگاهمان را از نگاه سیاسی به سمت نگاه اجتماعی ببریم. هرگز در تاریخ خاورمیانه این عظمت مورد دقت قرار نگرفته و کسی نرفته اینها را بررسی کند. حالا در قدرت سیاسی ما کمکم این مسائل به شکلی مطرح میشود که ایران عجب عظمتی داشته، دارد و خواهد داشت.
جریان اجتماعی ملت ما یک جریان فرهنگی بسیار وسیعتر از مرزهای جغرافیایی بوده و هست و خواهد بود. ما در تاریخ تواناییهای زیادی داشتیم و این ناشی از فرهنگ عمومی ملت است که ناشی از حکومتها و اشخاص نیست. برخی از بزرگان دائما به تواناییهای دولت و مسئولیتهای آن ایراد میگیرند نمیشود دائم به وجهه دولت ایراد گرفت آنچه که مسلط بر تاریخ و فرهنگ عامه مردم و تواناییهای آنها است. من با کلمه اجباری که در زمان رضاخان مطرح شد، مخالف هستم. در زمانهای گذشته نیز این مسأله عنوان شده بود ولی علما همواره با هم مخالفت کردند. آنچه شما تصور کنید فرهنگ مذهبی ناشی از سیاست از خطاست این که تصور شود ناشی از قدرت سیاسی است خطاست و اینکه تصور شود قدرت سیاسی توانایی اداره جامعه را دارد خطاست همچنین تصور این که قدرت سیاسی میتواند در جامعه دخالت کند خطاست.
این که فکر کنیم با چند تا دولت میتوانیم زندگی مردم را تغییر دهیم خطاست این که فرهنگ عمومی جامعه را ساخته است با روسها، آمریکا و انگلیس جنگیده است. اونی که در قرن اخیر توانسته خود را تثبیت کند فرهنگ عمومی جامعه است اونی که توانسته لشکر بسازد فرهنگ عمومی مردم است.
در سال ۱۳۰۴ آموزش و پرورش رضاخانی درست شد و تا حالا هم ادامه دارد در آن زمان هر کسی میرفت دنبال یک مهارتی یک درسی هم میخواند و میآمد. ولی از دهه سه و چهار تا حالا فرهنگی را تحمیل میکنیم وقتی به دانشگاه میرسیم فرهنگ مدرک گرایی را تحمیل میکنیم در تمام دنیا عزیزانشان را که به سن ۱۸ سال و ۲۰ سال میرسند یک مهارتی دارند و میروند دنبال کار ولی جوانان تا سن ۲۷ سالگی در خیابان رها میشوند.
یا باید بروند دانش نامه بگیرند و پس از آن سربازی رفته و بعد از آن روز اولشان است ۱۰ سال از عمر آنها تلف شده ما هم نشستیم و میگوییم آقا به چه خوب. بابا این روشهای گذشته رضاخانی و محمدرضاخانی و مدرک گرایی متروکه است ما نباید به فرهنگهای گذشته کار کنیم فرهنگ پهلوی مرد خودشان رفتند و فرهنگشون مانده است هنوز هم ادامه دارد چهار میلیون دانشجو داریم فدای قدم همهشان. ولی عزیزان تو باید بروی مهارت کسب کنی نه اینکه به دنبال مدرک باشیم. این لیسانسها را میخواهید چی کار کنید آیا کار داریم؟
پسران و دختران بسیاری با مدرک لیسانس علوم سیاسی، حقوق و … گریه میکنند زیرا کار ندارند آنها با هشت ساعت کار فیزیکی و ۵۰۰ هزار تومان حقوق ماهیانه سر میکنند. لعنت بر ما که ما افرادمان را به جای این که به سمت نرم افزار ببریم به سمت سخت افزار میبریم. همه عزیزانمان را مجبور به این کار میکنیم. بابا این تهران دیگر آدمهایش نمیروند کارگری کنند. نسل دومی موبایل را در سال ۱۳۷۳ آوردند هنوز نسل سه وچهار آمده به قدری آنها کارآفرین یک تجارت بزرگ است میتوانیم یک دولت الکترونیک بسیار بزرگ داشته باشیم. اگر تکنولوژی را رها کنیم جوانان فرار میکنند.
قالیباف: به هر حال ما زحمتهای زیادی کشیدهایم اما در حوزه اقتصادی و فرهنگی کارنامه ما برای مردم قابل قبول نبوده است و باید یک تغییر اساسی و تحول جدی در عدم کارآمدی ایجاد کنیم و به این مدیریت پایان دهیم. آن چه از انقلاب اسلامی، امام راحل و دین اسلام یاد گرفتهایم بوده است که رویکرد اجتماعی باید اساس کار ما باشد. ما به جای منابع مادی باید اولویت خود را بر سرمایه اجتماعی قرار دهیم. اگر با این نگاه جامعه را مدیریت کنیم هم بر فقر و هم بر تبعیض و فساد چیره میشویم. در دفاع مقدس رویکرد ما رویکرد اجتماعی بود اما ما در حوزه اقتصاد، فرهنگ و سیاست با این رویکرد پیش نرفتیم. به نظر من بیاعتمادی آنقدر که به ما خسارت وارد کرده است، گرانی خسارت وارد نکرده است. ما برای مبارزه با گرانی نیاز به همدلی مردم و اقتصاددانان داریم. اما اقتصاددانان به دلیل بیاعتمادی در این مسیر مشارکت نمیکنند. دولت اجتماعی یک دولتی است که تبلور حضور اقشار مختلف مردم است. دولت اجتماعی باید قبل از توجه به آمار به شهود جمعی توجه کند. کارنامه من در نیروی انتظامی و شهرداری بیانگر این بوده که رویکرد من رویکرد اجتماعی بوده است. آیا فقط یک معتاد مقصر است یا فقر و بیکاری به اعتیاد او منجر نشده است؟ کسانی که در این جرم سهیم هستند مثل دولت و خانواده باید در این باره جریمه خود را پرداخت کنند.
حدادعادل: من میخواهم نکتهای را به دوست عزیزم دکتر عارف عرض کنم. ایشان در بحث ماهواره گفتند که باید به جوانان مصونیت ببخشیم که آنها تحت تاثیر قرار نگیرند. اتفاقا خودشان مثال اعتیاد را زدند. من قبول دارم که اعتیاد زمینههای اجتماعی، اعتقادی و اقتصادی دارد اما با این مباحث آقای عارف اگر رییس جمهور شوند، اجازه میدهند مواد مخدر بدون حساب از مرزها وارد شود؟ قطعا نه. هر دو کار را میکنند و هم جلوی عبور مواد مخدر را میگیرند و هم مصونیت ایجاد میکنند. در هر مسئلهی فرهنگی نیز باید این طور عمل کنیم.
گفته میشود که از نظر فنی ممکن نیست که خب آن وقت از اختیار ما بیرون میآید اما تا اینجایی که ممکن است ما باید هم مصونیت فرهنگی ایجاد کنیم و هم جلوی ریزش ورود سم را به داخل فضای جامعه بگیریم. نکته دیگر این است که مردمی که پای تلویزیون نشستهاند از ما که خود را داوطلب رییس جمهور کشور میدانند انتظار دارند که طوری صحبت کنیم که بتوانیم به جمعبندی برسیم.ا گر قرار باشد که ما موزاییکوار صحبت کنیم مثل موزاییک که همه چیز در آن است اما هیچ نقشی در آن ندارد درست نیست و نمیتوانیم در این مناظرهها همین طور شروع کنیم و از هر چیزی چند ثانیهای بگوییم و باید نظمی به این مناظرهها داده شود.
بخش سوم: پرسش و پاسخ
پس از سه ساعت و نیم مناظره میان هشت نامزد انتخابات ریاست جمهوری، کاندیداها وارد ده دقیقه وقت استراحت شدند. در بخش سوم مناظره نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری یازدهم، شانزده پرسش مطرح شد که هر یک از کاندیداها به قید قرعه به دو تای آنها پاسخ دادند و برای پاسخگویی به هر سؤال دو دقیقه فرصت داشتند.
متن این پرسشها و پاسخها به ترتیب بدین شرح است:
پرسش ۱: تهیه پیوست فرهنگی برای طرحهای مختلف عمرانی یا اقتصادی چه اندازه ضرورت دارد؟
حدادعادل: مقصود از پیوست فرهنگی این است که دستگاههایی می خواهند طرحی در کشور ایجاد کنند باید دغدغه آثار فرهنگی طرح را داشته باشند. به طور مثال اگر قرار است در شهر کوچکی دانشگاهی احداث شود که از سایر جاها به آن مهاجرت کنند باید دقت کنند که حضور چندین هزار جوان در شهر کوچکی مانند رودهن چه آثاری خواهد داشت یا اگر پادگان یا مثلا بزرگراهی از تهران به شمال کشیده میشود از نظر تخریب محیط زیست یا ایجاد اماکن مختلف باید مورد توجه قرار گیرد و پیوست فرهنگی داشته باشد.
پیوست فرهنگی به این معناست که مدیران در کارهای غیرفرهنگی نیز دغدغه فرهنگ داشته باشند. فرهنگ چیزی نیست که بتوان آن را از بقیه امور جدا کرد. من در دولت آینده خودم ولو در بخشهای اقتصادی، نظامی یا سیاسی جنبه فرهنگی را هم در نظر خواهم داشت.
پرسش ۲: اقدام عملی شما در استفاده از ظرفیتهای گسترده هنرمندان در مقابله با جنگ نرم چیست؟
جلیلی: برای ما هنر و هنرمندان بر مبنای گفتمان انقلاب اسلامی یک فرصت و یک ظرفیت هستند. اگر بتوانیم پیام انقلاب اسلامی را که به خارج از کشور صادر شده است، به شکلهای هنری ارائه دهیم به پشتوانه قدرت ما کمک خواهد شد و فرهنگ ما بیشتر شناسانده میشود. باید دولت برای پشتیبانی از هنرمندان مبنای قوی داشته باشد تا هنرمندان شکوفا شوند و هنر آنها صادر شود. در این زمینه ما ضعفهای چشمگیری داریم که باید این ضعفها برطرف شود. در زمینه دفاع مقدس، تاریخ انقلاب یا ۱۵ خرداد ما چند فیلم ساختهایم؟ در حالی که یک سال پس از مرگ بن لادن در آمریکا فیلم نیمه شب ساخته شد. ما باید بتوانیم با صادرات محصولات فرهنگی از ظرفیت هنر در این زمینه بیشتر استفاده کنیم.
پرسش ۳: مؤثرترین اقدام شما در تقویت و توسعه صنعت گردشگری در کشور چه خواهد بود؟
روحانی: مسأله گردشگری مسأله بسیار مهمی از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، تبیین فرهنگ انقلاب اسلامی و اشتغال است. مجموعه محاسبات نشان میدهد اگر ما بتوانیم در یک سال، ده میلیون گردشگر وارد کشور کنیم، ۱۳٫۶ میلیارد درآمد کسب میکنیم و این مجموعه گردشگر چهار میلیون شغل ایجاد میکند. در حال حاضر ما سه و نیم میلیون نفر بیکار در کشور داریم که اگر ده میلیون گردشگر وارد کشور شوند مشکل اشتغال کاملا حل خواهد شد. رقم گردشگران در کشورهای همسایه مثل ترکیه در سال ۲۰۱۲ بالای ْی میلیون نفر بوده است. ما ظرفیتهای زیادی داریم و چهارمین کشور از نظر جاذبههای گردشگری هستیم. در صنعت توریسم باید زیربناها مثل هتل، فرودگاه و حمل و نقل را درست کنیم و همه اینها به راحتی امکانپذیر است. حتی اگر سرمایهگذار داخلی نداشته باشیم ـ که داریم ـ سرمایهگذار خارجی آماده است برای ما هتل بسازد و بعد از پول آن هتل برداشت میشود و به کشور واگذار میشود. فرودگاههای ما قابل توسعه است. مهمترین مشکلی که داریم و باید حل کنیم، بحث بانکی و مسائل مالی است که به خاطر تحریم مشکل داریم و دولت باید برنامهریزی کند تا پول گردشگران به نحو مناسب وارد کشور شود.
پرسش ۴: الگوی دولت شما برای تحقق شادی و نشاط بیشتر در جامعه چیست؟
ولایتی: قبل از هر چیز باید مسأله شغل و موضوع بیکاری جوانان جامعه مورد نظر قرار گیرد. تا زمانی که مساله اقتصادی مردم حل نشود و معاش مردم تامین نشود، صحبت از ایجاد شادی و نشاط در جامعه و خانوادهها کردن یک صحبت بیپایهای است. اگر چنین چیزی فراهم شد آن وقت ما میتوانیم از انواع امکاناتی که در کشور داریم مثل گردشگری داخلی و همچنین استفاده از تأمین مسائلی که بتواند اوقات فراغت جوانان و مردم را به وجه احسن تأمین کند، استفاده کنیم. اگر چنین چیزی فراهم شد، میتوانیم اوقات فراغت جوانان را به شادی برگزار کنیم. در مورد تعطیلیها در بسیاری از کشورها تعطیلات اجباری است. یعنی این طور نیست که افراد مرخصیها را ذخیره کرده و در موقع بازنشستگی معادل آن پول بگیرند. در بسیاری از کشورها برای اینکه ظرفیت فرسوده شده روحیه افراد را بازسازی کنند به صورت الزامی به کارکنان مرخصی داده و به آنها میگویند به جاهای مناسب بروند، باید سرگرمیهای مناسب از طریق رسانهها صورت بگیرد. متنوع کردن برنامههای رسانهها که بیشترین آن به رسانه ملی برمیگردد که برای هر سلیقه و سنی امکانات لازم را فراهم کنیم.
پرسش ۵: فوریترین اقدام دولت شما برای حل مشکل سلامت در جامعه چه خواهد بود؟
غرضی: خیلی افتخار است که بگویم شبکه هوشمند سلامت را راه میاندازم؛ به این صورت که نسل سوم و چهارم تلفن موبایل را وارد کشور میکنم.
نسل سوم و چهارم تلفن هوشمند خدمات بسیاری را میتواند در جامعه داشته باشد یعنی نرم افزار کوچکی روی آن می گذارند که پنجاه تا دویست نفر را فرمان دهد. در بخش سلامت حتی در برزیل و اسپانیا هم انجام شده است. ما الان دوازده میلیون شخصیت در کشور داریم که وزنشان یک مقدار زیاد است اینها تماما دچار آسیبهای آینده میشود سکته مغزی و غیره میآورد. در بخش سلامت هر چه تکنولوژی و مهندسی پزشکی را توسعه بدهیم، هزینهها پایین میآید. برای اینکه واقعا نمیتوانیم نسل وسیعتری را به دانشهای پزشکی مامور کنیم، چون هم هزینهاش بالاست و هم نباید از پزشکان کار زیاد و فیزیکی بکشیم، بلکه باید آنها را در محلی مستقر کنیم و همه نیازهایشان را در همان محل برآورده سازیم. این که تعداد زیادی را وادار کنیم که پزشک شوند، مسأله خودش را دارد، ولی استفاده از تکنولوژی پیشرفته بسیار دست ما را باز میکند و الان هم به طور وسیع این ابزارها آمده است که مریض را از راه دور درمان کرده و تمام مشخصاتش را می گیرند. فشار خون و نبض و حتی در بسیاری از موارد به تازگی از عوارضی که از بدن خارج میشود و حتی این آزمایش خون هم انجام می شود، این امر غیر قابل دسترسی و خیلی گران هم نیست. امیدوارم پزشکان را از این که مریض به آنها رجوع کنند نجات دهیم.
پرسش ۶: دولت شما چگونه فضای مجازی را ساماندهی خواهد کرد؟
عارف: وجود فضای مجازی امروزه یک واقعیت است که اطلاعات فراوانی در این فضا رد و بدل میشود، اطلاعاتی که دانشمندان، محققان و دانشجویان برای کارهای پژوهشی مورد استفاده قرار میدهند. مهمترین مسألهای که در فضای مجازی با آن روبرو هستیم تا بتوان نیازهای خود را به صورت بهینه برطرف کنیم بحث امنیت فضای مجازی است، چرا که امروزه بسیاری از مراودات و مکاتبات که جنبه طبقهبندی شده نیز دارد از این فضا عبور میکند که خیلی از کشورها آسیبهای زیادی از این فضا میبینند؛ بنابراین، اولویت ما تأمین امنیت فضای مجازی کشور است که بتوانیم مصونیت خوبی به حملات نرمافزاری بدهیم که خوشبختانه کشور ما به همت جوانان عزیز و باانگیزه مصونیت خیلی خوبی را در رابطه با حملات نرم انجام شده دارد و نیروی برتر منطقه است. در ارتباط با بدآموزیهای این فضا نیز باید مقابله کرد و از ورود به سایتهای مستهجن و اطلاعات نادرست و غیراخلاقی جلوگیری کرد اما همانطور که در بحثهای اولیه گفتم، میتوان در یک حرکت جهشی این مصونیت را ایجاد کرد.
پرسش ۷: نگاه شما به وظیفه رسانه ملی در ارتباط با دولت و پیگیری مطالبات مردم چیست؟
محسن رضایی: من هیچ انتظاری ندارم که رسانه ملی نظام و فرهنگ را فدای دولت کند. من به گذشته نقد جدی دارم. رسانه ملی مال مردم است. در دولت من هر وقت صداوسیما دولت را نقد کند، او را تشویق میکنم و منتقدان را دعوت میکنم تا حرفهای خود را بزنند و من و دوستانم در دولت نیز پاسخگو خواهیم بود. مردمسالاری دینی فقط حضور در راهپیمایی یا انتخابات نیست بلکه نقد و اعتراض هم جزیی از مردمسالاری دینی است که باید در چهارچوب قانون باشد. رسانه ملی باید از مردم دفاع کند. من در دولت خود مناظرههایی را برگزار خواهم کرد. اولین مناظره را بعد از انقلاب را من و بنیصدر با گروههایی که به گنبد کاووس حمله کرده بودند مثل فرخ نگهدار گذاشتیم. در سال ۸۸ هم مناظرات خوب بود اما نباید دوستان میترسیدند و مناظرات را به صورت گفتوگوی دسته جمعی برگزار کنند. باید شفافیت و صراحت را در جامعه ایجاد کنیم زیرا که مردم محرمترین ارکان نظام هستند.
پرسش۸ :دولت شما در تحقق سبک زندگی ایرانی اسلامی تا چه میزان خود را مسئول می داند؟
قالیباف: بحث سبک زندگی از موضوعات مهم حوزه های فرهنگی و اجتماعی است که دو نگاه در این زمینه وجود دارد یک نگاه از بالا به پایین است؛ یعنی این که رییس دولت رییس خانوادهها هم هست و میتواند برای همه تعیین تکلیف کرده و سبک زندگی را با یک بخشنامه حل کند. یعنی به سبک کره شمالی اگر بخواهیم به این موضوع نگاه کنیم، می گوییم همه یک جور بپوشیم، یک جور فکر کنیم و یک جور حرکت کنیم. حتما چنین چیزی نیست، سبک زندگی در واقع باید از دل مردم، جامعه و خانواده بیرون بیاید. خودشان باید این را تولید کنند که واقعی باشد. دولت می تواند در هدایت کردن در توجه به هنجارهای جامعه و توجه به کارهای فرهنگی و یک هدایت آن هم توسط سرمایههای اجتماعی و نخبگان جامعه نه دولت، نقش داشته باشد. به هر حال مردم ما پایبند به فرهنگ اسلامی و دینی خودشان هستند و این توسط کارهای مردمی و سازمانهای مردم نهاد، مراکز دانشگاهی و تودههای مردم اتفاق می افتد البته به نظر من یک تأثیرگذاری دیگر هم دارد و این که دولت بتواند در رفتار خودش و کارکردش الگوی درستی بدهد که اعتمادسازی کند تا اعتماد مهمترین سرمایه بشود آن وقت حتما توجه مردم بیشتر خواهد شد که توصیهها، نصحیتها و امکاناتی که می تواند برای این کار بسیج کنند، انجام دهند.
پرسش ۹: موثرترین اقدام دولت شما برای حل مسأله اعتیاد چیست؟
محسن رضایی: من ابتدا شعری از مرحوم آیتالله العظمی بهجت بخوانم. ایشان میگفتند «به دنیا آمدهایم که قیمتی زندگی کنیم، نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم». من متاسفم که میبینم جوانان ما از سر ناچاری باید دست به هر کاری بزنند که سر پا بمانند. ما در مجمع تشخیص مصلحت نظام بر سر مسأله اعتیاد مفصل بحث کردیم و قوانین آن را هم نوشتهایم. کانون اصلی مواد مخدر در ۷۰ – ۸۰ کیلومتری بیرون مرزهای ماست که از طریق تعداد عوامل معینی که در دوبی و ترکیه به سر میبرند، کل این مشکلات برای ما بوجود آمده است. روی این مساله که تا به حال کسی سرمایهگذاری نکرده با کمک نیروهای امنیتی و نیروهای دیگری که داریم روی این مسأله سرمایهگذاری خواهم کرد و البته به خود آمریکاییها هشدار و زمان میدهیم که این مسأله را جمع کنند. اگر هم جمع نکردند به فضل الهی با قاطعیت آن را جمع میکنیم. مساله بعدی، تلاش برای کاهش تقاضاست. هم از رسانه ملی و هم از رسانههای دیگر خواهیم خواست که آثار مخرب این را به جوانان بگویند. موضوع آخر نیز خود معتادان هستند که باید در جهت بازگرداندن واقعی آنها به زندگی تلاش کنیم. طرحهای یک ماهه و دو ماهه زیاد شده است. من طرح دو سالهای برای آنان دارم که انشاءالله با اشتغال از این شرایط خارج شوند.
پرسش ۱۰: دولت شما چقدر نقدپذیر است و تا چه میزان کرسیهای آزاداندیشی و نظریهپردازی را در جامعه به ویژه در دانشگاهها ترویج خواهید داد؟
غرضی: من خصوصیتم این بوده است که همیشه در جامعه سعی کردهام ارتباط دو طرفه برقرار کنم. همیشه به روزنامهها و کتابها (نویسندگان) گفتهام که شما ارتباط یکطرفه برقرار میکنید، ما که وزیر تلفن هستیم ارتباط دوطرفه برقرار میکنیم؛ بنابراین اثر اجتماعی من از شما بیشتر است و همین روش را به شدت ادامه میدهم. الان به عزیزان در صداوسیما گفتهام طوری شده است که ما فقط باید صداوسیما و رادیو را گوش بدهیم و یا ببینیم، با این نرمافزارهایی که میخواهم بیاورم طوری میشود که شنونده هم بتواند ببیند و هم بتواند نقدهای خود را برگرداند.
قاعده این است که اگر دولتی بخواهد قاعده اجتماعی وسیعی داشته باشد، باید ارتباطات اجتماعی بسیار وسیعی داشته باشد. در همین نسل ۳ و ۴ که عرض کردم این امکانات وجود دارد که فرد بتواند روزی چند هزار پیام را دریافت کند و بعد تجزیه و تحلیل کند و جواب را بدهد و احتیاجی به گذاشتن وقت نیست. امیدوارم اگر این توفیق حاصل شد، بتوانیم بخش وسیعی از جامعه را به صورت منطقی، قانونی و مدون جواب بدهیم.
سوال۱۱: به عقیده شما مهمترین آسیب فرهنگی، اجتماعی که تحکیم خانوادهها را تهدید میکند، چیست و راهکار دولت شما در این زمینه چه خواهد بود؟
جلیلی: به نظر من ما در بحث خانواده و به تبع آن نقش زن و نگاهی که به زن و خانواده داریم باید دیدگاه اصیل خود را داشته باشیم. دیدگاهی که مبتنی بر اندیشه دینی و فرهنگ ایرانی ماست. اگر ما دچار یک التقاط شدهایم و آمدیم با مبانی دیگر به این موضوع نگاه کردیم، این مهمترین تهدید برای بحث خانواده است. به طور مثال در غرب به زن به عنوان یک نیروی کار که یکی از ظرفیتهای جامعه است و باید اشتغال داشته باشد تا بتواند چرخ سرمایهداری را بچرخاند نگاه میشود. این یک نگاه است، اما نگاه دیگری نیز وجود دارد که خانواده سلول و بنیان جامعه است و در نگاه ما اگر به خانواده بها داده شده و سلول جامعه قرار داده شود که همه مناسبات بر آن مبنا میچرخد، بسیاری از سیاستها و تدابیر تغییر میکند. اگر ما نگاه خودمان را که نگاهی اصیل، دینی و مترقی است و موجب احترام به زن و نقش مادری است، نادیده بگیریم، بزرگترین تهدید خواهد بود.
اگر به مادر بها داده شود و در خانواده نقش اصلی به آن داده شود، بسیاری از آسیبهای اجتماعی حل شده و شاهد آنها (آسیبهای اجتماعی) نخواهیم بود چون به همان نسبت در حفظ و صیانت از خانواده و فرزندان نقش موثر خود را ایفا خواهد کرد، لذا باید به این موضوع توجه جدی شود که ما با اقتضائات و الزاماتی که نگاه دینی و ایرانی به این موضوع دارد، برنامهریزی کنیم و نه بر اساس نگاهی که دیگران دارند.
پرسش ۱۲: دولت شما برای حفظ حقوق شهروندی و حریم خصوصی شهروندان چه تدابیر و برنامههایی دارد؟
روحانی: مسأله حقوق شهروندی در فصل سوم قانون اساسی با عنوان حقوق ملت مورد تصریح قرار گرفته است. این حقوق شهروندی باید تدوین شود. اساس حقوق شهروندی این است که همه ایرانیان و اتباع ایرانی از حقوق شهروندی مساوی برخوردار شوند و استفاده کنند. مساله مذهب، قومیت و نژاد هیچکدام نمیتواند در حقوق شهروندی تأثیرگذار باشد. مسأله مهمتر حریم خصوصی است که بسیار مهم است. من تعجب میکنم مدتی پیش در یکی از رسانهها شنیدم که نیروی انتظامی اعلام کرده میتوانیم با راپل روی پشت بامها خانهها برویم زیرا یک مکان خصوصی نیست و مال یک فرد نیست. از این مساله دچار حیرت شدم. اگر پشتبام فضای مشاع است، برای صاحبان آن آپارتمان مشاع است نه بین مالکان و نیروی انتظامی و سربازی که میخواهد وارد پشتبام شود. افرادی که در این زمینه تحقیق کردهاند گفتهاند جمع کردن دیشها هیچ گونه نتیجه و اثری نداشته است و آمار و ارقام نشان میدهد تعداد زیادی از مردم (در برخی از آمار حدود ۵۰ درصد) به رسانههای بیگانه نگاه میکنند بنابراین ورود به حریم خصوصی در اینجا کاری ممنوع است، در رسانهها و مطبوعات و صداوسیما هم همینطور است. وقتی فردی نسبت به آبرو و شخصیت فردی توهین و اهانتی میکند، باید به او حق دفاع بدهیم وگرنه هم حقوق شهروندی این شخص نقض شده و هم حیثیت و حریم شخصی او.
پرسش ۱۳: مهمترین اقدام عملی شما برای شکوفایی ورزش چیست؟
ولایتی: اولین خاصیت ورزش در حوزه سلامت، پیشگیری از بیماریهاست. بنابراین باید امکانات ورزشی برای همه سنین فراهم شود. اساس تربیت ورزشی قهرمانی در دبستانها باید جستجو شود. بر اساس سند تحول آموزش و پرورش اکنون رشته ژیمناستیک و شنا در مدارس اجباری شده است. در مدارس باید زنگ ورزش جدی گرفته شود و همچنین استعدادیابی صورت بگیرد. توسعه ورزش همگانی زمینهساز تقویت ورزش پهلوانی است. ما یک بیمه کامل و جامع چه در حوزه درمانی، چه بیمه آسیبدیدگی و چه بازنشستگی برای ورزشکاران باید داشته باشیم که هیچ ورزشکاری دغدغه زندگی نداشته باشد. ورزش باید خصوصی و در کنترل و اداره مردم باشد و مدیریت ورزشی نباید سیاسی باشد و مسئولیت هر رشته ورزشی باید به متخصصان همان حوزه سپرده شود.
پرسش ۱۴: دولت شما برای تسهیل ازدواج جوانان چه اقدام عاجلی خواهد داشت؟
عارف: یکی از مشکلاتی که امروز ما با آن روبهرو هستیم افزایش سن ازدواج است که متاسفانه حدود پنج سال سن ازدواج بالا رفته است. اقداماتی که باید در این زمینه انجام دهیم بحث اشتغال است. متاسفانه به دلیل بالا بودن نرخ بیکاری و عدم امکان تامین درآمد برای زندگی جوانان علاقهای برای ازدواج ندارند؛ بنابراین باید بحث اشتغال حل شود. مشکل مسکن، مشکل بعدی جوانان است. ما طرحی داریم تحت عنوان مسکن ماندگار در برنامه پیشنهاد دادیم که با اصلاح بر روی طرح فعلی مسکن مهر انجام گرفته است. انشاءالله امیدواریم که بتوانیم با سازوکارهای مناسبی مسکن مورد نیاز جوانان را تامین کنیم و تسهیلات برای ازدواج جوانان را ایجاد کنم. الان وامهایی پرداخت میشود که کفایت نمیکند. هم میزان این وامها افزایش باید پیدا کند تا انشاءالله بتوانیم با تسهیلاتی که برای وام ازدواج و یا حتی برگزاری مراسم ازدواج در شهرداریها و اماکن مناسبی که اختصاص دهند صورت دهیم تا انشاءالله عزیزان ما تشویق شوند ازدواج کنند. برای حل مشکلات معیشتی آنها در حقیقت مهمترین مسئله آن است که دغدغه جوانان را برای ازدواج کم کنیم. همین طور از نظر فرهنگی هم باید تلاش کنیم جوانان قبل از ازدواج، در حین ازدواج و بعد از ازدواج آموزشهای لازم را ببینند تا انشاءالله زندگی باثباتی را داشته باشند که متاسفانه نرخ طلاق در کشور ما وضعیت خوبی را ندارد. الان نرخ طلاق از یک به ۱۶ به یک به ۶ رسیده است بنابراین باید با کارهای فرهنگی تلاش کنیم تا زندگی باثبات و با نشاطی را برای جوانان به وجود آوریم.
پرسش۱۵:مهمترین اقدام دولت شما برای گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه چیست؟
حدادعادل: مهمترین اقدام من برای گسترش فرهنگ عفاف و حجاب، معتقد کردن نسل آینده و جوانها به حجاب است. من در سال ۱۳۵۹ یعنی ۳۳ سال پیش کتاب “فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی “را نوشتم که ۲۱ بار تجدید چاپ شده و به ۱۰ زبان ترجمه شده است. من با استفاده از نظریات استاد شهید مطهری در این کتاب در اول انقلاب توضیح دادم و اهمیت مساله حجاب را متذکر شدم. معتقدم پایههای حجاب باید با اعتقاد محکم شود و عقیده دارم که جامعه ما یک جامعه عفیف است؛ اگرچه گاهی میبینیم خانمهایی به قول هواشناسی کمی تا قسمتی بدحجاب هستند، اما به این معنا نیست زن ایرانی حجاب را نپذیرفته است. زن ایرانی به دلیل فطرت انسانی و اعتقاد اسلامیاش حجاب را پذیرفته و ما باید برای ترویج فرهنگ عفاف اختلاف نظر در مسئولان را به وحدت نظر تبدیل کنیم.
نمیشود نیروی انتظامی یک سیاست را در پیش بگیرد و سخنگوی دولت بگوید کار نیروی انتظامی ربطی به ما ندارد. این نوع تعارضها از اقتدار نظام در اجرای قانون کم میکند پس ما باید سیاست واحد، عاقلانه و حکیمانهای داشته باشیم و نباید بگذاریم از زن به عنوان یک ابزار استفاده شود.
پرسش ۱۶: مهمترین اقدام دولت شما برای ارتقای جایگاه ایثارگران و فرهنگ شهادت در جامعه چیست؟
قالیباف: برای ارتقای جایگاه ایثارگران در جامعه که زندگی و خانواده خود را مدیون شهدا و ایثارگران هستیم بیشترین اهمیت را قائلم به حقوق جانبازان عزیز احترام زیادی میگذارم. آنها نشستهاند تا ملت ما بزرگی و عزت خود را حفظ کنند. ما تمام زندگی خود را مدیون آنها هستیم. اولین اقدام قانونی که انجام میدهم این است که مصوباتی که در مجلس تصویب و به مجمع رسیده است را به قانون تبدیل میکنم و درصدد اجرای آنها هستم. حفظ فرهنگ ایثارگری از مهمترین وظایف ماست. اگر فرهنگ ایثارگری در جامعه ما رشد پیدا کند، می توانیم به آرمانهای انقلاب دست پیدا کنیم. حفظ این فرهنگ باید از طریق مردم باشد. مردم باید با عقلانیت و معنویت فرهنگ ایثارگری را بپذیرند امکانات آن ها را در سطح جامعه افزایش میدهم و مشکلات رفت و آمدی آنها و معلولان در شهر را به طور کامل در اولویتها قرار میدهم. ما قریب به ده میلیون جانباز داریم که باید مسائل رفت و آمدی آنها حل شود.
بخش پایانی: جمع بندی نهایی
در بخش پایانی دومین مناظره تبلیغاتی کاندیداهای ریاستجمهوری هریک به مدت دو دقیقه به جمعبندی نهایی صحبتهای خود پرداختند که به به شرح زیر است:
رضایی: دولت ما با یک دست فرهنگ و ادبیات ایستادگی و مقاومت و با دست دیگر فرهنگ و هنر و ادبیات جهاد اقتصادی و جهاد فرهنگی را دنبال میکند، بنابراین گفتمان انقلابی ما ایستادگی از یک طرف و جهاد اقتصادی و فرهنگی از طرف دیگر است. مسأله بعدی این است که به وضعیت فرهنگیان، هنرمندان، معلمین، بازنشستگان، اساتید دانشگاهها، بانوان، جوانان و اقوام را به صورت جدی چه در بعد مادی و چه در بعد منزلت اجتماعی و معنوی در چهارچوب برنامهای که برای زندگی مردم تهیه کردهایم، رسیدگی جدی خواهیم کرد. اصل ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی را در کشور پیاده میکنم و تبعیض و رشوه را از کشور بیرون خواهیم کرد و کشوری که با خون شهدا و جانبازان و ارتش قهرمان و سپاه پاسداران و بسیج فداکار و نیروی انتظامی پرتلاش تحویل میگیرم، سالم و با امانت کامل و با حفظ ارزشهای به دولت بعدی تحویل میدهم و قول میدهم که هیچ کس و هیچ چیزی را مقدم بر منافع مردم قرار ندهم، قول میدهم راستگویی را از دولت شروع کنم، قول میدهم که اخلاق را از دولت شروع کنم، قول میدهم که رییسجمهور مردم باشم و قول میدهم که به شعارها و برنامههایی که دادم عمل کنم و قول میدهم وفادار به میراث گرانبهای حضرت امام(ره) و شهدا و جانبازان عزیز باشم.
قالیباف: تغییر و تحول اساسی در مدیریت کشور و پایان دادن به مدیریت یکنواخت، بسته و خسته لازم است. با هر نگاهی، لازمه کشور پیشرفت است و مردم و مسئولان فرصت آزمون و خطا ندارند. باید دست به دست هم دهیم تا پیشرفت را پیش ببریم. ما نیازمند رویکرد اجتماعی و نگاه سیستمی هستیم. باید یک پا در اقتصاد، یک پا در فرهنگ و یک دست در سیاست داشت. تحولات باید در همه عرصههای مدیریت شکل بگیرد. ما نتوانستهایم برای حل مشکلات فرهنگی و اقتصادی از مدیریت دیپلماسی استفاده کنیم. ما بیشتر با دولتها حرف زدهایم ولی حتما باید به وسیله دیپلماسی عمومی با ملتهای دنیا سخن بگوییم. ما باید سرمایههای اجتماعی را حفظ کنیم و بزرگترین سرمایه اجتماعی ما نخبگان هستند.
روحانی: راهکار دولت تدبیر و امید این است که تصدیگری دولت را در فرهنگ و مسائل اجتماعی کاهش دهد و کار را به کاردان بسپارد و انجمنهای صنفی تشکیل دهد، چراکه مسائل را راحتتر میتواند حل کند. مسأله مهم دیگری که وجود دارد مسأله جوانان است که بسیار حائز اهمیت است. شرایطی فراهم آوردیم که ورود به دانشگاه آسان شد اما بعد اینکه دانشجویان لیسانس، فوق لیسانس و بعد دکترا را تمام میکنند تازه اول بیکاری آنها فراهم میرسد. کیفیت دانشگاهها را باید بالا ببریم و مهارتها را در دانشگاهها افزایش دهیم. دانشجویان باید با صنعت و کشاورزی آشنا شوند تا بلافاصله بتواند بعد از فارغالتحصیلی شغل پیدا کنند. مسأله دیگر موضوع زنان است که باید مورد توجه قرار گیرد زن در یک جامعه فعال است و کار میکند اما در عین حال کاری برابر انجام میدهد، حقوقش متفاوت است. من بیمه ویژه برای زنان آسیب دیده را تشکیل خواهم داد و همچنین یک وزارت امور بانوان در دولت تدبیر و امید پیشبینی کردهایم تا حقوق تضییع شده را به آنان برگردانیم.
حدادعادل: در دولت من که آن را دولت تقوا و تدبیر نامیدهام، خانواده جایگاه مهمی دارد. خانواده نهاد ارتقای فرهنگ است. من به کرامت زن در جامعه اهمیت میدهم. در عین اینکه تحصیل و اشتغال زنان را امر مهمی میدانم معتقدم خانهدار بودن به معنای بیکار بودن نیست. زنان خانهدار بیکار نیستند، زنان خانهدار، مردان و زنان جامعه فردا را ساخته و تربیت میکنند. من بیمه زنان خانهدار را مهم میدانم.
از نظر اجتماعی من به همبستگی ملی و وحدت ملی اهمیت بسیار میدهم. به همه مردم ایران به چشم هموطن نگاه میکنم. من قویا و قلبا معتقد هستم ایران آباد نخواهد شد، مگر آنکه همه ایران آباد شود و من شعارم این است که همه جای ایران سرای من است. من معتقد هستم همه مردم ایران ترک، کرد، فارس، لر، بلوچ، ترکمن و عرب همه هموطن هستند و این مجموعه مانند تارهایی هستند که در کنار هم با رنگهای مختلف یک پر طاووس درخشان و زیبا را با همبستگی و ترکیب خود ایجاد میکنند که آن همان شکوه و عظمت فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی است. و در آخر به مردم قول میدهم که به آنها دروغ نگویم.
ولایتی: من تأکید میکنم که ایرانی، ایرانی است، از چابهار تا مازندران و از سرخس تا خرمشهر، همه مردم ایران اعم از شیعه و سنی و همه اقوام از ترک، لر، کرد، بلوچ، عرب و فارس و همه کسانی که در این سرزمین زندگی میکنند و اقلیتهای رسمی غیرمسلمان همه از حقوق برابر برخوردارند. بر اصل ۱۵ و اصل ۱۹ قانون اساسی که راجع به احیای فرهنگ اقوام است، تأکید دارم موضوع دیگر، موضوع سلامت است. بر اساس قانون برنامه پنجم، باید یک بیمه واحد باکفایت سراسری به نام بیمه سلامت ایرانیان درست شود به جای بیمههای نیمبند و نارسا که همه آحاد ایرانی را در بر بگیرد و طوری باشد که در آخر برنامه پنجم هزینه ۷۰ درصدی که از جیب بیمار پرداخت میشود به ۳۰ درصد برسد. اگر ما برنامه را اجرا کنیم برنامه ششم هم میتواند در این جهت به گونهای طراحی شود که به درمان رایگان رسید.
مطلب بعدی این است که بیماری های صعبالعلاج مثل سرطانها، مثل بیماریهای مزمن کبدی، کلیوی، قلبی، بیماری های مزمنی مثل دیابت، پیوند اعضا، تعویض زانو و همه اینها امروزه جزء مشکلات اساسی مردم است که مردم عادی قدرت پرداخت هزینههای آن را ندارند. قرار دادن یک ردیف بودجه برای پرداخت هزینههای بیماریهای صعبالعلاج جزء برنامههای بنده است.
جلیلی: ما اگر اعتقاد داریم که فرهنگ بر مبنای آموزههای دینی است و گفتمان انقلاب اسلامی و عامل پیشرفت و یک فرصت است باید این را جدی گرفته و در برنامه کار دولت قرار بدهیم. رییسجمهور باید این را به صورت جدی باور داشته باشد و بعد تمام موضوعاتی را که میتواند مانع استفاده از این فرصتها باشد برطرف کند. نه تنها این کار را کند بلکه باید با اقتدار از ظرفیت فرهنگی استفاده کند در سایر عرصهها. اگر ما بتوانیم هر موضوعی را در فرهنگ و با فرهنگسازی انجام بدهیم خیلی بهتر است تا بخواهیم با قانون و ابزار دیگری استفاده کنیم. باید این موضوع ساختار دولت باشد و نه تنها نباید مانعی باشد بلکه باید سازوکارها و تمام ظرفیتهای کشور که وجود دارد بتوانند ظرفیت خود را عرضه کنند مبتنی بر گفتمان اسلامی و این که بتوانند تولیدات خود را به بروز برسانند و باید کسانی را که در خط مقدم فرهنگ هستند، پشتیبانی کنیم و دولت ستادش کوچک شود یک مثالی میزنم یک وزارتخانهای را بررسی میکردم که دیدم هزینه بودجه ۶۶ درصد و ۳۳ درصد برای کارهای سطحی اختصاص میدهد. در صورتی که این باید برعکس باشد. کسانی که در خط مقدمند مانند مادر که مهمترین کار را انجام میدهد معلم، مسجد، هنرمند اعم از شاعر، نویسنده و هر کسی این ظرفیت باید شکوفا شود تا بتوانیم به آن چیزی که میخواهیم به فرهنگ دست یابیم.
عارف: من به جایزه اسکار اصغر فرهادی اشاره میکنم که ما نتوانستیم از این ظرفیت به خوبی استفاده کنیم هرچند اصغر فرهادی در مراسم دریافت جایزه خود پیام صلح ملت ایران را به دنیا رساند. ما باید از دیپلماسی فرهنگی برای ارتباط با دنیا استفاده کنیم. اصل ۹ قانون اساسی میگوید آزادی استقلال تمامیت ارضی و وحدت، از یکدیگر تفکیک پذیر نیستند و کسی نمیتواند به بهانه حفظ استقلال و تمامیت ارضی آزادیهای مشروع را با وضع قوانین سلب کند. من به سه اصل قانون اساسی میخواهم اشاره کنم. اصل ۲۲ قانون اساسی میگوید مطبوعات آزادی بیان دارند مگر اینکه مخل مبانی دینی و ملی باشند و اصل ۱۵ میگوید زبان و خط رسمی کشور فارسی است و بیان میکند که کتب به زبان فارسی هستند اما استفاده از زبان قومی در کنار زبان فارسی در مدارس آزاد است.
غرضی: ورود ابزار پیشرفته باعث توسعه فرهنگی در جامعه ما شده است. در گذشته زمانی که رادیو و تلویزیون وارد کشور ما شد ما شاهد این تحول و توسعه فرهنگی بودیم. شبکه مخابرات که آمد به خاطر اینکه ارتباطات دوطرفه بود توسعه فرهنگی نیز افزایش پیدا کرد. ما امروزه دارای امکانات فراوانی هستیم که میتواند ما را در ایجاد دولت الکترونیک یاری کند و از این امکانات میتوانیم برای کم کردن گپ دیجیتالی استفاده کنیم. مفهوم گپ دیجیتالی چیزی نیست جز اینکه اختلاف فرهنگی به صفر بر
سد.