جعفر محمدی
این صحنه را باید یکی از شرم آورترین لحظات تاریخ تلویزیون در ایران دانست.
وقاحت را بدانجا رساندهاند که در برنامه زنده از تلویزیونی که با پول ۸۰ میلیون ایرانی اداره میشود، بی هیچ شرمی میگویند که اگر مثل ایشان فکر نمیکنیم، جمع کنیم و از ایران برویم!
مگر ایران ملک طلق تو یا هر کس دیگری است که این گونه برای مردمانش تکلیف معین میکنی؟
همان حرفی را که ۴۵ سال پیش شاه می گفت، اینک یک دختر جوان در رسانهای میگوید که به جای ملی بودن، به خانه خاله شبیه شده است.
مقصر، او نیست، کسانی هستند که تریبون مردم را دست او دادهاند تا این گونه نفرت بپراکند.
وقتی پای بزرگان این قوم را از تلویزیون کوتاه کنند، طبیعی است که زبان خُردان، دراز میشود.
تبر زدن بر درخت یگانگی ملت ایران، گویا رسالت بعضیها شده است و خدا میداند که در آن سوی پردهها چه میگذرد.
شگفتی اینکه چنین سخنانی را به بهانۀ شهادت سردار سلیمانی مطرح کرده است در حالی که خود او هرگز چنین سخن نمی گفت.
دست آخر این که فرض کنید فردی بخواهد «جمع کند وبرود». آیا ارز و ویزا به سادگی فراهم است؟!
میپذیرم که به خاطر تحقیق و گفت و گو دربارۀ زندگیهای سلحشورانه تحت تأثیر قرار گرفتهاند اما لحن آن شهیدان هرگز این گونه نبود و اتفاقا یکی از دلایل حضور گسترده مردم در مراسم تشییع هفته گذشته احساس تفاوت نگاه او با ادبیاتی از جنس همین موضوع مورد نقد بود./عصرایران