سجاد بهزادی
به قدر صدها هکتار جنگل و مراتع ای که در کشور طعمه ی آتش میشود تا پایداری توسعه فاصله داریم.
جهان توسعه یافته به دنبال آن است که از “توسعه پایدار به پایداری توسعه” برسد و علاوه بر پایداری در منابع طبیعی، پایداری سیاسی، پایداری اجتماعی و پایداری اقتصادی نیز حاصل کند اما ما همچنان اندرخم یک کوچه ایم.
به باور بسیاری از مسئولان شرایط کشور،شرایط عادی نیست.توسعه در کشور ما سالهاست تحریم خورده و سیاست زده شده است.حالا این توسعه کم جان ما کرونازده هم شده است.در این شرایط آتش به جان طبیعت و منابع طبیعی می افتد.با کدام ابزار و توان و اندیشه توسعه خواهانه آتش مهار شود.
نوع خبرها و سخنان مسئولان در مورد آتش سوزی صورت گرفته در غرب و جنوب کشور نشان می دهد تحریم ها و بی پولی ها در کنار مدیریت توسعه گریز ما ، چقدر بر بخش های مختلف جامعه تاثیر عمیقی برجای گذاشته است و فرسنگ ها فرسنگ ما را تا پایداری توسعه عقب رانده است.در یک مورد تنها،
“فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها میگوید” وزارت دفاع از دو سال گذشته و به دلیل تامین نشدن بودجه، بالگردهای اطفای حریق را در اختیار این سازمان قرار نمیدهد…و اگر تجهیزات هوایی زودتر اعزام شده بود، همان روز اول امکان اطفای حریق و مهار آتشسوزی در جنگل های بوشهر و کهگیلویه و بویراحمدوجود داشت.
معنی دیگر کلام فرمانده اینست که دیرزمانی است آتش اختلاف و ناهماهنگی و تحریم، قبل از آنکه به جان طبیعت افتاده باشد،مدیریت کشور را خاکستر کرده است.بنظر میرسد کشور نمی تواند مفاهیمی مانند توسعه پایدار و حفظ اکوسیستم طبیعی خود را از دل تحریم و تهدید و مدیریت بحران زده نجات دهد و برای آن برنامه ای داشته باشد.وقتی گفته می شود کشور شرایط عادی ندارد، روشن است که چراغ توسعه پایدار بیش از هر زمان به سوسو افتاده است.