الهام بهروزی؛
کافهگردی در سالهای اخیر در روزهای گرم و سرد در بوشهر جزئی از زندگی جوانان این شهر شده است. کافههایی که یکی پس از دیگری در گوشه و کنار این شهر بندری پا گرفته و به مکانی پرهیجان برای دیدارها و گپ و گفتهای دوستانه مبدل شدهاند. در این کافهها میتوان بهوضوح ظهور نوع جدیدی از ارتباطات را در جامعهای دید که پیش از این در قید و بند سنتها بوده است؛ هرچند این شهر در جریان جنگ جهانی اول یکی از دروازههای ورودی مدرنیته به ایران بود اما همچنان مردمانش در سنتها چنگ برده و چندان روی خوش به مدرنیته نشان نمیدادند ولی این شهر هم با پاگرفتن نسل جدید و قدرت گرفتن عصر تکنولوژی بالاخره رو به مدرنگرایی آورده است.
بدیهی است کافهها بهعنوان یکی از نمایههای مدرنیته یا دگرفضا در بوشهر با استقبال خوبی مواجه شدهاند؛ چراکه فضای آن به گونهای است که فرد در آن از آزادی و رضایتمندی مطلوبی برخوردار میشود و احساس آرامش میکند. طراحی و فضاسازی بسیاری از این کافهها ملهم از فرهنگ و هنر است و همین موجب شده که فرد وقتی در چنین فضایی قرار میگیرد تحت تاثیر هارمونی رنگها و چینش موزون دکور آن، آرامشی را لمس کند که در کمتر مکانی از شهر آن را مییابد.
به عقیده برخی از جامعهشناسان، کافهها امروزه در فضای شهری به محافل و پاتوقهایی برای تکثر خردهروایتها و معناها در میان شهروندان مبدل شدهاند. از همینروی است که شهروندان بهویژه جوانان بوشهری بهویژه در فصل تابستان که تقریبا فضای مطلوب و استانداردی برای پرکردن اوقات فراغت آنها در سطح شهر بهندرت پیدا میشود، برای مراودات دوستانه و گفتن و شنیدن خردهروایتهای روزانه به کافهها پناه میآورند تا در فضایی خنک و دنج هم دیداری با همسالان و دوستان خود تازه کنند و هم بدینشکل در فضای جامعه مدرنگرای امروزی بوشهر حاضر باشند.
یکی از رهاوردهای این کافهها برای نسل امروز و شهروندان این شهر بندری، ترویج فرهنگ گفتوگو و تبلیغ فرهنگ نوشیدنیهای فرنگی چون قهوه و انواع آن و دیگر نوشیدنیهای سردی است که تا پیش از این، بیشتر در میان خانوادهها و گروههای خاص رایج بود. این فرهنگها در سایه ترویج کافهنشینی در حال فراگیری در جامعه کنونی بوشهر است. بهجرات میتوان گفت که به واسطه رشد فرهنگ کافهنشینی ما امروز شاهد افزایش مصرف انواع قهوه در میان شهروندان امروزی بهویژه جوانان این شهر شدهایم. انگار پیش از این، مردم بوشهر کمتر تمایل به چاشت یا میل این نوشیدنی مدرن داشتند.
افزون بر این، کافهها به دلیل فضای آزادمحوری که دارند به پاتوقی برای گپ و گفت دوستانه و حتی گفتوگو پیرامون مسائل روز جامعه و نقد کژکارکردیها مبدل شده است. گاه افراد همفکر در این فضاها گرد هم میآیند و پیرامون شرایط عمومی جامعه و سوءمدیریتها با هم صحبت میکنند؛ اما به عقیده بسیاری از جامعهشناسان، بیشتر کنشهای رفتاری افراد در کافههای بر مبنای احساسات، روابط دوستانه، قومیت و سنت است تا الگوهای رفتاری دیگر.
بههر روی، امروزه فرهنگ کافهنشینی در بوشهر در حال فراگیری است. کافههایی که بهطور ناخودآگاه مروجانی برای ظهور و بروز فرهنگی جدید هستند؛ فرهنگی که در حال عجین کردن جامعه سنتی بوشهر با خردهروایتها و معناها و مفاهیم مدرن است و بدین طریق جامعه کنونی را به سمت تحولخواهی و نوگرایی سوق میدهد. برای مثال، کافهها با فراهم کردن فضایی فرهنگمحور و دنج، محفلی امن برای حضور زنان و دختران بوشهری شدهاند؛ دخترانی که تا پیش از این در جامعه سنتی درگیر تابوها و محدودیتهای دست و پاگیری بودند و بخت کمی برای حضور آزادانه در فضای جامعه را داشتند.
یک بانوی بوشهری در این باره به بامداد جنوب گفت: از وقتی کافههای مختلف و رنگارنگ در بوشهر پدید آمده، من و دوستانم اغلب دورهمیها یا قرارهایمان در این کافهها میگذاریم. چون ماهیت فضایش به شکلی است که خواه ناخواه در آن احساس امنیت و آرامش میکنیم. راحت با هم در مورد مسائل و مشکلاتمان صحبت میکنیم. قطعا ما در سینما نمیتوانیم اینچنین با هم صحبت کنیم، چون آنجا فقط میتوانیم فیلم ببنیم یا در سالن کنسرت نمیتوانیم با هم راحت صحبت کنیم، چون آنجا موسیقی میشنویم. بنابراین وجود کافهها برای فضای شهری بوشهر امری لازم و ضروری بود. ما در تابستان بهدلیل گرما نمیتوانیم در ساحل دریا قدم بزنیم و با هم گپ بزنیم چون گرما ما را کلافه میکند یا شرجی و دمای بالای هوا به ما اجازه نمیدهد که در پارک دور هم جمع بشویم و دیداری تازه کنیم!
وی در پاسخ به این سوال که معمولا در کافهها به چه بهانهای دور هم جمع میشوید، توضیح داد: خب، معمولا برای دیدار همدیگر و تازه کردن دوستیهایمان دور هم جمع میشویم. در این میان، با هم صحبت میکنیم و از حال و روز هم بیشتر خبردار میشویم.
این شهروند در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا برای گفتوگو درباره مسائل سیاسی یا بحثهای مهم روز یا نقد شرایط کنونی شده که در کافه با دوستانتان قرار بگذارید، گفت: خیر؛ چون اهل سیاست نیستم و هر بار که دور هم با دوستانم جمع شدیم، بیشتر از خودمان و کارها و اهداف و برنامههایمان صحبت کردیم. حالا شاید بهطور جسته و گریخته گاهی از گرانی یا برخی از مسائل اجتماعی صحبت کرده باشیم ولی هیچکدام اهل سیاست و حاشیههای آن نیستیم.
وی در پایان، کافه بهویژه کافههایی را به که فرهنگ و هنر ایرانی و بومی مزین شده، مکانی امن برای دورهمیهای دخترانه و پرکردن مفید اوقات فراغت جوانان دانست و افزود: در شهری که مسوولان فرهنگی کمتر زیرساختی را برای پرکردن اوقات فراغت ما فراهم کردهاند، این کافهها هستند که مکانی برای ترویج فرهنگ و هنر ایرانی شده است. همین موسیقی که در این کافهها پخش میشود یا غذاهایی که سرو میشود همه اینها به خودی خودی مروج فرهنگ مادری من هستند و مرا ضمن اینکه با فرهنگ مادریام پیوند میدهند، با فرهنگهای جدیدتر نیز آشنا میکنند. ما کمتر در چنین فضاهایی رفتارهایی ضدفرهنگ میبینیم. هر چه میبینیم به نوعی با فرهنگ و هویت ما مرتبط است که با بیان و شکل جدیدتری عرضه میشوند.
شهروند دیگری هم کافه را مکان پرشوری برای حفظ روابط دوستانه و گفتوگو کردن دانست و در این باره به بامداد جنوب گفت: هرچند همچنان وجود کافه برای برخی از جریانهای فکری هنوز توجیه نشده است و به لطف نفوذی که دارند، هر از چندگاهی با تعطیلی چند روزه کافهها تلاش میکنند تا کارکرد آنها را در فضاهای شهری بد و منفی جلوه بدهند؛ ولی باید بگویم که کافهها مانند هر مکان عمومی و فرهنگی دیگری هیچ خطری برای جامعه و شهروندانش ندارد، فقط باید فرصت داد تا این مکانها یا به قول کارشناسان مدیریت شهری، دگرفضاها در فرهنگ و فضای شهری جای خود را بیابند. قطعا هر مکانی در فضای شهری کارکرد و تعریف خاص خود را دارد. کافهها هم کارکرد خود را دارند.
علی که ۲۶ سال دارد و دانشجوست، سپس تاکید کرد: کافهها به نیازهای معاشرتپذیری، گفتوگو، اوقات فراغت، گروهجویی و… جواب میدهند. در کافهها اصل بر نیازهای فکری و عاطفی است. میتوان با استفاده از این کارکردها پتانسیلهای مختلفی را برای حضور افراد فراهم کرد. این نظر من نیست، نظر جامعهشناسان است که به بررسی کارکرد کافه در فضای شهری پرداختهاند.
وی با تاکید بر اینکه کافهها در دنیای امروزی که فضای مجازی، انسانها را به سمت فردیتگرایی و تنهایی سوق میدهد، محلی برای گردآوری افراد در فضایی مدرن یا ماخوذ از فرهنگ ایرانی است، تصریح کرد: بنابراین کافهها بیش از اینکه تحفه زندگی مدرن باشند، ظاهرنویافته قهوهخانهها هستند که با آداب مدرنتری افراد بهویژه جوانان را گرد هم میآورد و بدینشکل زندگی اجتماعی ما را در عصر تکنولوژی تقویت میکند. فرهنگ گفتوگو را در جامعهای که دائم مونولوگ در آن تاکید شده، تبلیغ میکند. فرهنگ غذایی ایرانی و جهانی را که دربردارنده نوشیدنیها و خوراکیهای متنوعی است، به ذائقه جامعه تزریق میکند. اینگونه نیست که فقط مروج قهوهنوشی یا غذاهای فرنگی باشد. بخشی از منوی این کافهها را شربتها و غذاهای ایرانی تشکیل میدهد. دیگر این به ذائقه سفارشدهنده برمیگردد که کدام غذا یا نوشیدنی را انتخاب میکند!
این شهروند در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه بیشتر به چه بهانهای با دوستانتان به کافه میروید، گفت: برای دیدن همدیگر و گپ و گفتهای دوستانه. در کنارش قهوهای هم میخوریم، شامی هم میخوریم. گاهی هم از سیاست حرف میزنیم. از وضعیت جامعه، از تاثیر تورم بر اقتصاد و مباحث اینچنینی.
وی همچنین در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا شده در بحثهای سیاسی با هم اختلاف نظر پیدا کنید، بیان کرد: اختلافنظر یک چیز طبیعی است و در بحثهای ما پیش میآید اما به شکلی نیست که از هم کینه بگیریم یا قهر کنیم؛ چون اغلب هم سن و سال و همفکر هستیم و معمولا وقتی هم نتوانیم تاب بیاوریم و عصبانی میشویم، سعی میکنیم بحث را کوتاه کنیم و کنار هم لذت ببریم. چون مشکلات و دغدغههای زندگی آنقدر زیاد شده که نباید با کش دادن بحثهای سیاسی آن لحظاتی که کنار هم هستیم، خراب کنیم.