• امروز : شنبه - ۲۱ مهر - ۱۴۰۳
  • برابر با : 9 - ربيع ثاني - 1446
  • برابر با : Saturday - 12 October - 2024
5

گزارشی از وضعیت ترکیب جنسیتی در دانشگاه‌ها؛ تساوی یا توازن

  • کد خبر : 352
  • 14 اردیبهشت 1390 - 13:05

گزارشی از وضعیت ترکیب جنسیتی در دانشگاه‌ها؛ تساوی یا توازن

گزارشی از وضعیت ترکیب جنسیتی در دانشگاه‌ها؛ تساوی یا توازن

گزارشی از وضعیت ترکیب جنسیتی در دانشگاه‌ها؛ تساوی یا توازن


مقدمه

در چند سال اخیر، ترکیب جنسیتی در دانشگاه‌ها از جمله مسائلی است که توجه تحلیل‌گران مسائل اجتماعی را به خود جلب کرده‌ است. آنچه از تحلیل و توجه به آمارهای موجود در این‌باره به دست می‌آید، افزایش تعداد روز‌افزون دختران در دانشگاه‌ها و کاسته شدن تعداد پسران است به طوری که در برخی از دانشگاه‌ها دیگر هیچ کلاسی با اکثریت پسران و یا اقلیت نسبی آنها برگزار نمی‌شود. این مسأله گرچه به صورت واضح و آشکار چندان مورد تحلیل واقع نشده است، ولی اذهان را به خود مشغول کرده‌است. برخی از این پیامدها که موجب حضور فعال دختران در بدنه اشتغال مدیریت کشور در سال‌های آتی می‌شود، فرصت طلایی زنان ارزیابی می‌شود و برخی دیگر این پیامدها را که می‌تواند توازن اجتماعی را دستخوش تغییر کند با نگرانی دنبال می‌کنند. در این گزارش با ارائه آمار و تحلیل مساله تلاش شده است دلایل و پیامدهای این پدیده مورد ارزیابی قرار بگیرد.

تاریخچه افزایش حضور دختران در دانشگاه‌ها

پیروزی انقلاب ‌اسلامی و در پی آن انقلاب فرهنگی و پاک سازی دانشگاه‌ها از عناصر بیگانه، موجب گردیده، سطح اعتماد خانواده‌ها به دانشگاه‌ها افزایش یابد و شرایط برای دختران که تا به حال امکان کمی برای حضور در دانشگاه‌ها داشتند، بهبود یابد.

به مرور پس از جنگ تحمیلى، با اشاعه هرچه بیشتر فرهنگ مدرنیته، فضای عمومی کشور دستخوش تغییراتی شد. رشد شهرنشینی بار دیگر فزونی گرفت و توسعه اقتصادی به عنوان برنامه اصلی نزد دولت‌مردان ارزش فوق‌العاده یافت. خانه‌های پایتخت به آپارتمان‌ها و برج‌های مجلل تبدیل شد و روند صعودی تورم و فشار طاقت‌فرسای اقتصادی برگرده خانواده‌ها تحمیل گردید. دیگر مردان به تنهایی قادر به تأمین معاش برای خانواده نبودند و زنان باید به کمک همسران خود می‌شتافتند.

از طرفی رسالت رسانه ملی تبلیغات پیرامون اشتغال و تحصیل زنان را در قالب‌‌های مختلف به‌ویژه مجموعه‌های تلویزیونى، رونق بخشید و با تبلیغات منفی علیه کار زنان در خانه با عناوینی چون کلفتی و ماندن در پستو، زنان را به تحرکی بیشتر برای نجات از آن اسارت فرا‌‍‌خواند و خانه‌داری را به عنوان فعالیتی پست و بیهوده به تصویر کشید. از طرفی دیگر، تهران به عنوان توزیع کننده الگو در تمام خرده‌فرهنگ‌ها، الگوهای رفتاری و زندگی را از طریق جعبه جادویی انتقال می‌داد و الگوبرداری جوانان شهرستانی را موجب شد و به این ترتیب در عرض چند سال از نوع پوشش گرفته تا حرف زدن، تهرانی شد و از آن‌ جمله بود میل به خروج از خانه‌ها برای دختران. پس از آن مدرنیته به تدریج آثار فرهنگی خود را نیز نمایانگر ساخت و تبلیغ استقلال زنان از درآمد مردان، مقابله با تعاریف خانواده سنتی و… دختران را هر چه بیشتر به سمت دانشگاه‌ها کشاند و از طرفی با تأسیس دانشگاه‌های مختلف و فزونی دانشجو و فارغ‌التحصیل سطح کارشناسى، دیگر داشتن مدرک تحصیلی امتیاز ویژه‌ای برای به دست آوردن فرصت‌های شغلی نبود و به مرور باعث شد پسران انگیزه لازم را برای ادامه تحصیل در دانشگاه از دست بدهند و فرصت دوران جوانی را صرف به دست‌ آوردن فرصت شغلی نمایند و این عرصه را برای دختران مهیا نمود تا در رقابتی به نام کنکور موفق‌تر عمل نمایند. البته نظام وظیفه سربازی هم به عنوان یک عامل دیگر در این روند موثر بوده است. پسران که بعد از پایان دوره تحصیلات عمومی برای اولین بار موفق به ورود در دانشگاه نمی‌شدند باید به خدمت سربازی می‌پرداختند. و فرصت کمتری برای سرمایه‌گذاری در این زمینه داشتند.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفتگو با «حورا» دلایل موفقیت دختران را در برابر پسران برای ورود به مراکز عالیه تحصیلى، چنین برشمارد:

چون پسرها باید عهده‌دار معاش خانواده باشند، در شرایط تنگنای مالی نمی‌توانند درس بخوانند و به دنبال کسب مدرک دیپلم در پی یافتن شغل می روند و فرصتی برای آماده شدن برای کنکور و خوب درس خواندن پیدا نمی‌کنند.

عفت شریفی کوه‌بنانی با اشاره به فاصله گرفتن دوساله پسران با تحصیل می افزاید: پسرها بعد از دیپلم باید به سربازی بروند در حالی‌ که دختران چنین مساله‌ای ندارند و بعد از سربازی هم باید کمک خرج خانواده بوده و وقتی هم که ازدواج کردند باید به فکر تأمین معاش خانواده خود باشند، بنابراین دیگر فرصتی برای دانشگاه رفتن باقی نمی‌ماند.

عوامل رویکرد دختران به دانشگاه‌ها

۱٫ گذر از سنت به مدرنیته که موجب تحولات اجتماعی شد و زنان به عرصه‌های اجتماعی وارد شدند و برای حضور در اجتماع نیاز به تخصص داشتند که این تخصص را باید در دانشگاه کسب می‌کردند.

۲٫ گسست نسلی و بی‌رغبتی نسبت به مؤلفه‌های فرهنگی نسل سابق و عدم درک متقابل دختران و والدین باعث شد تا دختران مدل زندگی مادران را الگوی مناسب خود ندانسته، با درس خواندن و دانشگاه رفتن مدل جدیدی از زندگی را تجربه کنند.

۳٫ افزایش تدریجی سن ازدواج موجب گردید فاصله اخذ مدرک دیپلم تا زمان ازدواج برای دختران بیشتر شده و دختران فراغت تا قبل از ازدواج را با دانشگاه رفتن سپری کنند.

۴٫ از دیگر دلایل اشتیاق دختران برای حضور در دانشگاه، کسب هویت مستقل از مردان یا به تعبیر کلى، استقلال عنوان شده است. دختران ریشه خودکامگی مردان در برابر زنان را برتری در مسایل مالی می‌دانند و معتقدند با آمدن به دانشگاه و کسب مدارک عالیه تحصیلى، زمینه برای اشتغال مناسب با درآمد مکفی آماده شده و آنان می‌توانند مستقل از مردان و هم ردیف آنان در جامعه حضور داشته باشند.

۵٫ یکی ازعوامل مهم این رویکرد که نباید از آن غفلت نمود علاقه‌مندی عده‌ای نه چندان کم از دختران به علم آموزی است، چون این میل و رغبت به تحصیل علم،‌ از برکات نظام اسلامی و مبتنی بر دیدگاه‌های معمار انقلاب که توجه ویژه به زنان داشته‌اند، می‌باشد.

بازخوانی آمارها

آمار شرکت‌کنندگان و پذیرفته‌شدگان آزمون سراسری در گروه‌های مختلف آزمایشی در مجموع گروه‌ها و همچنین مقایسه درصد قبولی دختران و پسران در دانشگاه‌ها، مبین مسایل زیادی است، ضمن اینکه نکات جالبی در این آمارها نهفته است. ازمیان ۳۰ استان کشور که البته تا سال ۸۳ تعدادشان ۲۸ استان بوده است، استان‌هایی که تعداد بیشتری از داوطلب را داشته‌اند مورد بررسی قرار می‌گیرد. آمارها مربوط به سال‌های ۷۸ تا ۸۵ است هم‌زمان با شیوع آثار پدید آمده از سیاست‌های کلان اقتصادی دوران سازندگى، استان‌های تهران، اصفهان، خراسان (بدون تفکیک فعلی)، خوزستان،‌ فارس، گیلان، و مازندران در این مقایسه‌های آمارى، بیشتر مورد توجه واقع شده‌اند اما در حین این بررسی به برخی نکات جالب در آمار استان‌های دیگر نیز توجه می‌شود. ضمن اینکه به لحاظ گروه آزمایشی نیز، تفکیک انجام شده تا میزان اشتیاق پسران و دختران به شرکت درگروه‌های آزمایشی و میزان موفقیت آن‌ها مورد توجه قرار گیرد.

گروه ریاضی فنى؛ پیشروی محسوس دختران

آمارهای مربوط به شرکت دانش‌آموزان دختر و پسر در آزمون سراسری گروه آزمایشی ریاضى- فنى، نشان می‌دهد که میزان اشتیاق پسران به حضور در این عرصه همچنان بیشتر بوده به طوری که در استانی چون اصفهان، درسال ۷۸ تعداد پسران شرکت‌کننده درآزمون این گروه دو برابر دختران شرکت کننده بوده است. همچنین ۶/۶۱ درصد شرکت‌کنندگان تهرانی در این گروه را پسران تشکیل داده‌اند.

این اختلاف دراستانی چون خوزستان به حدود ۳ برابر می‌رسد همچنین مجموع شرکت‌ آقایان شرکت کننده در گروه آزمایشی ریاضی فنى در سال ۷۸ نسبت به خانم‌ها هم بیش‌از دو برابربوده است و یکصدو سه هزار و هفتصد وچهل و هفت نفر مرد نیز بیش از زنان در این گروه شرکت کرده‌اند.

میزان پذیرفته شدگان پسر در مقیاس تعداد نیز از پذیرفته شدگان دختر در تمام استان‌ها به ویژه استان‌های نام برده شده نیز بیشتر بوده است و مردان، در رشته‌های مهندسی شانس پذیرش بالاتری داشته‌اندن.

از کل کشور ۲۴ هزار و ۱۹۹ مرد و ۱۵هزار و ۸۹۳ زن در گروه ریاضی فنى پذیرفته شده‌اند که به این ترتیب ۶۰ درصد کل پذیرفته‌شدگان در فنى پذیرفته شده‌اند که به این ترتیب ۶۰ درصد کل پذیرفته‌شدگان در این گروه را مردان تشکیل داده‌اند.

همچنین از مجموع آمار ۸ استان نمونه گرفته شده نیز چنین برمی‌آید که مردان، ۶۰ درصد پذیرفته‌شدگان گروه آزمایشی ریاضى-فنی سال۷۸ در این استان‌ها هستند. ولی از طرفی گروه ریاضى- فنى روی دیگری هم دارد و آن درصد قبول شدگاه به نسبت شرکت کنندگان است. درتمام استان‌ها نسبت پذیرفته‌شدگان به شرکت‌کنندگان در میان خانم‌ها، بیشتر از همین نسبت در بین آقایان بوده است.

از ۸۸۱۰ زن اصفهانی شرکت کننده در آزمون ریاضى-فنی ۱۴۹۳ نفر پذیرفته شده‌اند یعنی ۱۲ درصد مردان اصفهانی شرکت کننده در آزمون ریاضى-فنی پذیرفته‌ شده‌اند. با وجود تعداد بیشتر قبولی مردها، درصد قبولی زن‌ها به نسبت شرکت‌کنندگان هم جنس خود در مقایسه با مردان بیشتر بوده است. تداوم این اختلاف درصد در سال‌های بعد موجب شد که تعداد دانشجویان دختر رشته‌های مهندسی به دانشجویان پسر نزدیک شود اما آمارها نشان می‌دهد که در این گروه، برتری همچنان با مردان است.

مسئله دیگرکم شدن فاصله تعداد شرکت کنندگان زن و مرد درآزمون این گروه است. اگرچه همچنان برتری با مردها است اما میزان شرکت کنندگان زن به نسبت مردان، به شدت افزایش یافته است. درحالیکه تعداد شرکت کنندگان زن تهرانی در آزمون این گروه از عدد ۲۹ هزارو ۴۸۰ نفر درسال ۱۳۷۸ با فراز و فرودهایی طی سالیان به ۳۷ هزار و ۱۷۱ نفر در سال ۱۳۸۵ رسیده، تعداد مردان تهرانی شرکت کننده در همین آزمون از عدد۴۷ هزار ۳۲۶ نفر در سال ۱۳۷۸ به ۴۲ هزار و ۹۵۷ نفر در سال ۱۳۸۵ تقلیل یافته است. یعنی اختلاف ۱۷ هزار و ۸۴۶ نفری میان مردان و زنان به ۵ هزار و ۷۸۶ نفر رسیده که البته برتری عددی همچنان با مردان است.

آمار زنان شرکت کننده تهرانی در این آزمون با سیری صعودی در سال ۱۳۸۲ به ۵۰هزار و ۲۶۷ نفر رسیده اما با طی روندی نزولی در سال ۱۳۸۵ به ۳۷هزار و ۱۷۱ نفر تقلیل یافت. درباره مردان اما قضیه فرق می‌کند. تعداد مردان تهرانی شرکت کننده در آزمون ریاضی سال ۷۹ حدود ۹۰۰ نفر کاهش یافت اما در سال‌های ۸۱ و ۸۲ این آمار به اعداد ۵۴هزار و ۵۷۵ و ۵۴ هزار و ۲۶۵ نفر روبرو شد. با آغاز روند نزولى، این عدد در سال ۱۳۸۵ به ۴۲هزار و ۹۵۷ نفر رسید.

با اینکه فراز و فرود در تعداد شرکت کنندگان هر دو جنس وجود داشته و در هر دو جنس، تعداد شرکت کننده روند نزولی را طی می‌کند اما ملاحظه می‌شود که تعداد شرکت کنندگان زن سال ۱۳۸۵ این گروه از تهران به نسبت سال ۱۳۷۸ میزان ۵ هزار و ۶۵۷ نفر بیشتر شده‌اند. اما در همین مدت از شرکت کنندگان مرد به میزان ۴هزار و ۳۶۹ نفر کم شده است. در این میان در برخی استان‌ها همچون زنجان، که در سال ۷۸ تعداد شرکت کنندگان مرد از زن بیشتر بوده، قاعده برعکس شده است. حتی در میزان پذیرش نیز زنان پیشی گرفته‌اند. در استان زنجان در سال ۷۸ تعداد زنان شرکت کننده در آزمون ریاضى-فنی یک‌هزار و ۱۴۶ نفر و مردان ۲هزار و ۱۴۷ نفر و میزان قبولی به ترتیب ۲۶۳ و ۴۶۹ نفر بوده است. اما در سال ۸۵ تعداد شرکت کنندگان زن به ۲هزار و ۸۵۰ نفر و مردان به ۲هزارو ۶۴۸ نفر رسیده، ضمن اینکه میزان قبولی مردان یک هزار و ۱۸۲ و زنان یک‌هزار و ۳۷۲ نفر شده است.

در استان اصفهان با اینکه مردان ۲هزارو ۶۰۰نفر بیشتر از زنان شرکت کرده‌اند اما در ازای قبولی ۷هزار و یک مرد، ۷هزار و ۳۷زن قبول شده‌اند که در نوع خود، آمار جالبی است.

تجربی در ید قدرت زنان

تعداد دختران شرکت کننده در آزمون تجربی سال ۷۸ در تمام استان‌ها به جز ایلام، کهکیلویه و بویراحمد و کردستان از مردان بیشتر بوده به طوری که در تهران ۶/۷۲ درصد شرکت کنندگان در این آزمون را دختران تشکیل داده‌اند.

در آمار قبول شدگان نیز در تمام استان‌ها، دختران برتر بوده‌اند به جز در استان کردستان که پسران گوی سبقت را از دختران ربوده‌اند. در استان ایلام که تعداد شرکت کنندگان پسر بیشتر بوده قبولی دختران بیشتر است در حالیکه ۳۴۶ دختر قبول شده‌اند تعداد پسران قبول شده ۲۶۳نفر است. این آمار در کهکیلویه و بویر احمد که باز تعداد شرکت کنندگان پسر بیشتر بوده است به همین ترتیب است. دراستان کردستان هم که بیشتر قبول شدگان پسر هستند نسبت قبول شدگان به شرکت‌کنندگان دختر ۲/۱۲ است که این نسبت در میان پسران به ۱۲ می‌رسد.

در سال۷۹ کردستان و ایلام به جمع استان‌های با تعداد شرکت کنندگان بیشتر دختر پیوستند اما درکهکیلویه و بویراحمد کماکان مردان بیشتر بوند ضمن اینکه به جز کهکیلویه و بویر احمد در تمام استان‌ها زنان بیشتر از مردان قبول شدند و درصد قبولی به نسبت شرکت کنندگان هم برای زنان، بالاتر از مردان بود.

در سال ۸۰ اختلاف شرکت کنندگان در کهکیلویه و بویر احمد به ۲نفر رسید که باز مردان بیشتر بوند میزان زنان شرکت کننده در کرمان، اصفهان و خوزستان به نزدیک ۳ برابر مردان رسید و در تهران از این میزان هم فراتر رفت. زنان تهرانی ۵/۴ برابر و اصفهانی ۵/۳ برابر بیشتر از پسران در آزمون پذیرفته شدند و در خوزستان این میزان به عدد۳ بسیار نزدیک شد اما در کهکیلویه و بویر احمد باز هم مردان بیشترین آمار قبولی را داشتند.

در حالیکه تعداد شرکت کنندگان تهرانی در زنان و مردان گروه تجربی روند نزولی به خود گرفته اما در برخی استان‌ها این روند با سرعتی نه چندان زیاد، در حال افزایش است. با این حال و با توجه به فراز و فرود آمار شرکت کنندگان، برتری بی‌چون و چرا درگروه تجربی از سال ۷۸ تا ۸۵ با زنان بوده است که نشان از علاقه آنان به رشته‌های پزشکی و علوم آزمایشگاهی دارد. ضمن اینکه در ۸ استان برگزیده ما به جز خوزستان، روند تعداد شرکت کنندگان از سال ۷۸ تا ۸۵ نزولی بوده است.

آزمونی برای دختران کلان شهرها

در گروه علوم انسانی نیز شرکت کنندگان زن در اکثر استان‌‌ها بیشترند. این مسئله در ۸ استان برگزیده تحقیق ما، بیشتر نمایان است. در این استان‌ها که ۹ کلان‌شهر کشور را در خود جای داده‌اند زنان شرکت کننده در آزمون انسانی سال ۱۳۸۰ گاه تا دو برابر تا حتی بیشتر از آن را نسبت به مردان تشکیل داده‌اند. در آمار قبول شدگان نیز این درصدها و نابرابری‌ها حاکم است. البته تعداد شرکت کنندگان زن و مرد این گروه از ۸ استان تهران، اصفهان،‌ خراسان، خوزستان، فارس، آذربایجان شرقى، گیلان و مازندران هم روند نزولی داشته و دارد.

از تعداد شرکت کنندگان زن خوزستانی در آزمون انسانی سال‌های ۷۸ تا ۸۵ بالغ بر ۱۱۰۰ نفر کاسته شده این در حالی است که مردان با کاهش ۹۷۰۰ نفری روبرو شده و ۵/۲ برابر از جمعیت شرکت کنندگانش کاسته شده است.

به این ترتیب در حوزه علوم انسانی نیز زنان بر مردان غلبه کرده و اکثریت کرسی‌های دانشگاهی را اشغال کرده‌اند.

گروه‌های دیگر

درگروه هنر و زبان خارجی نیز زنان در میزان شرکت و قبولی برتری دارند میزان شرکت زنان در ۸ استان پر جمعیت حدود دو برابر مردان و میزان قبولى، گاه تا چهار برابر به سود زنان است. در کنکور سال ۸۳ گروه هنر در خوزستان ۶۶ زن و ۱۵ مرد پذیرفته شدند که برتری ۵/۴ برابری زنان را به وضوح نشان می‌دهد. در اصفهان نیز ۲۱۳ زن و ۵۴ در همان سال قبول شدند.

در گروه زنان خارجی همزمان برترند وگاه تا ۳ برابر مردان پذیرفته می‌شوند.

نتیجه

با توجه به مطالب گفته شده ملاحظه می‌شود به جز گروه ریاضى-فنی که در آن، برتری عددی بامردان است درگروه‌های دیگر به ویژه تجربی، زنان بر اوضاع تسلط دارند. به این ترتیب زنان حتی در استان‌های محروم هم بیشتر از مردان به دانشگاه راه می‌یابند.

پیامدها

آمار ذکر شده به وضوع برتری تعداد دانشجویان دختر در دانشگاه‌ها را نشان می‌دهد. فزونی تعداد دختران دانشجو در جنبه‌های بسیار باید مورد مطالعه قرارگیرد زیرا این روند صعودی هنوز دختران در دانشگاه‌ها در عرصه‌های متعددی تأثیر گذار است که از جمله آنها می‌توان به خانواده، فرهنگ، سیاست، اقتصاد و … اشاره کرد. متأثر ازاین پدیده ساختار خانواده، الگوهای تقسیم کار زوجین، الگوهای تربیتی که تا به حال مرسوم بوده و ملاک‌های انتخاب همسردچار تعارض می‌شود. و همچنین شاهد افزایش سن ازدواج خواهیم بود. اختلاف تحصیلی بعد از ازدواج هم ممکن است یکی از دلایل طلاق باشد. در حوزه فرهنگ، تعاریف موجود ارتباط بین هر جنس، نقش‌های اجتماعى، سبک‌های زندگی و حتی به طور عام‌تر هویت دستخوش تغییر می‌گردد.

رشد دختران تحصیل کرده افزایش متقاضیان زن برای اشتغال را به همراه دارد که البته پیرامون این مسأله تحلیل‌های متفاوتی وجود دارد که از جمله آنها این است که، عده‌ای قائلند زنان هر چند تحصیلات عالیه داشته باشند با توجه به عرف حاکم بر حوزه اشتغال، نمی‌توانند جایگاه‌های رسمی را به دست آورند و در نتیجه باید به شغل‌های رده پایین‌تر مانند منشی‌گری و … رو آورده به این به نوبه خود نوعی بیکاری پنهان است ولی عده دیگر قائلند که با توجه به محدودیت‌های بازار کار اگر همین میزان شغل‌های موجود به زنان واگذار شود آن‌گاه با یک بحران در مسأله اشتغال مردان مواجهیم که این پدیده در جای خود می‌تواند‌ آثار زیادی به جا گذارد. تأثیرات رشد حضور دختران در دانشگاه‌ها درحوزه اقتصاد اثرات دیگری نیز می‌تواند داشته باشد که از جمله آنها می‌توان به استقلال اقتصادی زنان، نوسان در الگوهای فعلی اشتغال(بازار کار در بسیاری از زمینه‌ها تا به حال عاری ازجنس زن بوده و حالا با ورود زنان باید مناسبات جدیدی تعریف گردد.) و همچنین تعریف یک الگوی مدون از مشارکت درتأمین هزینه‌های خانواده با عنایت به عرف نام برد. متأثر از این پدیده الگوهای مشارکت سیاسی نظیر انتخابات، احزاب و NGO ها دچار تغییرات خواهند شد و ما با جنبش‌ها و مطالبات نوین سیاسی روبرو خواهیم بود و البته حوزه علم و عرصه‌های پژوهش نیز متأثر از این پدیده خواهند شد و ممکن است دغدغه‌ها در موضوعات مورد توجه با صبغه‌ای متفاوت ازآنچه فعلاً موجود است دنبال شود.

چه باید کرد؟

عده‌ای راه حل این مسأله را در سهمیه بندی دانشگاه‌ها می‌دانند که البته این کار دور ازعدالت است ما در این گزارش ذکر یک مورد اساسی را به برنامه‌ریزان و سیاست‌مداران لازم می‌دانیم که نسبت به مقوله جنسیت در برنامه سازی حساس باشند و برقراری توازن جنسی در دانشگاه‌‌ها به معنای ترکیب جنسیتی ۵۰ درصد نمی‌باشد بلکه با توجه به ضرورت و نیاز جامعه است زیرا بعضی از رشته‌ها و زمینه‌ها نیاز به متخصص زن ضروری است و بعضی رشته‌ها و حوزه‌های کاری را مردان باید عهده‌دار باشند و درآخر اینکه با مداقه در این امر که چه عواملی باعث بی‌انگیزشی پسران برای علم‌ آموزی شده انگیزه سازی لازم در این زمینه صورت گیرد.

پدیدآورنده: قاسم بدر بهشت  – منبع: پایگاه حوزه

لینک کوتاه : https://avayebushehr.ir/?p=352

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در آوای بوشهر منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.