مصطفی ارجمند
۱۸ مهرماه ۹۸، زنان به ورزشگاه ها راه یافتند تا یکی از طلسم های ۳۸ ساله کشور شکسته شود. برای جامعه زنان همین هم دستاورد بزرگی بود چه آنکه بخش قدرتمندی در کشور، به هیچ وجه تمایلی به حضور زنان در ورزشگاه ها نداشتند و حتی این اتفاق را شکستن هنجارها و عبور از خطوط قرمز می دانستند.
احساس شکست و ناامیدی در طیف تندرو کشور را، می توان از تیتر روزنامه اصولگرای کیهان فهمید وقتی در تعبیری مشمئزکننده، زنان زائر کربلا را با زنان تماشاگر فوتبال مقایسه می کند و یکی را “راهیان آزادگی” و دیگری را “قربانیان آزادی” می خواند تا این چنین زهر به کام مردم بریزد.
اما چه عاملی باعث شد حضور زنان در ورزشگاه که با ده ها “نه بزرگ” روبرو بود رخ دهد و این تابوی بزرگ شکسته شود؟
یقینا نه نگاه مثبت دولتی ها در این ماجرا تاثیر اصلی را داشت که اگر داشت الان موضوعاتی مثل حصر هم حل شده بود و نه نشست های محفلی و درد دل های اصلاحطلبی راهگشای حقیقی بود.
آنچه باعث شد این اتفاق بزرگ رقم بخورد چیزی نبود جز تاثیر شبکه های اجتماعی! این شبکه های اجتماعی بود که مطالبات نیمی از جامعه ایران را به صفحات اجتماعی فیفا و اینفانتینو و… رساند و باعث شد درخواست ها از ایران برای حضور زنان در ورزشگاه ها رنگ جدی تری به خود بگیرد و مسئولان به زعم خود بین بد (ورود زنان به ورزشگاه) و بدتر (تعلیق فوتبال)، بد را انتخاب کنند.
شبکه های مجازی امروز مرزهای مطالبه گری را کیلومترها جابجا کرده اند و بدون آنکه نیاز باشد جمعیتی به خیابان بیاید و خونی از بینی کسی بریزد، خواسته ها فریاد می شود و مسئولان را ناچار به پاسخگویی می کند.
امروز برخی از مسئولان، به دلیل فاصله عمیق باورهای شان با مردم، شبکه های اجتماعی را خطر بزرگ برای کشور تلقی می کنند و با تمام توان در مقابل آن ایستاده اند و اتفاقاتی مثل ورود زنان به ورزشگاه هم، آنان را بر قلع و قمع و فیلتر این شبکه ها جری تر می کند، کما اینکه در داستان اعتراضات سال ۹۶، تلگرام مورد غضب قرار گرفت اگر چه گذر زمان نشان داد که تصمیم غلطی بود که امروز همان تصمیم گیران هم احتمالا به آن رسیده اند.
گروهی دیگر از مسئولان کشور، اما به خوبی به ظرفیت شبکه های اجتماعی پی برده اند و حتی برخی وزرای دولت بی واسطه در این شبکه ها با مخاطبان نرد عشق می بازند! مخاطبانی که تا پیش از این تصور نمی کردند بتوانند با مدیری در سطح اول کشور شوخی کنند و عِقاب نبینند امروز با وزیر جوان کابینه حرف می زنند و پاسخ می شنوند.
شبکه های اجتماعی به قدری تاثیرگذارند که از آذری جهرمی (که در ابتدای انتصاب اش به وزارت ارتباطات به “وصله ناجور و وابسته ی سیستم امنیتی” متهم می شد) امروز چهره ای محبوب ساخته که بسیاری از منتقدان اش هم او را تحسین می کنند و برخی محافل از ظرفیت کاندیداتوری ۱۴۰۰ اش می گویند!
بدون شک در دنیای کنونی، اگر مدیری، مسئولی، نماینده ای و یا هر صاحب منصب دیگری هنوز به شبکه های اجتماعی و نقش آن در توسعه سیاسی اجتماعی باور نداشته باشد باید عطای مدیریت اش را به لقایش بخشد و به “کنجی نشیند چو شیر!”
قطعا از شبکه های اجتماعی و تاثیر آن در آرای انتخابات ۱۳۹۸ مجلس و ۱۴۰۰ ریاست جمهوری بیشتر و بیشتر خواهیم شنید تا کسانی که همچنان این شبکه ها را جدی نمی گیرند به نقش و اهمیت آن در انتخابات واقف شوند.