آوای بوشهر؛ تیم پارس جنوبی جم از مرحله مشکل و بحران به مرحله استندآپ کمدی! رسیده است. اصلا مشخص نیست در این باشگاه چه خبر است؟
به گزارش آوای بوشهر؛ از اواخر حکومت بهرام رضاییان به عنوان مدیر عامل باشگاه پارس جنوبی، بی نظمی تیم پارس را در برگرفت و حضور مراد مرادی بی تجربه و ناتوان، وضعیت تیم را عملا مصداق بارز واژه “هردم بیل “ساخته است!
هرکس برای خودش ساز می زند و مسئول و هوادار هم باید با ساز ناکوک و منفعت طلبانه شان برقصند. مصاحبه پشت مصاحبه، استعفاهای واقعی و آبکی پشت هم، دعوای زرگری پشت دعوای زرگری؛ برای چه برای کی؟!
وضعیت تیم پارس جنوبی را در فصل جدید مرور کنیم:
با انتصاب سید پیروز موسوی در منطقه ویژه پارس، زمزمه برکناری بهرام رضاییان به گوش می رسد
ابتدای فصل نامه ای از فدراسیون می رسد که به تیم پارس بابت حضور دو دلال هشدار داده است!
با وجود مخالفت دلسوزان تیم، فراز کمالوند سرمربی پارس می شود
حاشیه از بدو انتصاب سرمربی پرحاشیه برای پارسی ها تشدید می شود
هنوز جوهر قرارداد سرمربی خشک نشده جیغ کشیدن برای پول شروع می شود
اعتصاب و اعتراض و مصاحبه های عجیب و غریب مربی و بازیکن و سرپرست و … ره آورد سرمربی سفارشی تیم پارس است.
زمزمه های پیشین جدی می شود و بهرام رضاییان از باشگاه استعفا می کند(بخوانید برکنار می شود) و مراد مرادی مسئول دفتر سید پیروز موسوی موقتا مدیر عامل باشگاه می شود(موقتی که همچنان ادامه دارد)
خطیب سرپرست تیم هم استعفا می کند
بی نظمی در پارس بیشتر از قبل می شود و هر کس ساز خودش را کوک می کند
بخشنامه وزیر برای فروش تیم های نفتی قوز بالای قوز می شود
نرسیده به نیم فصل با وجود پرداخت بیش از ۳۵ درصد قرارداد بازیکنان و کادر فنی و … ، غر و لندها شروع می شود
سرمربی پرحاشیه و کم سود و مدیر رسانه ای پایتخت نشین اش استعفا می کنند انهم با وجود پرداختی ۵۰ درصدی به ۹۰ درصد بازیکنان!
هومن افاضلی سرمربی جدید تیم می شود آنهم در فضایی که خیلی از سرمربیان حاضر به حضور در پارس نبودند(به نقل از مدیر عامل موقت)
افاضلی احد علوی تهران نشین را به عنوان مدیر رسانه ای اش انتخاب می کند که با اعتراض رسانه های جم مواجه می شود اما هومن افاضلی می گوید به جمی ها اعتماد ندارم!
بحث پرداخت های جدید که می شود دوباره نماینده و فرماندار و استاندار تقلا می کنند و ۱۰ میلیارد تومان دیگر هم وزارت نفت به حساب ورزش استان می ریزد تا به پارسی ها برسد
در جابجایی پول به حساب پارس، گره هایی ایجاد می شود
مدیر عامل موقت و سرپرست جدید تیم استعفا می کنند(صوری)
سرمربی جدید هم تهدید به استعفا می کند(صوری)
کادر تیم از بازیکنان تا تدارکات بیانیه می دهند که بازی بعد را به میدان نمی روند!(صوری)
وب سایتی منتسب به هواداران باشگاه هم هر جا آتشی خاموش می شود مجدد هیزم و نفت تهیه می کند!(نورچشمی های باشگاهند گویا)
این وضعیت باشگاه پارس جنوبی از ابتدای فصل تا به امروز است که علاوه بر اینکه مدیر عامل ندارد، هیات مدیره هم ندارد و هنوز به عنوان یک موسسه ورزشی ثبت نشده و شاید در صورت جدیت فدراسیون، مثل آب خوردن از جدول لیگ برتر خط بخورد.
در اینکه تیم پارس با مشکلات مالی مواجه است تردیدی نیست اما مهم ترین مشکل پارسی ها، قهقرای مدیریتی است. گویی مجموعه باشگاه پارس جنوبی و منطقه ویژه پارس به عنوان مالک باشگاه، منتظر نشسته اند تا هوادار و فرماندار و نماینده و استاندار تیم داری کنند و آنها عکس یادگاری اش را بگیرند!
رفع برخی مشکلات تیم پارس مثل ثبت موسسه و هیات مدیره و مدیرعامل بیش از آنکه گره بازنشدنی باشد نمایانگر نتوانستن و شاید هم نخواستن است! مصداق بارز مدیریت فشل یا شاید هم زیرکانه!
تیم پارس جنوبی به مراتب در بخش مالی مشکلات کمتری به نسبت بسیاری از تیم های حاضر در لیگ برتر دارد اما پارس بدون تعارف برای مدیران باشگاه و کادر فنی و بازیکنان نه به عنوان دغدغه بزرگ اجتماعی که ظرفیتی برای دیده شدن و منفعت طلبی شده است که هر از چندی عده ای با سفارش و توصیه بر نیمکتش می نشینند و اگر یک ساعت پروازشان تاخیر داشته باشد و ناهارشان خوش پخت نباشد زمین و زمان را به هم می دوزند و آبروی این دیار کهن را می برند!
این بلواها و دعواها اگر برای باشگاه نشینان پارس جنوبی نان و آب دارد برای هوادارن متعصبش فقط حرص خوردن دارد و درد!
جم، مشکلات بزرگتر از پارس جنوبی و خاله بازی هایش هم دارد! قرار نیست مسئولان استان و شهرستان ۲۴ ساعته نگران قهر و آشتی های مدیر و مربی و بازیکن و تدارکات و … باشند!
نام باشگاه، “پارس جنوبی” است و اسم تیم هم، “پارس جنوبی”؛ قرار نیست تمام حمایت های نفتی ها از ورزش شهرستان را در حلقوم تیمی بریزیم که برای هواداران و عشق شان تره هم خرد نمی کند و برای مزه خورشت شان، آبروی شهرشان را می برد!
پارس جنوبی قرار بود منشا نشاط اجتماعی باشد اما امروز خودش استخوان گلوگیر جوانان جم شده است؛ یک روز برای عشق شان، در شهرک می بندند و روز دیگر جلوی فرمانداری تجمع می کنند و آخرش هم که ( … )! هوادارانش هم هر روز مایوس تر و دلسردتر از دیروز می شوند و جمعیت شان در ورزشگاه آب می رود و می رود و می رود…
اگر مسئول دلسوزی هست تا دیر نشده بساط کاسبی دیگران و زهر ریختن به کام مردم را جمع کند و به این دلقک بازی فوتبالی در جم پایان دهد؛ این کاخ ویران، فقط یک بلدوزر می خواهد!
