• امروز : جمعه - ۲ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : 21 - جماد أول - 1446
  • برابر با : Friday - 22 November - 2024
11
مصطفی ارجمند

داس به جای مهر پدرانه!/ رومینا مستحق سربریدن بود؟!

  • کد خبر : 12273
  • 09 خرداد 1399 - 12:15
دختری عاشق شده و با عشقش رفته؛ احتمالا چون تصور کرده رسیدن در رهیدن از خانه است. نه آسمان به زمین آمده نه زمین به آسمان رفته! چه می شد اگر پدر به جای داس، با گل و بوسه کنار دخترکش می نشست و درددل هایش را به جان می خرید

مصطفی ارجمند

آوای بوشهر؛رومینای ۱۴ ساله با داس توسط پدرش سر بریده می شود. باز هم ماجرای “غیرت” در میان است.

این اولین خونریزی غیرتمندانه نیست و آخرینش هم نخواهد بود. همین نزدیکی ها، هم خودکشی دختر عاشق دیده ام هم خودکشی پسر شیدا! هم کتک خوردن و حبس شدن در خانه به خاطر دل بستن بدون اجازه خانواده را!

رومینا در ۱۴ سالگی عاشق بهمن ۲۹ ساله می شود؛ فرار می کنند بازگردانده می شوند و دخترک قربانی قهر و غضب پدر می شود!

چند نکته:

 ۱-دل بستن و عاشق شدن نه سن و سال می فهمد و نه معیار می شناسد! آبروی سه هزار ساله خاندان را هم! روایت دلدادگی های بی حساب و کتاب در تاریخ فراوان است و چون فراوان است نه عجیب است و نه ارادی است. پس نه کشتن رواست و نه خون خود خوردن!

 ۲-دختری ۱۴ ساله و کودک، عاشق جوانی ۲۹ ساله شده؛ حتی اگر خطایی کرده اولین کسی که باید پاسخ دهد، همان است که او را تربیت کرده و رسم زندگی آموخته!

 ۳ –از زندگی شان بی خبرم؛ شاید آن قدر که باید عشق را در خانه جاری نکرده اند تا دخترک در بیرون خانه دنبالش نگردد، شاید دلش برای زندگی بهتری لک زده، شاید عشق را در کتاب ها جسته، شاید خام واژگان دلربای جوان شده و هزار شاید دیگر؛ اما هر چه که بوده حکمش اعدام نیست!

 ۴-دختری عاشق شده و با عشقش رفته؛ احتمالا چون تصور کرده رسیدن در رهیدن از خانه است. نه آسمان به زمین آمده نه زمین به آسمان رفته! چه می شد اگر پدر به جای داس، با گل و بوسه کنار دخترکش می نشست و درددل هایش را به جان می خرید:

“عاشق شده ای دخترکم،می دانم. اما تو عزیز بابایی و هنوز برای شادی و کودکی، فرصت بسیار داری. اگر در توجه و دوست داشتنت کم گذاشته ام مرا ببخش. الان هم تصمیم با توست، من هم حال خوب تو را می خواهم. اگر تصور می کنی این جوان تو را خوشبخت می کند حرفی ندارم اما تجربه سالیان زندگی ام می گوید قدری بیشتر تامل کن. با دوستان بیشتری مشورت کن. شاید مسافرتی کوتاه حالت را بهتر کند و …”

هر نتیجه ای که این گفتگوی عاشقانه پدر و دختر داشت از این وضعیت بهتر بود. نبود؟!

 ۵-همین چند روز پیش، در همین حوالی، دخترکی ۱۳ ساله با پسری ۱۷ ساله، از خانه به جاده زدند. نگران بودند که عشق شان را بخشکانند و فاصله، غصه دارشان کند. شمال کشور پیدایشان کردند.دخترک را چند روز پیش دیدم شاد بود.

با بچه های مان مهربان تر باشیم… ما خدا نیستیم که اگر بودیم هم این رسم خدایی نیست. حرف مردم هم پشیزی ارزش ندارد! به خاطر حرف مردم، کسی جگر گوشه اش را با داس سر نمی برد.

لینک کوتاه : https://avayebushehr.ir/?p=12273

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در آوای بوشهر منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.