مصطفی ارجمند
شیخ موسی احمدی ۵۸ ساله برای دومین بار توانست با پیروزی در انتخابات مجلس شورای اسلامی از حوزه دیر، کنگان، جم و عسلویه وارد مجلس شود.
شیخ پیش از این هم در دور نهم مجلس، بر صندلی سبز بهارستان تکیه زده بود و چه از لحاظ سن و سال و چه تجربه، یک سر و گردن بالاتر از نمایندگان تازه به دوران رسیده است.
احمدی با تجربه ۴ سال نمایندگی، به خوبی می داند که مجلس، جای خاله بازی و جوگیری های سیاسی نیست و امیدوارم از این رهگذر بتواند با درایت تر و پخته تر برای کمک به مردم حوزه انتخابیه اش گام بردارد. هر چند قرعه مسند نشینی شیخ باز هم به تحریم و تهدید و تورم گره خورده و کار را بسیار سخت کرده است.
چند نکته را لازم دانستم در همین ابتدای مجلس به جناب شیخ متذکر شوم:
اول: همانطور که در تحلیلی هم به آن اشاره کردم فرصت نمایندگی یازدهم بسیار کوتاه است و اگر نماینده ای نتواند از این فرصت کوتاه بهره ببرد قافیه را باخته و جز افزودن یک رزومه به ویترین افتخارات شخصی اش و البته نمره منفی مردم، نتیجه ای به دست نیاورده است.
شیخ باید از هر فرصتی برای کاهش آلام مردمش در استراتژیک ترین نقطه اقتصادی ایران بهره ببرد. نمایندگی جنوب استان و یدک کشیدن نام عسلویه، فرصت مغتنمی است تا امتیاز گیری برای رفاه بیشتر مردم و رفع مشکلات در دستور کار قرار گیرد.
دوم: فصل انتخابات فصل بازی های سیاسی است؛ از چرخش های سیاسی از یک جناح به جناح دیگر تا قرابت های منفعت طلبانه کاسبان سیاست و اقتصاد به کاندیدای پیروز انتخابات! آنچه پس از انتخابات باید به آن توجه داشت اینکه مردم رفتار نمایندگان شان را با دقت زیر ذره بین دارند و هر اقدام را با نگاه خوشبینانه یا بدبینانه قضاوت می کنند.
پایان روند انتخابات یعنی آغاز فصل جدیدی از روبرویی با واقعیت های جامعه و تکالیف و اختیارات نمایندگی. شیخ موسی احمدی و یارانش باید از گارد رقابت های انتخاباتی خارج شوند و فراتر از شعارهای انتخاباتی، برای رفع مشکلات عامه مردم در سطح کلان و حوزه انتخابیه تدبیر کنند.
سوم: یکی از آفت های نمایندگی، ورود نمایندگان یا اطرافیان به بازی های سیاسی و کسب قدرت است. این را به روشنی می توان در رفتار برخی اطرافیان شیخ در ۴ شهرستان جنوبی دید. این ماجرا البته نه تازگی دارد نه مختص به یک جناح است اما شیخ با تجربه باید برای صیانت از جایگاهش، هر چه زودتر تکلیفش را با کاسبان سیاسی و قدرت روشن کند و اجازه ندهد نام او و رای هوادارانش را بازیچه مطامع کودکانه خود قرار دهند.
نماینده مجلس مسئول عزل و نصب مدیران نیست و تنزل دادن این جایگاه به سطح فرماندار یک شهرستان، بی حیثیت کردن نام خود و نمایندگی مجلس است.
چهارم: مجلس یازدهم از همین ابتدا نشان داد بسیار کم اثرتر از مجالس قبل خواهد بود. از مصاحبه های خام و ناپخته جوانان تازه وارد که مجلس را با میتینگ های رسانه ای اشتباه گرفته اند تا نمایندگانی که به اولیات و بدیهیات جایگاه نمایندگی هم واقف نیستند و هر روز با سوژه ای جدید دستخوش طنزهای فضای مجازی می شوند.
کارکردن با این نمایندگان برای شیخ با تجربه نباید سخت باشد و همانطور که در گام اول توانست نایب رئیسی کمیسیون انرژی را به دست آورد باید بتواند طرح های مبتنی بر منافع مردمش را هم در مجلس قالیباف پیشنهاد و به تصویب برساند.
ایجاد فراکسیون هایی که بار رای آوری طرح ها را افزایش دهند مانند طرح فراکسیون زاگرس نشینان که نگاه شیخ هم بوده یا طرح فراکسیون نفت نشینان می تواند برای امتیازگیری از لابی های قدرت مجلس تاثیرگذار باشد.
پنجم: شیخ اصولگراست و بخش عمده سبد رایش را از اصولگرایان سنتی به دست آورده است اما امروز نماینده همه مردم حوزه انتخابیه است و نباید خود را وارد بازی های کودکانه بگیر و ببندها و فیلتر و طرح های سطحی نگرانه متحجرین کند. اگر قرار است پای طرح یا لایحه ای را امضا کند پیش از آن نیم نگاهی به اولویت های مردم ایران و حوزه انتخابیه اش بیندازد تا به جای درمان، درد را به جامعه تزریق نکند.
ششم: یکی از معضلات نمایندگان ادوار قبل، نشستن و جوابیه دادن و تکذیبیه صادر کردن برای حرف هایی بوده که به آنان منتسب شده است.
برای احترام به افکار عمومی هم که شده سایت اطلاع رسانی جامعی برای دوران نمایندگی راه اندازی شود تا همه بتوانند به راحتی گام های نماینده خود را در مجلس رصد کنند.
شیخ هم با تکیه بر شفافیت آرا، اقدامات خود در مجلس که جنبه امنیتی ندارد را به صورت مستمر اعلام کند تا مردم نخواهند از پچ پچ های گوشه و کنار رفتارهای نماینده را واکاوی کنند.
هفتم: نماینده جنوب استان بوشهر، مسئولیت سختی در نحوه مواجهه با نفت و گاز و پتروشیمی دارد. نفتی ها نشان داده اند پایش برسد برای هیچ مسئولی در استان تره هم خرد نمی کنند و نتیجه تقابل مسئولان محلی و نمایندگان با نفت، شکست ۳ هیچ مسئولان بوده است.
بسیاری از انتظارات مردم و مسئولان از نفتی ها هیچ مرجع قانونی ندارد. اگر قرار است سهمی بیشتر از نفت و مزایایش داشته باشیم دو اقدام باید صورت گیرد: یکی تصویب برخی قوانین حمایتی که نفت را ملزم به خدمات دهی کند و دوم نظارت تام و تمام بر عملکرد نفتی هاست.
یکی از مواردی که سالهاست به عنوان چالش بین مردم و نفت مطرح می شود موضوع مسئولیت های اجتماعی است. چون قانون جامع و مشخصی در این زمینه وجود ندارد همیشه برداشت های متفاوت، بحران ساز شده است. اگر می خواهید نام خود را به عنوان یک قهرمان در استان بوشهر جاودانه کنید این موضوع را قانونمند سازید و تکلیف سهم وزارت نفت و شرکت های تابعه و وابسته اش را در توسعه جنوب استان و اساسا استان بوشهر روشن کنید.
هشتم: در ایران، قرار است یک نفر شعار سال و راهبردهای کلان را اعلام و از مسئولان تحقق آنها را بخواهد و آن هم رهبر جمهوری اسلامی ایران است. سایر مسئولان قرار است به جای شعار دادن و مصاحبه های دلخوشکنک، در تراز تکالیف و اختیارات خود به تحقق شعارها کمک کنند و به جای “باید” واژه “انجام شد” را استفاده کنند.
“وضعیت آب عسلویه و جم خوب نیست، سد باغان پول می خواهد، اسکله کنگان اعتبار می خواهد، کشاورزان ضرر کرده اند، راه دیر بوشهر باید تکمیل شود، آلودگی کنگان و عسلویه باید رفع شود، ریل قطار باید به جنوب استان برسد، پارس جنوبی جم پول می خواهد و …” جملاتی است که سالهاست شنیده می شود و همه هم بر لزوم و ضرورت و اهمیت و توجه به آن تاکید می فرمایند!
برای بیان مشکلات، مردم و شوراها و رسانه ها کفایت می کنند و نماینده و استاندار و فرماندار وظیفه دارند این “باید” ها را به “هست” تبدیل کنند وگرنه برای دادزدن مشکلات که نیازی به اینهمه هزینه و اشغال صندلی مجلس نیست!
نهم: بخش بزرگی از مشکلات مردم نه در حوزه انتخابیه که در مجلس قابل رفع است. وقتی اعتباری برای بهبود زیرساخت های آب وجود نداشته باشد مسئول محلی کاری نمی تواند انجام دهد. وقتی بحران مالی و ارزی کشور را فرا می گیرد صنعت و معدن و اصناف و تعزیرات هم فشل می شوند. هنر نماینده این است که این بحران ها را به صورت ریشه ای در کشور حل و فصل کند.
شیخ به جای جلسات بیهوده و فاقد خروجی در استان و جنوب استان با این مدیر و آن مدیر و تلف کردن وقت گرانبها، گزارش مشکلات را بگیرد و با تیم کارشناسی برای رفع شان در سطح کشور چاره جویی کند. اگر هفته ای ۱۰ بار با مدیر عامل آب و فاضلاب استان هم جلسه بگیرید خروجی اش می شود ” تاکید مدیر عامل بر تلاش و اهتمام برای رفع مشکلات” و ” تاکید نماینده بر تسریع رفع مشکلات” و نهایتا “هیچ”.
دهم: شیخ ۴ سال نماینده مردم بوده و به معضلاتشان واقف است. بخشی از چالش ها و بحران های مردم عمری نزدیک به ۲ دهه دارد. اگر فقط از حدود ۲۰ چالش اصلی جنوب استان، ۵ چالش آن در دوره یازدهم حل شود شیخ رسالتش را به پایان رسانده است و می تواند ادعا کند نماینده خوبی بوده است.
احتمالا این آخرین دوره حضور شیخ در مجلس خواهد بود و پایان دوره یازدهم شیخ وارد ۶۲ سالگی می شود و دیگر باید کار را به جوان ترها واگذارد. همین هم فرصت خوبی است که شیخ بی دغدغه رای و رای آوری، آنچه لازمه توسعه کشور و منطقه و رفاه مردم است را بدون توجه به خط و نشان های سیاسی و باج دادن به محافل قدرت دنبال کند./کنگان نیوز