عکسبرداری از ساختمانها، ابنیه و آثار تاریخی
خلاصه: عکسبرداری از ساختمانها، ابنیه و آثار تاریخی:شیوه نمایان ساختن جنس ومواد معماری، نور، کمپوزیسین، انتخاب نقطه دید، فاصله،ارتفاع و زاویه دید، عکسبرداری از داخل بنا، عکسبرداری ازمجسمهها در اینجا مقصود ما تهیه عکسهایی نیست که فقط به عنوان «آثار عکاسی» گرفته شده باشد بلکه منظور بدست آوردن تصاویر صد در صد مستندی است که کلیات و جزییات ساختمانی را در کمال دقت و صداقت نشان دهد. بنابر این آنچه که چنین عکسی باید دارا باشد عبارت است از:وضوح کامل ـ نمایان ساختن جنس مواد معماری ـ صحت پرسپکتیو
با توجه به این نکات معلوم میگردد که در انتخاب لوازم کار و مواد مورد مصرف و همچنین در عکسبرداری دقت فراوان لازم است.
نور ـ در عکسبرداری از مناظر از لحاظ نور تقریباً آزادی کامل وجود دارد اما در عکاسی از آثار معماری وضع بدین منوال نبوده و انتخاب جهت تابش نور بسیار محدود است. نورهای روبرو تصاویر مسطح و بیعمق ایجاد میکند، برجستگی و ابعاد آن حس نمیگردد. در تصاویر ضد نور علاوه بر اینکه احساس بعد سوم به کلی از میان میرود جزییات موضوع نیز وضوح خود را از دست می دهد و ناخوانا میشود. فقط در مورد عکسبرداری از ابنیهیی که از سنگهای روشن ساخته شده و اهمیت مستندبودن تصاویرشان خیلی زیاد نیست از این نوع نور میتوان استفاده کرد.
در اکثر موارد مساعدترین وضع نور تابش مایل نزدیک به عمود آن است و بهترین تصاویر معماری آنهایی هستند که در زیر آفتاب کمرنگ (موقعی که اشعهی خورشید از پس ابر نازکی بر زمین میتابد) گرفته شده است، زیرا سایههای خشن آفتاب شدید هماهنگی کمتری با سایر نواحی داشته و اکثراً جزییات آن قسمت از تصویر که در معرض تابش مستقیم چنین نوری میباشد از بین میرود.
از آفتاب اول و آخر روز نیز برای گرفتن عکس ساختمانها باید دوری جست زیرا با نور مسطح خود از عمق و برجستگی [۴۲] تصویر میکاهد، در صورتی که آفتاب ظهر از کوچکترین برآمدگیها سایههای کشیده و جالبی بوجود میآورد.
کمپوزیسیون (ترکیببندی)ـ تصاویر معماری معمولاً خود به خود دارای ترکیب است ولی اگر گرفتن عکس مجموعهبنایی حتماً لازم نباشد هر قطعه و گوشهیی از آن به تنهایی می تواند موضوع جالب و با ارزشی برای عکاسی باشد. اما به هر حال خواه مجموعهی بنا و خواه جز کوچکی از آن موضوع عکس قرار گیرد باید به بهترین شکلی کادر گیری گردد.
مسئلهی انتخاب نقطه دید مخصوصاً دارای اهمیت فراوانی است زیرا کوچکترین تغییری در آن در اجزا و عناصر ساختمان تغییر محسوسی میدهد و خطر ایجاد بدشکلیهایی را در بر دارد.
وقتی از مجموعهی بنایی عناصر عکسبرداری میگردد لازم است نقطهیی را انتخاب کرد که بهتر از جای دیگر بتواند آن بنا را نشان دهد.
فاصلهی دوربین تا موضوع نیز از مسایل مهم است زیرا اگر خیلی کم باشد پرسپکتیو غلط ایجاد می کند و در صورت زیاد بودن به علت وجود پرده جوی ممکن است جزییات را نشان ندهد.
ارتفاع نقطه دید نیز اهمیت خاصی دارد: اگر خیلی اغراق آمیز بوده و یاکافی نباشد چنین به نظر میرسد که خطوط عمودی ساختمان در بالا و یا پایین تصویر می خواهد بهم بپیوندند.
بالاخره زاویهی دید آنچنان باید باشد که عمق و برجستگی بنا را به خوبی ترجمان گردد. حتماً لازم است از سه پایه استفاده شود و وجود سر سه پایهی گردنده کمک زیادی به راحتی کار میکند. به حد -امکان از بکار بردن هر نوع فیلتر بهتر است خودداری شود زیرا تا حدی از وضوح و دقتی که در تصاویر معماری لازم است میکاهد.
از فیلتر سبز، زرد جز در مواقعی که نشان دادن رنگ حقیقی آسمان لازم است استفاده نکنید.
عکسبرداری از داخل بناها
مشکل اساسی و بزرگ این کار کمبود نور است. گرچه برای جبران آن می توان به مدت نور دادن افزود اما تضاد بین سایه روشنها به حدی شدید است که در این صورت پیش از اینکه جزییات نواحی سایه در روی فیلم اثر بگذرد روشناییها به قدری آنرا متاثر میسازد که جز یک منطقهی سفید چیزی به روی عکس ظاهر نمیگردد.
در جاهای که جریان برق وجود نداشته باشد لامپهای phoblood کمک شایانی میکند. در غیر این صورت حتماً از فلاش باید استفاده کرد.
عکسبرداری از مجسمهها
اکثراً عکاسی از مجسمهها و آثار معماری را در یک طبقه و ردیف قرار میدهند در صورتی که چنین قرابتی اشتباه است زیرا اگرچه این دو موضوع در حقیقت همسایه یکدیگرند ولی تکنیک عکسبرداری هر یک از آنها به قدری کافی با دیگری اختلاف دارد.
امکان تجزیه و تحلیل در عکاسی از مجسمهها بسیار زیاد است و اغلب میتوان آنرا بهنر پرتره (تک چهره سازی) نزدیک دانست. عکاس در این مورد آزادی عمل قابل ملاحظهیی دارد و شخصیت او میتواند به وضوح خود نمایی کند.
انتخاب نور کم و بیش خشن، با درجهی تمایل زیاد و کم ، زاویهی دید و بالاخره انتخاب کادر(دکوپاژ) خواه در موقع گرفتن عکس و خواه در ضمن آگراندیسمان مسایلی هستند که هر یک برحسب تکنیک شخصی عکاس می تواند حل و فصل گردد.
انتخاب زاویهی دید در اینجا فقط از نقطه نظر پرسپکتیو صحیح نبوده برای بهتر نشان دادن حالت وضع و مجسمه نیز از آن کمک گرفته میشود.کافی است دور مجسمهیی بگردید تا ملاحظه کنید که برای قرار دادن دوربین نقاط بسیار زیادی وجود دارد که اغلب آنها نیز خوبند. در این میان آنهایی قابل ترجیح اند که اصالت اثر را بهم نزنند.
بر حسب اینکه مجسمهیی را سر تا پا بگیرید یا نیمی از اندام آن را تمام صورت و یا جزیی از حالت صورتش، خواهید توانست تصاویر آن بسیار متعدد از مجسمهی واحدی بدست آورید.
یکی از شرایط اصلی و مهم خوبی عکس مجسمه نمایان ساختن جنس آن است به نحوی که به یک نگاه مرمر از سنگ و چوب تمیز داده شود