• امروز : جمعه - ۲ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : 21 - جماد أول - 1446
  • برابر با : Friday - 22 November - 2024
5
یادداشت

اعتراضات بنزینی تمام شد اما بغض‌ها باقی است؛ لطفا برای نان مردم کاری کنید

  • کد خبر : 10712
  • 04 دی 1398 - 15:20
بنزین گران شد، شماری از مردم به خیابان ها آمدند، راهبندان شد، در حاشیه آن بانک به آتش کشیده شد، تیراندازی شد، عده ای کشته شدند، عده ای زخمی شدند، مسئولان گفتند کار دشمنان است و نهایتا پس از چند روز همه چیز تمام شد!

مصطفی ارجمند

بنزین گران شد، شماری از مردم به خیابان ها آمدند، راهبندان شد، در حاشیه آن بانک به آتش کشیده شد، تیراندازی شد، عده ای کشته شدند، عده ای زخمی شدند، مسئولان گفتند کار دشمنان است و نهایتا پس از چند روز همه چیز تمام شد!

سال ۹۲، حسن روحانی با کلید بازگشایی قفل های داخلی و خارجی کشور سکان مدیریت کشور را به دست گرفت؛ درست زمانی که کشور در شدیدترین تحریم های شورای امنیت و آمریکا و اروپا گرفتار شده بود و دولت مهرورزی هم کاری از دست اش ساخته نبود جز تماشا و گاهی شاخ و شانه کشیدن!

حسن روحانی و تیمش در سیاست خارجی دو سال در اروپا زجر کشیدند و از برخی گروههای داخلی و گروههای برانداز فحش خوردند تا توانستند با تصویب برجام ایران را از زیر فصل هفتم منشور سازمان ملل خارج و تحریم های شورای امنیت را لغو کنند.

فضای امید کشور را فرا گرفته بود، شرکت های بین‌المللی در تکاپوی مراوده با ایران و حضور در این بازار بزرگ بودند، اوباما و وزیر امور خارجه اش به صرافت بازگشایی سفارت در ایران افتاده بودند و امید آن می رفت که پایان شب سیه، سپید باشد.

ثبات اقتصادی ۳ ساله و افزایش امید به زندگی، حاصل گشایشی بود که در سیاست خارجی کشور اتفاق افتاد. همه این رویاها اما با حضور رئیس جمهور جمهوری خواه آمریکا کابوس شد. ترامپ اعتقادی به بازی برد برد ایران و آمریکا نداشت. تحریم های یکجانبه آمریکا برگشت، کشور دچار بحران مالی شد، شرکت ها یکی یکی رفتند، صادرات نفت به شرایط سال های ۹۱ و ۹۲ برگشت و مردم ایران از سال ۹۷ مجددا طعم تلخ فقیر شدن با شیب تند را چشیدند و همچنان می چشند.

آنچه در این میان بیش از همه از میان رفت، کورسوی امیدی بود که جان تازه ای به مردم بخشیده بود. مردم مایوس از جناح های سیاسی چپ و راست، خود را هر روز بی کس تر از گذشته می بینند و دیوار اعتمادشان به مسئولان هم فرو ریخته است.

فضای امروز کشور اصلا خوب نیست. نه در عرصه سیاسی و اقتصادی و نه در عرصه فرهنگی و اجتماعی اش!

اعتراضات بنزینی تمام شد اما ساده لوحانه است که باور کنیم دغدغه های مردم رفع شده که الان در خیابان نیستند.


کافی است در میان مردم باشی تا با گوشت و پوست ناامیدی و بی اعتمادی شان را لمس کنی؛ نه انتساب اعتراضات به دشمنان، گرهی را وا می کند نه پخش صدباره اعترافات بازداشت شدگان.

هر کشوری دشمنانی دارد و ایران دشمنان بیشتری؛ و همین هم باعث می شود با تمام وجود نگران فردای کشور باشیم. هر چه دردها بیشتر شود و ناامیدی عمیق تر، بحران های سیاسی و اجتماعی هم شدیدتر خواهد شد.

از سخنرانی درمانی و تکریم ارباب رجوع و میز خدمت هم کاری ساخته نیست. اگر تدبیری نشود این آتش زیر خاکستر عقده های ناشی از فقر و نداری و فساد و تبعیض و رانت و دلخوری های سیاسی اجتماعی، پایه های کشور را می سوزاند و خاکستر می کند.

با تمام وجود ایران را دوست دارم و هرگز نمی توانم باور کنم مردم برای نان، روبروی یکدیگر صف آرایی کرده اند؛ عده ای به نام معترض و عده ای به نام حافظان امنیت…

اینکه جوان معترضی وسط راهبندان اعتراضی در شهرستان جم، داد بزند که “من چیزی برای از دست دادن ندارم. برای من که نه کار دارم نه مال و منالی و نه امیدی به زندگی، زندان و اعدام چه فرقی می کند؟!” زنگ خطر جدی برای کشور است که باید انان که دست شان می رسد کاری کنند.

شاید این سخن حضرت علی(ع) اینجا بیشتر معنا پیدا کند که: ” از تعرض کریمان، چون گرسنه شوند و از تعرض فرومایگان، چون سیر شوند، بترسید”.

پیش از آنکه دیر شود باید کاری کرد. گفتن اینکه شرایط کشور دشوار است و ما در تحریم هستیم، برای مردمی که از فقر به ستوه آمده اند نه آب می شود نه نان! اینجا دیگر داستان دعوای سیاسی و زرگری این جناح و آن جناح نیست پای نان و یکپارچگی یک کشور در میان است!

آنهایی که دستی در قدرت و تصمیم‌سازی ها دارند باید بجنبند و تا دیر نشده، اقداماتی راهگشا انجام دهند.

لینک کوتاه : https://avayebushehr.ir/?p=10712

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در آوای بوشهر منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.