چند روز پیش خبری در رسانه ها منتشر شد که دادستان اصفهان اعلام کرده: طبق فتوای علما و همچنین براساس قانون، دوچرخه سواری بانوان در فضای عمومی فعل حرام است و برخورد می شود!
دادستان همچنین به مصوبه ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر اصفهان استناد کرده و گفته این ستاد درخواست پیگیری و برخورد با زنان دوچرخه سوار دارد!
اینکه چطور، موضوعی که منع قانونی ندارد توسط دادستان یک شهر به سادگی به جرم تبدیل می شود؟؛ اینکه چطور مصوبه یک ستاد، که انگار کارکردش فقط در حوزه زنان و پوشش و دوچرخه سواری است!، فراتر از قانون قرار می گیرد؟؛ اینکه چطور زنان در گذشته های دور منعی برای اسب سواری نداشته اند اما امروز و در عصر جدید، از دوچرخه سواری منع می شوند؟؛ اینکه چطور کشوری یکپارچه با سلایق متفاوت اداره می شود که نگاه یک مسئول، رفتاری جزیره ای و خارق العاده را ایجاد می کند را باید از متولیان اداره امور مملکت پرسید که با مملکت و اعتماد عمومی چه می کنند اما یک نکته مهم را لازم است بیان کنم:
سالهاست که عده ای در کشور تلاشی عجیب را شروع کرده اند که زنان را در پستوی خانه ها حبس کنند و چنان در این مسیر، با جدیت گام بر می دارندکه باید نگران فردای ایران شد.
انگار جماعتی، هر مصیبتی که بر کشور می رود از اختلاس و رانت و رشوه و دلالی و زورگیری و سرقت گرفته تا طلاق و اعتیاد و فقر و تورم را از چشم و ابروی زنان می بینند که اگر این نبود خروجی جلسات شان، قلع و قمع زنان نبود!
اینکه مدام محدودیت های زنان در جامعه را افزایش دهیم و یک روز دوچرخه سواری را جرم انگاری کنیم و یک روز دیگر ورود به ورزشگاه را ثلمه به دین و آیین تعریف کنیم، ناشی از نگاه ابزاری جنسیتی و جنسی صرف به نیمی از جمعیت کشور است و باور دارم با این نگاه، نه به بهشت خواهیم رسید نه به مدینه فاضله! این ره جز به افزاطی گری و لجاجت ختم نشده و نخواهد شد.
ما زنان مثل نیمی از جمعیت دیگر جامعه به شادی و نشاط و ورزش و تفریح و سرگرمی نیاز داریم و این اوج ظلم است که شعار احترام به زن سر دهیم اما در عمل، عکس آن اقدام کنیم!
این راهی که عده ای غیر کارشناسانه و اسیب زا در حال طی آن هستند نه به صلاح ملک و مملکت است و نه به صلاح زنان اما انگار عده ای جز به نابودی و تحقیر زنان، دل شان خنک نمی شود. بمیریم راضی می شوید؟!