در روزهایى که فضاى سیاسى استان متاثر از طرح گزینه هاى مختلف است برخى فعالان سیاسى و رسانه اى بیش از آنکه رویه فرصت ساز پیشه کنند، دست به فرصت سوزى هاى بزرگى مى زنند.
وقتى قرار است تنها یک نفر براى استاندارى انتخاب شود چرا باید سرمایه هاى انسانى بى بدیلى که هر کدامشان براى رسیدن به امروزشان سال هاى زیادى را آموخته اند را سیبل کنیم و بى واهمه بتازیم که آن نشود تا گزینه موافق مان کت استاندار شدن را به تن کند.
به فرداى روز بعد از این انتخاب هم فکر کنیم، به مشکلات تلنبار شده استانى با این حجم از ظرفیت و پتانسیل که چرا باید پسوند مناطق محروم کنار نامش بنشیند، در استان هایى که براى یافتن گزینه هاى مطلوبشان در استان هاى مجاور دست به سرچ مى شوند اما ما خودمان نیروهاى بومى را لت و پار مى کنیم بعد هم مى گویم باید از نیروى بومى حمایت کنیم!
تا یک بار دیگر نشان دهیم که چرا فرشته نجات نمى تواند بر بال ما بنشیند.
مجموعه ایى از شایستگان استان در تراز ملى وجود دارند که در حوزه هاى مختلف مدیریتى توان بى نظیرى را دارند که مى توانند در حل معضلات استان قدم موثرى بردارند اما بروز چنین سورفتارهایى از سوى برخى فعالان سیاسى و یا حامیان هر کدام از گزینه هاى پیشنهادى در سطح استان موجب بروز انشقاق بین این شایستگان مى شود که بروز چنین شکاف و انشقاقى یک استان را از ریل توسعه و پیشرفت خارج خواهد مى کند. با مکاره گرى هایى مثل اینکه؛ چرا فلان شخص در استان نبوده، قبلا براى استان چه کرده و چرا فلان شخصیت از ایشان حمایت کرده، چرا فلان آقا عضو فلان حزب بوده که نبوده، چرا در دولت دیروز و پریروز حضور داشته پاى هم خط کش مى گذارند، پیامد این زد و خوردها بیش از آنکه گزینه ایى را از صندلى سنگى دور کند، موجب نخبه پراکنى از استان خواهد شد.
در میان لیستى که پر است از گزینه هاى باتجربه و جوان باید مقدارى وسعت اندیشه ما بیش آدم هاى دو متر این طرف و آن طرف مان، معطوف به توسعه استان باشد. عمادى یا امید، الماسى یا زارع، دهدشتى یا مصلح، شکوهى یا درویشى و عوض پور یا حق شناس … هر کدام شان براى بوشهر چه در کسوت استاندار بودن یا نبودن سرمایه هایى بى بدیل هستند که مى توانند در رفع باگ هاى استان موثر باشند که اگر قرار باشد ما بزرگان مان رو بزنیم خودمان بى پناه کرده ایم.
در میان سه گزینه مطرح شده آخرى امید، زارع و ایرانى دو گزینه مطرح استانى بدون شک قدر تر از محمدتقى ایرانى هستند.
محمد امید بیش از آنکه بتوان سیاسى و جناحى قلمدادش کرد مدیرى عملگرا بوده و سابقه روشنى هم در کارنامه خود دارد او علاوه بر اینکه از سوى تبادار براى رسیدن به کرسى استاندارى بوشهر حمایت مى شود بزرگانى در استان فارس مترصد نشاندن او بر صندلى استاندارى فارس هستند.
ارسلان زارع دیگر مدیر نجیب و کاربلد و با تجربه بوشهرى است که با داشتن سابقه استاندارى گیلان و فرماندارى دولت اصلاحات این روزها مطرح است، زارع را شاید بتوان اجماع پذیرترین گزینه ممکن دانست و از این حیث شاید گروه ها و جناح هاى سیاسى بیش از هر بتوانند روى نام او اجماع کنند.
نه که خوشبیانه از همان رسم مداراجویانه رئیس جمهور که مى خواهد ایران براى همه باشد این بار دیدمان را وسعت ببخشیم و سینه هایمان را فراخ تر کنیم.
براى اینکه بوشهر، بزرگ، برخوردار و زیبا شود به همه آدم ها و امیدهایش، عمادى هایش و تبادارهایش و … نیازمند است.