عصر چهارشنبه، حادثهای تلخ و خونین در جاده جم-سیراف رخ داد که جان ۵ هموطن را گرفت و دستکم ۷ نفر را روانه بیمارستان کرد؛ وضع برخی از مصدومان وخیم گزارش شده است. تریلی حامل میلگرد که در این مسیر حادثهخیز ترمز بریده بود، با برخورد سهمگین خود به بیش از ۱۱ خودرو، صحنهای دلخراش و آکنده از مرگ و مصدومیت به جا گذاشت. جادهای که با وعده توسعه و رفاه ساخته شد، امروز تبدیل به مسیری مرگبار شده است، جادهای که بهجای رسیدن به مقصد، به قبرستان آرزوهای ناتمام مسافران بدل گشته است.
کنگان و عسلویه، مرکز درآمدهای میلیارد دلاری؛ اما اعتبارات ناچیز برای ایمنسازیجاده جم و سیراف که در دل قطب اقتصادی و انرژی کشور، در حاشیه خلیج فارس و استان بوشهر قرار گرفته است و شامل سه منطقه پارس یک (عسلویه)، پارس دو (کنگان) و پارس سه است. این منطقه با ۴۶ هزار هکتار وسعت، از مراکز حیاتی تولید انرژی ایران است و هر پالایشگاه گاز در این منطقه روزانه حدود ۱۰ میلیون دلار درآمد دارد. در مجموع، میدان مشترک پارس جنوبی تاکنون بیش از ۳۳۵ میلیارد دلار درآمد ارزی برای کشور به ارمغان آورده است. با این وجود، جادهها و زیرساختهای حیاتی برای مردمانی که در این منطقه کار و زندگی میکنند، همچنان ناتمام و بیسرانجام رها شدهاند.پروژه بهسازی جاده جم-سیراف، که از ۳۰۴ روز پیش با اعتباری بالغ بر ۲۷۰ میلیارد تومان از منابع ملی آغاز شد، همچنان با تعلل و کندی به پیش میرود. از ۷۰ میلیارد تومان اعتباری که از سوی شورای راهبردی به این پروژه اختصاص یافته بود، تنها ۳۸ میلیارد تومان پرداخت شده است که تا یک روز قبل از حادثه فقط ۲۸ میلیارد پرداخت شده بود. این سوال مطرح است که چرا باوجود این درآمدهای عظیم، اعتبارات کافی برای اتمام پروژههای ایمنسازی جادهای تامین نمیشود؟ مگر جان انسانها و ایمنی آنان در مقابل این سودهای میلیاردی ارزشی ندارد؟
جادهای که به تهدیدی برای ساکنان و کارکنان منطقه تبدیل شده استهر روز هزاران کارگر و مهندس که برای تامین انرژی کشور در صنایع گاز و پتروشیمی این منطقه کار میکنند، از این مسیر خطرناک عبور میکنند. این جاده تنها راه ارتباطی به بزرگترین مراکز گازی کشور است و در عین حال، به تهدیدی برای جان مردم تبدیل شده است. تصادف اخیر تنها یکی از دهها حادثهای است که در این مسیر پرخطر رخ داده است؛ جادهای که در آن تنها باید امیدوار بود که به سلامت از آن عبور کرد.وعدهها و اعتبارات ناتمام؛ داستان تکراری مردم جم و سیرافپروژه بهسازی جاده جم-سیراف، اگرچه در ظاهر با ۲۷۰ میلیارد تومان اعتبار شروع شده، اما این اعتبارات به صورت قطرهچکانی به پروژه تزریق شدهاند و هیچ نشانهای از بهبود و ایمنسازی کامل در مسیر دیده نمیشود. این پروژه بهگونهای پیش میرود که گویی خود زخمی باز بر دل مردم منطقه است. چرا مردم باید هزینه بیکفایتی و بیتوجهی مسئولان را با جانشان بپردازند؟ وعدههایی که تنها در میدان حرف باقی میمانند و عملکردهای ناکارآمدی که به جای حل مشکل، آن را عمیقتر میکند.روایتهای مردمی از جادهای پر از وحشت و نگرانیصدای شکسته دل مادران و پدران، که هر روز فرزندان خود را با هراسی از این مسیر عبور میدهند و منتظر بازگشت آنان هستند، بهخوبی در شبکههای اجتماعی و گروههای واتس اپ و تلگرام به گوش میرسد. این وضعیت تا کی ادامه خواهد داشت و آیا روزی جاده جم-سیراف از این تهدید دائمی به جادهای ایمن تبدیل خواهد شد یا نه.
مسئولیتهای فراموششده؛ حضور پس از فاجعه کافی نیستپس از وقوع حادثه تلخ چهارشنبه، برخی از مسئولین در بیمارستان حضور یافتند تا از وضعیت مصدومان بازدید کنند. اما سوال این است که چرا این حضور پیش از حادثه و برای نظارت و پیگیری اجرای پروژهها صورت نمیگیرد؟ چرا مسئولان تنها پس از وقوع فجایع در صحنه حاضر میشوند؟ آیا حضور در بیمارستان و دلجویی از بازماندگان، میتواند جان های از دست رفته را بازگرداند؟ این حضورها پس از حادثه، هرگز پاسخگوی خسارات وارده به مردم منطقه نیست و مسئولان باید پیش از وقوع چنین فجایعی دست به اقدام بزنند.مردم و رسانهها؛ صدای خاموش یا صدای بلند مطالبهگری؟مردم و رسانهها نقش مهمی در مطالبهگری و پیگیری از مسئولان دارند. آیا جامعه و رسانهها باید تنها پس از وقوع حوادث دلخراش دست به انتقاد و اعتراض بزنند؟ چرا صدای مردم برای بهبود این جاده و پروژههای مشابه، پیش از وقوع حادثه شنیده نمیشود؟ اگر این حادثهها در سایه بیتفاوتی و سکوت عمومی رخ میدهند، به نظر من همه ما در این فاجعه سهیم هستیم.
درخواست برای ورود دستگاه قضایی و نظارت قاطع بر اجرای پروژههابا توجه به تکرار حوادث مرگبار در جاده جم-سیراف، درخواست میشود که دستگاه قضایی بهطور جدی وارد عمل شود و با مسئولانی که در انجام وظایف خود کوتاهی کردهاند برخورد کند. پیگیری این پرونده نه تنها برای شناسایی مقصران و جلوگیری از تکرار حوادث، بلکه برای تعریف روند نظارتی جدید برای پروژههای ملی ضروری است. ورود دادستانی و نظارت مستقیم بر عملکرد پیمانکار و سازمانهای مسئول میتواند نقطه آغاز اصلاح این وضعیت باشد.