آوای جم:سجاد بهزادی-در تحولات بدست آمده معانی مفاهیم زیادی دگرگون شده است. بعنوان مثال دیگر نمی توان مقوله ” نا امنی ” را تنها توصیف کننده وضعیت جنگ وترور دانست، بلکه اگر فردی به لحاظ اجتماعی،سیاسی و اقتصادی در اضطراب باشد در واقع “امنیت” او تامین نشده است.در مورد تعریف” شهر” نیز همین اتفاق افتاده است.مورخان، شهر را با توجه به قدمت آن، تعریف می کنند و از نظر اقتصاددانان، شهر به جایی اطلاق می شود که معیشت غالب ساکنان آن، بر پایه کشاورزی نباشد. جمعیت شناسان نیز، تعداد جمعیت یک نقطه را، ملاک شهری بودن آن نقطه می دانند.در این میان تعریفی که از “شهر” واز منظرجامعه شناسی میشود متفاوت است.جامعه شناسان اعتقاد دارند که شاخص های یک شهر (Urban)؛ علاوه بر داشتن تراکم و تمرکز جمیعت و اقتصادی مبتنیبر تجارت، تولید صنعتی و ارائه خدمات ؛ یک شهر دارای فرهنگ خاص خود در مقابل فرهنگ روستا است و فرد شهرنشین نیز تلاش خواهد کرد شهروندی باشد که الگوهای شخصیت شهری و کنش های رفتاری مدنی را در خود تقویت کند.
شهرهای استان بوشهر و شهروندان آن؛شوراهای اسلامی و شهرداران آن چقدر به این مفاهیم آشنا هستند و توسعه شهری در شهرهای استان بوشهرچقدر بر همین مبنا برنامه ریزی میشود؟ برای پاسخ به این سئوال باید واکاوی همه جانبه و موشکافانه ای در مورد شهرهای استان، شهروندان و شهرداران آن توسط جامعه شناسان صورت گیرد، چرا که ما اصولا بر این باور هستیم که یکی از دلایل پیدایش رشته جامعهشناسی نیز، آنگونه که “جورج ریترز” تاکید داشت به دنبال پدیده شهریشدن و شهرنشینی فزاینده در اروپا بوده است. اما با این حال همچنان جامعه شناسان استان کمتر به این موضوع ورود کردند ونگارنده تلاش می کند در این یادداشت کوتاه مصداق هایی چند در این باره تشریح کند.
یکم: جامعه شناسانی چون دورکیم اعتقاد دارند در جوامع شهری جدید، شهروندان می بایست شاهد همبستگی ارگانیک در میان اجزاء جامعه و مسئولیت ها باشند.سوال من اینست که مثلا چقدر شیوه انتخاب شهردارجدید بوشهر به همگرایی و همبستگی ارگانیک بیشتر میان شهروندان منجر شده است؟ شهردار بوشهر باید بداند که نتیجه نهایی جامعه ی دارای همبستگی ارگانیک، پیشرفت و ترقی اجتماعی است.آیا تنش ها و فضای شکل گرفته درمرکزاستان برسرعملکرد وی و همچنین انتخاب مجددش ، همبستگی ارگانیک شهری را در میان شهروندان بوشهر تقویت می کند یا تضعیف ؟
دوم: نکته مهم تر اینست که چقدر منزلت شهروندان در شهرهای جدید وقدیم استان مورد اهمیت قرار دارد؟ تونیس دیگر جامعه شناسی است که با خلق دو مفهوم “گمینشافت و گزلشافت” به بررسی جوامع در حال گذار غرب پرداخته است. گمینشافت نوعی زندگی عمیق و پرمعنا و مبتنیبر منزلت است و معرف آن روستا است. اما گزلشافت زندگی سطحی و گذرا و مبتنیبر قرارداد است. تونیس بر خلاف دورکیم به زندگی شهری عصر مدرن خوشبین نبود.ماشهروندان شهرهای استان بوشهر که بسیاری از برنامه های روزمره خود را مبتنی بر قرارداد نوشته شده ای به شهرداران گاها پرحاشیه می سپاریم، چقدر منزلت مان حفظ میشود؟دراین مورد شهر جم یک مثال روشنی است از وضعیت گفته شده.شورای اسلامی این شهر شهرداری را انتخاب می کند که این شهردار بلافاصله در شهری دیگر از استان برای رسیدن به پست شهرداری به میز مذاکره می رود.دراین باره چقدر منزلت شهروندان این شهرمورد اهمیت بوده است و در واقع زندگی شهروند “گزل شافتی” که همه اموراتش مبتنی بر قرارداد است چقدر از نظر شکلی مبتنی بر اخلاق است.
سوم:گرچه آنگونه که “تونیس” اعتقاد دارد ،کرامت افراد در زندگی شهری الزاما مبتنی بر احترام نیست اما با همه این اوصاف زندگی در شهر برای ما ایرانیان؛ صرفنظر ازمدرن یا غیر مدرن بودنش خوشایند و دوست داشتنی شده است. نسبت جمعیتی کشور نیز گواه این مسئله است. شکل گیری شهرهای کوچک در استان بوشهر نیز، به نوعی تمایل به شهرنشینی را در میان مردم استان نشان می دهد.در این اشتهای شهرنشین شدن شهروندان استان،شهرداران و شوراهای اسلامی نباید از مدنیت و تحول در مفاهیم شهروندی غافل بمانند و از متغیرهایی که رشد و توسعه شهر را ناقص می بیند پیروی کنند. باید دانست نقطه ثقل حیات اخلاقی واجتماعی یک شهر چیست واین مهم را هم زمان با توسعه عمرانی شهر مدنظر قرار داد. مفاهیم و واژه ها همچنان در مدرنیته پیشرونده هر روز دگرگون میشوند.در مثالی دیگر کلمه” رفاه شهروند” دیگر تنها شامل عریض کردن خیابان های شهر نیست و شهرداران و شوراها می بایست با درک واقعی از این مفاهیم به دنبال تحقق عینی آن برای ساکنین شهرهای استان باشند وجامعه شناسان و رسانه های استان نیز ناظر بر این مسئله مهم،وضعیت جامعه شناختی شهرهای استان را واکاوی کنند.