لطفا این متن را بی تعصب بخوانید!
هفته هاست که تیم پارس جنوبی وابسته به منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس درگیر حواشی است. سرمربی پارسی ها مدتی است که کلافه شده و نمی داند به چه کسی شکایت کند. مصاحبه می کند، کلیپ اعتراضی منتشر می کند، داد می زند، اعتصاب می کند، قهر می کند اما هیچ اتفاق تازه ای رخ نمی دهد!
این فقط ماجرای امروز پارس جنوبی نیست و هر مربی که وارد شده پس از اندک زمانی به همین نتیجه ای رسیده که محمد نصرتی رسیده : ” تیم پارس جنوبی را نمی خواهند و قصد دارند سقوطش دهند.”
تیم عاریه ای پارس جنوبی اما اگر برای عده ای آب و نان داشته برای مردم جم، هیچ نداشته جز عذاب و شکنجه روحی! گروه های هواداری را ببینید تا متوجه شوید با روح و روان پیر و جوان این تیم چه می کنند!
نفتی ها هیچ علاقه ای به تیم داری ندارند و این را می توان از موش و گربه بازی های شان دید. وقتی تیم، لیگ برتر بود پول نمی دادند چون مصوبه مجلس، تیم داری حرفه ای را منع کرده بود. حالا که تیم سقوط کرده و حرفه ای نیست باز هم پول نیست این بار اما بهانه منع قانونی نیست، قانون بهانه است، اصل تیم نشانه است!

مدیر عامل باشگاه پارس جنوبی در روزی که اعضای تیم در جم اعتصاب کرده و تمرین نمی کنند، در تهران، نرد عشق با سمت جدید در فدراسیون فوتبال می بازد هر چند اطرافیانش می گویند او دارد برای چندرغاز پول، پله های وزارت خانه اش را دو تا یکی بالا می رود. او البته پله ها را بالا رفته اما نه برای پارس بلکه برای خودش!
طی سال های فوتبالیِ غریبه ها در جم، باوری را شکل داده اند که پارس، تیم مردم جم است اما کیست که نداند این قصه، دروغی بیش نیست و سهم جم از این فوتبال، فقط آه و حسرت بوده است.
نفتی ها مالک باشگاهند اما هواداران را به جان نماینده و استاندار و فرماندار و امام جمعه و شهردار و شورا و هیات فوتبال می اندازند که بروید و پول بگیرید. انگار اینان، متولی باشگاهند و کیسه پول دست شان است و باید پرداخت کنند و آنان فقط سوگلی هایی که قرار است فقط با جام قهرمانی عکس بیندازند و در موفقیت ها، ژست مدیریت بگیرند!
طی این سال ها هیچ کس جرات نکرده به حضرات نفتی و مدیران باشگاه نازک تر از گل بگوید چرا که تیم همیشه در پیچ تاریخی بوده و قرارداد داران اطراف تیم، دیگران را به سکوت دعوت کرده اند، حتی گاهی کاسه های داغ تر از آش هم شده اند که “بیخود می کنید از مسئولان باشگاه مطالبه گری می کنید”!
باشگاه داری خاله بازی نیست و اگر کسی متولی امور باشگاه است باید برای شادی هوادار تقلا کند، عرق بریزد و پاسخ دهد نه اینکه در برج عاج بنشیند و بگوید “لنگش کنید”.
باشگاه پارس جنوبی اگر قرار است باشگاه باشد باید حمایت و دلسوزی و مدیریتی در حد و اندازه باشگاه را دارا باشد نه اینکه هر روز کاسه چه کنم به دست بگیرند و برایش گلریزان کنند تا چند تومان بیاید و دوباره روز از نو روزی از نو! با این روند انحلال این تیم بی صاحب و حساب و کتاب با همه تلخی اش شیرین ترین اقدام است که مرگ یکبار، شیون هم یکبار…